متن فارسی قرآن کریم با ترجمه و برگردان استاد شیرازی.
دانلود اسکرین سیور 3 بعدی از مکان های اسلامی در جهان
برای دانلود کلیک کنید | برای دانلود کلیک کنید |
این نرم افزار کامل شامل 18000 حدیث موضوعی و طبقه بندی شده از اهل بیت علیهم السلام می باشد. از ویژگیهای خاص این مجموعه شامل بودن متن عربی روایت همراه ترجمه و دکر منبع آن است.
هم اکنون می توانید بانک جامع احادیث اهل بیت را برای گوشی جاوای خود دانلود کنید.
موضوعات این نرم افزار:
اجتماعی ؛ اخلاقی ؛ اعتقادی ؛ اقتصادی ؛ پزشکی ؛ خانواده ؛ زنان ؛ سیاسی ؛ عبادت و فروع دین ؛ علم و دانش ؛ قدسی ؛ قرآن کریم ؛ قضایی ؛ معصوم شناسی ؛ نظامی و ...
دانلود نرم افزار بانک بانک احادیث اهل بیت جاوا:
حجم: 5.9 مگابایت
برگرفته از
ganjinehmazhabi.blog.ir
امروز متن کامل قرآن کریم را با فرمت ورد در اختیار شما قرار می دهیم. این فایل دارای متن و ترجمه فارسی قرآن با ترجمه آیت الله العظمی مکارم شیرازی است. هم اکنون میتوانید قرآن کریم را با فرمت ورد از گنجینه مذهبی دریافت کنید.
نمونه:
ویژگیهای این فایل:
* متن کامل قرآن مجید با فرمت ورد
* ترجمه فارسی توسط آیت الله العظمی مکارم شیرازی
* حجم کم
دانلود قرآن کریم با فرمت ورد:
حجم: 950 کیلوبایت
رمز فایل زیپ: www.ganjinehmazhabi.blog.ir
برگرفته از
ganjinehmazhabi.blog.ir
هم اکنون کتاب مفاتیح الجنان را با فرمت ورد در اختیار شما قرار میدهیم. این فایل شامل متن کامل کتاب ارزشمند مفاتیح الجنان نوشته مرحوم حاج شیخ عباس قمی رحمت الله علیه به همراه ترجمه فارسی آن می باشد. این فایل ارزنده را از دست ندهید!
استفادة بهینه از اوقات فراغت دغدغة تربیتی جدّی در خانوادههاست؛ بهحدی که امروزه، بخشی از شخصیت فرد را با چگونگیِ استفادة او از اوقات فراغتش ارزیابی میکنند. ازآنجاکه تربیت کودکان و نوجوانان را جزو مهمترین شاخصههای رشد فرهنگ و اجتماع تلقی میکنند، برنامهریزیِ بهینه برای اوقات فراغت این عزیزان توسط اولیا و مربیان، امری اجتنابناپذیر و ضروری است.
نویسنده در این کتابچه علاوه بر بیان اهمیت موضوع تربیت و جایگاه اوقات فراغت در آن، نکاتی مهم و آموزنده دراینباب ارائه کرده است.
جوانی که در سنّ ازدواج است، سه پرسش (قفل) اصلی پیشِ روی خود میبیند:
قفل۱: چرا ازدواج کنم؟ (فلسفة ازدواج چیست؟ ازدواج چه فایدهها و آثاری دارد؟)
قفل۲: با چه کسی ازدواج کنم؟ (در انتخاب همسر، چه معیارهاو خصوصیاتی را درنظر بگیرم؟)
قفل۳: پس از ازدواج، چگونه زندگیمان را بهخوبی بهپیش ببریم؟ (چه تلاشی برای استمرارِ زندگیِ خوب با همسر باید انجام داد؟)
هرکس کلیدهای بازکردنِ این سه قفل را داشته باشد، میتواند در شکلدهیِ یک زندگی مشترک و صفابخشی به آن، موفق شود. این نوشتار برآن است تا سه کلید برای این سه قفل ارائه دهد.
هر امر مهم و خطیرى، به نسبت اهمیتى که دارد، در معرض خطرها و آسیبهایى است. مقولة مهدویت نیز با تمام آثار مثبت و حیاتبخش و بهجتزایى که دارد، از این قاعده مستثنا نیست؛ ازاینرو، باید مراقب بود تا این آسیبها مؤثر نیفتد. هدف این نوشتار تبیین اجمالىِ برخى از این آسیبها و ارائة راه اصلاح آنهاست.
نویسنده در این کتابچه به یازده عامل مهم در امر آسیبپذیریِ این فرهنگ پرداخته و دراینمیان خواننده را به چگونگی پاسداشت این اصل و جلوگیری از عوامل انحرافی فراخوانده است.
هرکس شیوهای برای زندگیِ خود انتخاب میکند. او با آن سبکِ زیستن دمساز است و روزگار میگذراند و در لاک خود است و جز حریم زندگی خود، دغدغهای ندارد؛ اما وقتی زندگی را با شاخصی الهی بسنجیم، سبک زندگی تغییر میکند و گسترة وسیعی مییابد: دیگران بخشی از زندگیِ انسان میشوند و توجه به مردم و رعایت حق آنان، بخش جداییناپذیرِ افکار و اَعمال آدمی میشود.
نویسنده در پرتوِ سخن و سیرة امامرضا(ع)، هفت گام زندگی با دیگران را بهرشتة تحریر درآورده و پرسشهایی را دراینخصوص، پاسخ گفته است.
در ارزیابیِ کارویژه و میزان کارآمدیِ هر نهاد سیاسیاجتماعی، مقایسه و بررسی تطبیقی، روشی معمول و مفید است. البته، نباید از این روش برای چشمپوشی از کاستیها و قانعشدن بهوضعِ موجود استفاده کرد؛ زیرا از نگاه توحیدی و در نظام اسلامی، جامعة اسلامی همواره باید روبهپیش داشته باشد. اگرچه سایر جوامع یا نظامهای سیاسی، دچار کاستیها و اشکالات فاحشی باشند، از کاستیها و اشکالاتِ اندک جامعة اسلامی و حاکمیت آن نباید غفلت کرد یا با توجیهاتِ ناموجّه، از آنها چشم پوشید. اما، بههرحال، برای کسانیکه به اصل ساختار نظام و درستیِ آن تردید دارند و گمان میکنند سایر نظامها کارآمدی بیشتری دارند، روش مقایسه با واقعبینی و انصاف، حقیقت امر را روشن میسازد.
درباب کارآمدیِ عنصر «ولایتفقیه» در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران، میتوان از این روش استفاده کرد و این پرسش را پاسخ داد که در سی سالِ گذشته، اگر چنین عنصری وجود نمیداشت، چه بر سر کشور و ملت ایران میآمد؟
پاسخ به سه دغدغة رایج، نویسنده را برآن داشت که این کتابچه را به مجموعة رهنما بیفزاید: اول اینکه در تاریخ اجتماعیِ بشر، وضعیت حجاب و بیحجابی چگونه بوده است؟ پس از این بررسی کوتاه، نوبت به این پرسش میرسد که کیفیت حجاب همسران و دختران پیامبر(ص) و ائمة اطهار(علیهمالسلام) چگونه بود و آیا آنان از چادر استفاده مىکردند؟ پایانبخش مطالب این نوشتار، پاسخ به این دغدغه است که برفرض لزوم حجاب وچادر، چرا از چادرِ مشکى استفاده مىشود، نه رنگهاى دیگر؟
بهرة انسانها از حضرت مهدی(عج)، در زمان غیبت چگونه ممکن است؟ این پرسشی است که هرگاه سخن از غیبت امام عصر بهمیان میآید، در ذهن انسانِ فکور خلجان مییابد. بهراستی، در این زمان طولانی، انسانها و بلکه تمام موجودات جهان هستی، چگونه از حجت خدا بهرهمند میشوند؟
دوستی نیاز طبیعی انسان و مقتضای زندگی اجتماعی بشر است و همواره، در جوامع گوناگون، بروز و ظهور داشته است. دین بهنحوشایستهای این نهاد را برای تقویت بنیادهای جامعه، جهتدهی کرده و از اولویتهای اساسی دانسته است.
اسلام، بهخوبی، اهمیت و تأثیر شگرف فرصتهای دوستی را درنظر دارد. این دین در آموزشها و سنّتهای خود و همچنین، در سیرة عملیِ اهلبیت(علیهمالسلام)، فرهنگ کاملی از مسائل مربوط به پدیدة دوستی ارائه کرده و کوشیده است تا با ارائة آموزههای علمی و عملیِ کارکردهای دوستی در جامعة دینی، به مناسبسازی روابط ایمانی در جامعة اسلامی و رشد همهجانبة اخلاق و تربیت در افراد دست یابد.
نویسنده در این نوشتار به سؤالاتی در بارة آثار شگرف دوستی در شخصیت آدمی، اصول گزینش دوستان، روشهای امتحان دوست، دوستیهای ممنوع، شیوة برخورد با خطاهای دوست، حقوق متقابل دوستان و... پاسخ گفته است.
عصمت موضوعی حساس و مناقشهبرانگیز در تاریخ تفکر دینی است و در تاریخ تکوین مفهوم آن، حدود معنایش دستخوش تغییراتی بوده است. پرسشهایی درباب عصمت وجود دارد که نویسنده در این نوشتار قصد پاسخگویی به آنها را دارد. برای مثال، اگر عصمت امرى اِعطایى است، آیا مصونیت پیامبران و امامان از گناه، جبرى نخواهد بود و دراینصورت، دلیل برترى آنان بر سایر انسانها چیست؟
آشکار است که هیچ انسانى خالى از امیال و شهوات نفسانى نیست؛ بنابراین، چگونه میتوان امکان معصومبودنِ انسانى را پذیرفت؟ اساساً، شیعیان براساس چه دلایلى امامان خود را معصوم مىدانند؟
پس از روشنشدن پاسخِ این دغدغههای نظری، نویسنده با رویکردی عملی به عصمت نگریسته است و در پِی اثبات این است که اعتقاد به عصمت پیامبران و امامان، تأثیرى منفى بر زندگى فردى و اجتماعى شیعیان نمىگذارد.
آیتاللّه سیدهادى میلانى، در پاسخ به نامهای، به پرسشهایی دربارة خلافت پس از پیامبر، اوقات نماز، حمد و سورة معیّن، مُهر و سجده و...، پاسخ گفتهاند. محتوای این اثر مىتواند حاویِ پاسخ به پرسشهاى پیدا و پنهان شما نیز باشد.
شخصیت، نهضتومکتبحسینبنعلی(ع) هموارهجذابوپُرمخاطببودهاستوایناقبالِ وصفناشدنی، شکلگیریوتولیدآثارمتنوعومتعددیرابههمراهداشتهاست.دراینمیان نوعنگاهعلامةشهید، مرتضیمطهری، درترویجفرهنگعاشوراوتبیینصحیحشخصیتورفتار امامحسین(ع)،ممتازوویژهاست.چهارپرسشوپاسخی که با ویرایشی بسیار جزئی، تقدیمِ شماخوانندة محترمشده است، نمونهایازتلاشمبارکوماندگارِآنیگانة دوراناست.
خرافات در دین اسلام امری مردود است و یکی از اقدامات مهم پیشوایان دینی، در دوران رسالت و امامتشان، مبارزه با جهالت، خرافه و انحراف بوده است. جدال با تفسیرهای ناسازگار از دین، همچنان سرلوحة همّتِ هادیان امّت است و در نظام جمهوری اسلامی ایران، ولیفقیه بهعنوان رکن رکین قانون اساسی، در صف اول پیکار با جهالت و نادانی قرار دارد. این نوشتار، مروری بر بیانات رهبری دربارة خرافهگرایی است.
پاسخگویی به پرسشهای نسل سوم انقلاب، نیازمند نیمنگاهی به وضعیت ایرانِ قبل و بعد از انقلاب است. شاید این پرسش، همان نگاه کلانی باشد که هر جوان را در فضایی بزرگ، بهبزرگی این انقلاب، قرار میدهد که درخورِ شأن جوان فهیم ایرانی باشد و آن این است: «ایران در قبل از انقلاب، در جغرافیای سیاسی و معادلات بینالمللی و در بین اذهان عمومی جهان، در چه جایگاهی قرار داشت؟» این نوشتار درصدد پاسخگویی به این پرسش است.
پیچیدگی تبادلات مالی مستلزم آشنایی با احکام اموری است که بهلحاظ مالی با آنها درگیر هستیم. برای مثال، در بحث بانکداری اسلامی باید دانست که آیا گرفتن خسارت دیرکردِ تسهیلات توسط بانکها، جنبة شرعى دارد؟ یا مثلاً، برای کسى که قرض مىگیرد، چنانچه سود آنرا با رضایت کامل بدهد، آیا این کار باز هم حرام است؟ همچنین، گرفتن درصدِ بسیارکم، مانند یکدرصد، بهعنوان کارمزد، توسط صندوقهاى قرضالحسنه، بهمنظور تأمین مخارج صندوق، چه حکمى دارد؟
احکامی ازایندست و مسائلی نظیر خرید و فروش چک، خرید و فروش ارز و... مسائلی است که نویسنده به پاسخگویی آن پرداخته است.
دین مبین اسلام برای پرسش و پاسخ، اهمیت و جایگاه ویژهای قائل است؛ بهطوریکه در آیات و روایات متعدد، در مناسبتهای مختلفی، ترویج آن مدنظر رهبران دین بوده است. نویسنده در این نوشتار ضمن بیان اهمیت پرسشگری از نظر اسلام به سؤالاتی دربارة سؤال، پاسخ گفته است: پرسش چه تعریفی دارد و تفاوت آن با شبهه چیست؟ انواع پرسشها و ویژگیهای آنها کدام است؟ وظایف پرسشگر و پاسخگو چیست؟
نویسنده ضمن بیان مطالبی دربارة خمس، ۷۳پرسشوپاسخِ کاربردی و رایج دربارة خمس را بهصورت منظم و موضوعبندیشده، پاسخ گفته است. پرسشهای زیر از آنجمله است: خمس چه جایگاهی در میان احکام اسلام دارد؟ فلسفة آن چیست و چرا باید آنرا پرداخت کرد؟ مصادیق و نیز مصارف خمس کداماند؟ تعریف مَئونه چیست؟ مبدأ سال خمسی را چگونه باید مشخص کرد؟ پایان این نوشتار به پاسخهای مراجع بزرگوار دربارة پرسشهای رایجی اختصاص دارد که درباب چندوچونِ پرداخت خمس مطرح است.
بهراستی، در پسِ تأکیدهای فراوان به زیارت مزار پیشوایان دین، چه حکمتهایی نهفته است؟ برای زائران مکانهای مقدس، جالب است بدانند که حضور در زیارتگاهها و انجامدادنِ آداب و احکام توصیهشده، چه آثار عملیِ مثبتی بر زائر میگذارد؟ نیز، بر تمام مدافعان و مخالفانِ این رفتار دینی شرط است که بدانند مخالفان توسل و زیارت و عتبهبوسی چه مبنایی دارند و بهترین پاسخ به آنان چیست؟
اینها و مباحثی نظیر این، محتوای این عنوان از مجموعة رهنما است.
همة شما با فرد یا افرادی روبهرو شدهاید که فکر، کار، احساس یا حرکت مکرّری انجام میدهند و تصور میکنند نوعی اجبار و ناچاریِ ذهنی برای آنان وجود دارد. این اختلال زیانمند وسواس نام دارد. فرد وسواسی خود را ناچار میبیند که رفتاری برخلاف مِیلش انجام دهد.
در متون دینی، آموزههای فراوانی از معصومان(علیهمالسلام) وجود دارد که با بهکاربستن آنها، افراد از ابتلا به این بیماری مصون میمانند. همچنین، آموزههای درمانیِ فراوانی برای کسانی که مبتلا شدهاند، در کتب روایی ثبت است. این نوشتار را با موضوع وسواس و رویکرد دینی در درمانِ آن نگاشته شده است.
پس از پایان زیارت، جاذبههای حرم که بهسبب وجود حضرت، رنگوبوی معنوی گرفتهاند، توجه آدمی را بهخود جلب میکند و پرسشهایی در ذهن پدید میآورد. این نوشته برآن است به برخی از این پرسشها درخصوص حرمشناسی پاسخ گوید.
اولین صحن، اولین گلدسته، اولین قُبّه، اولین صندوق مزار، اولین سنگ قبر، اولین ضریح، اولین گنبد،اولین نقاره زنی، اولین موقوفههای حرم مطهر، اولین حوزه علمیه، قدیمیترین سقّاخانه، قدیمیترین ساعت، قدیمیترین کاشیهای حرم و...، نکاتی است که نویسنده در این نوشتار آنها را بیان کرده است.
یکی از باورهای شیعیان، اعتقاد به رجعت و حیات مجدّدِ افراد و گروههایی خاص، پس از ظهور حضرت مهدی(عج) است. این نوشتار، بر آن است که به برخی پرسشها دراینباره بهطورمختصر پاسخ گوید:
منظور از رجعت چیست؟ رجعت واجد چه هدف و فلسفهای است؟ چه دلیلی بر وقوع رجعت وجود دارد؟ رجعت در چه زمانی اتفاق خواهد افتاد؟ اعتقاد به رجعت چه آثاری در پِی دارد؟ آیا رجعت امری همگانی است یا خاصّ برخی افراد؟
«اگر یک نفر به امامجماعت اقتدا کند، هر رکعت از نماز آن ثواب صدوپنجاه نماز دارد و اگر دو نفر اقتدا کنند، هر رکعتی ثواب ششصد نماز دارد و هرچه بیشتر شوند، ثواب نمازشان بیشتر میشود تا به ده نفر برسند. عدة آنان که از ده گذشت، اگر تمام آسمانها کاغذ و دریاها مرکب و درختها قلم و جنّ و انس و ملائکه نویسنده شوند، نمیتوانند ثواب یک رکعت آنرا بنویسند.» ازاینرو، فقها گفتهاند که حاضرنشدن به نماز جماعت از روی بیاعتنایی، جایز نیست و سزاوار نیست که انسان، بدونعذر نماز جماعت را تَرک کند.
نویسنده در این کتابچه پس از ذکر اهمیت و فوائد نماز جماعت، به بیان برخی از مهمترین احکام این موضوع، به ویژه مسائلی که ممکن است زائران آستان قدس رضوی با آن مواجه شوند، پرداخته است.
تاکنون، نام بسیاری از شخصیتها بهعنوان الگو به جامعه معرفی شده است؛ اما جایگاه هیچکدام بهممتازیِ جایگاه انبیای الهی و پیشوایان پاکِ خاندان نبیّ مکرم اسلام، حضرت محمد مصطفی نبوده است. این سلالة مطهر، با داشتن مدال افتخارِ پاکی و طهارت ازسوی پروردگار، بهترین الگوی بشریت بوده و خواهند بود. ازجملة این پاکان، دخت پیامبر بزرگ اسلام است که زندگی زاهدانه و عارفانهاش بزرگترین درس زندگی برای مسلمانان است.
نویسنده در این نوشتار، تلاش کرده، با ارائة ده تابلوی زیبا، تصاویری از زوایای اخلاقی زندگی حضرت فاطمه (س) را ارائه کند
سفر و حضر دو بخش از زندگی انسانهاست که برای خود، احکام و مسائلی جداگانه دارند. هیچ مسلمانی در هیچ مرحلهای از زندگی خود، رهاشده و بیتکلیف نیست و از این قاعده، سفر را نیز نمیتوان استثنا دانست. مسافرت را نمیتوان بهانة گریختن از احکام خداوندی قرار داد؛ زیرا آنچه بر انسان واجب است، جز به انجامدادن تکلیف، ساقط نمیشود. پیشوایان دینی ما آنچنان به اجرای فرایض و اهتمام به احکام الهی، چه در سفر و چه در حضر، سفارش بلیغ کردهاند که راه را بر هرگونه فرار و بهانهجویی میبندد.نویسنده در این کتابچه به بیان برخی احکام برای سفر پرداخته است.
فراوانیِ ابتلای تمامی اقشار جامعه، بهخصوص جوانان، به علم فقه و نیز پیچیدگی و دشوارنویسیِ کتابهای فارسی موجود در این زمینه، تدوین متنهایی همهفهم و خالی از اصطلاحات پیچیدة علمی را ضروری ساخته است.
با توجه به جذابیت ویژهای که «داستان»در بین جوانان و نوجوانان دارد، جای خالی این علم پُرارزش در لباسی داستانگونه و زبانی بیتکلف کاملاً مشهود است. از این رو نویسنده در این نوشتار برخی از احکام نماز را، با بهره گیری از قالب «داستانک»، به نگارش درآورده است.
مرحلة آغازین ازدواج، دوران تأثیرگذار و سرنوشتسازِ عقد و نامزدی است. این دوران چهبسا شیرینترین و بهیادماندنیترین و حساسترین روزهای تمام عمر مشترکِ هر زوجی است؛ ازاینرو، اگر آنان این دوران را ماهرانه و باظرافت بگذرانند و به وظایف ویژة آن عمل کنند، میتواند در بالندگی و پُرباری و استحکام دورانهای بعدی زندگیِ زناشویی تأثیری عمیقی برجای گذارند.
نویسنده در این نوشتار پس از طرح برخی از مهمترین سوالات و دغدغههای مطرح در این خصوص، میکوشدبه صورت کاربردی به این مسایل پاسخ گوید.
امروزه در سطح جهان، برخی تلاش میکنند خود را در ملغمهای از ادیان ابراهیمی و غیرابراهیمی همراه با جذابیتهای جدید به ذهن و زبان جوانان تحمیل کنند، از سویی و از سوی دیگر گرایشهای خودکامهستیز برخی جوانان در سطح دنیا و گریز آنان از دین، گرایش به این معنویتهای مجازی را افزون کرده است. در این میانه، ناآگاهی خانوادهها و نهادهای رسمیِ تربیتی و گاهی حتی دولتی، زمینه را برای سوپرمارکتهای معنوی که پُر هستند از کالاهای درجهچندمِ معنایی، مهیا میسازد.
نویسنده در این نوشتار بر آن است تا در حد شناخت اولیهی برخی از این انحرافات، به یکی از رایجترین آنها، یعنی شیطانپرستی، بپردازد تا با شناخت برنامههای دشمن و نقد آن، آگاهی عمومی به این قبیل انحرافات دینی، در جامعه بیشتر شود.
«فقه» برنامه عملی تمام زندگی است و برای همه مراحل آن؛ در حضر و سفر، تنهایی یا گروهی، برای اعمال فردی یا اجتماعی، قانون عملی دارد، از اینرو نویسنده در این نوشتار، پس از ذکر برخی از آداب سفر، به بیان مهمترین احکام مربوط به سفر ومسائلی که ممکن است زائران حرم رضوی با آن مواجه باشند همچون نماز مسافر، قصد ده روز، ایستادن مسافر در صف اول جماعت، قطع اتصال صفوف جماعت، اقتدای مسافر به حاضر، ورود جُنُب و حائض به حرم و بُردن مهر و قرآن حرم میپردازد.
زندگی مشترک طولانیمدت بین دو انسانی که تربیت متفاوت و خصوصیات و سلیقههای مختلف دارند، چگونه ممکن است؟ اگر آن جاذبهی معجزهآسا نبود، چهبسا نظام اَحسن جهان، دچار ازهمگسیختگی میشد و ایثار و عشق برای بشر که فرزند خاک است و از افلاک بیخبر، واژهای کاملاً ناشناخته بود و گرمی از زندگی، رخت برمیبست. خَلق این کشش، یکی از هنرهای خالق حکیم است.
در گذر تاریخ، همواره شاهد رفتارها و واکنشهایی یکسویه، همراه با افراط از طرفی و تفریط از جانب دیگر، در مواجهه با مسئله «رابطهی بین دختر و پسر» بودهایم. بعضی با عینکی کاملاً سیاهبین و گروهی دیگر با دیدگاهی صددرصد موافق، به رابطهی این موضوع نگریستهاند. نویسنده در این نوشتار، از دو زاویه و نگاه دینی و بروندینی به این مسئله پرداخته است.
خانواده با پیمان ازدواج پایهگذاری میشود. این ازدواج ستون اصلی و حیاتیترین نهاد اجتماعی، یعنی خانواده، را تشکیل میدهد. هرقدر روابط میان همسران بهتر و سالمتر و پُرجاذبهتر باشد، زندگی شیرینتر و باصفاتر میشود و فرزندانِ بانشاط و موفقی تربیت میشوند.
متأسفانه بخشی از زنان و مردان، در برقراریِ رابطهی سالم، هنر زنبودن و مردبودن را نمیدانند؛ یعنی مهارت ادارهی خانواده را یاد نگرفتهاند. امروزه، میانگین زمان برقراری ارتباط کلامی بین همسران بسیار ناچیز است و همین امر، سبب سردی فضای خانوادهها شده است. نویسنده این نوشتار راهکارهای مؤثر برقراری روابط سالم و سازنده در خانواده را بررسی میکند.
این کتابچه برآن است که با بیان چگونگیِ پیدایش این فرقه، به برخی از عقاید آن، بهطورمختصر، اشاره کند.
دعوت به تجسیم، کاستن از مقام انبیای الهی، بیاحترامی به خاندان رسالت و... از جمله دستاوردهای این مکتب میباشد.
نویسنده در پایان این نوشتار ضمن تحلیل شخصیت محمدبن عبد الوهاب، مخاطب را به عبرتهایی سوق می دهد.
در این کتابچه، بهاختصار، ده روشِ کارساز در برخورد مناسب و صمیمانه با همسر و فرزندان آمده است. بصیرت و تیزبینیِ شهیدباهنر را در ارائة این ده اصل طلایی و کارآمد میتوان شاهد بود. وجود صمیمیت بین پدر و مادر، برخورد منطقی با خطاهای فرزندان، ایجاد محیط همکاری و تقسیم مسئولیت،ایجاد محیطی صمیمانه برای بحث و گفتگو، رعایت عدالت، ایجاد جهان بینی مشترک بین افراد خانواده و... از جمله اصول است.
در این کتابچه، نویسنده برآن است که بهطور غیرمستقیم به پرسشهایی پاسخ دهد که مبتلابهِ اکثر قریببهاتفاق دختران نوجوان است: موضوعاتی نظیر حجاب، پوشش، دوستی، مشورت، بهرهمندی از فرصتها، چگونگی رفتار با والدین، ازدواج، مطالعه و... ازایندست پرسشهای رایج هستند.
اگر میخواهید بهاختصار ریشة بروز گناه و راحتترین راهحلهای جلوگیری از گناهکردن را بیاموزید، چند دقیقهای این کتابچه را ورق بزنید. نویسنده ابتدا به اصل مطلب اشاره کرده و سپس، راهحل را در پِی آن بیان میکند.
مقام معظم رهبری میفرمایند: «اگر در جملهای کوتاه، از من بپرسند که شما از جوان چه میخواهید، خواهم گفت: تحصیل، تهذیب، ورزش.» نویسندة این کتابچه از مجموعة رهنـما، با دستمایهقراردادنِ این فرمایش رهبری، برآن است که این سه اصل طلایی را با استفاده از آیات و روایات ائمة معصوم(علیهمالسلام) تبیین و تشریح کند.
فلسفه خلقت شیطان و آفرینش شیطان، پرسشی است که نویسنده با کمکگرفتن از آیات و روایات، در هفت دلیل به آن پاسخ گفته است. این کتابچهعملکرد و علت وجودی شیطان را پیشِ روی خوانندگان قرار میدهد.
تربیت کودکان بهنوعی مهمترین هدف و برنامة زندگی امروزه است. در اهمیت این موضوع همان بس که فرزند صالح، از دیدگاه اسلام، یاد پدر و مادر را چه در زمان حیات و چه در زمان فوت، زنده نگه میدارد و زمینة افتخار دنیوی و اخرویِ ایشان را فراهم میکند. نویسنده در این کتابچه به کلیدیترین و زیباترین نکات تربیتیِ فرزندان اشارة مختصری کرده است. این نکات بهعلت ترتیب نوشتاری و نیز زیبایی و روانی کلام، در یاد و ذهن هر پدر و مادری میماند.
همنشینی با انسانهای بزرگ موجب بزرگی انسان میشود. این همنشینی میتواند هم حضوری باشد و هم معنوی و روحی. بهراستی، اگر در همسایگی شما شخص بزرگواری حضور داشته باشد، شما تا چه میزان از وجود مبارکِ وی بهرهمند میشوید.
در این شهر مقدس کسانی بودهاند که در زمان حیاتشان، همنشین روحی و معنوی امام و ولینعمتشان، حضرت علیبنموسیالرضا(علیه آلاف تحیّه و الثناء)، بودهاند و در آخرت نیز از فیض وجودی ایشان بهرهمند خواهند بود. برخی از این بزرگان لیاقت اینرا یافتهاند که در جوار حرم مطهر مولایشان بیارامند. اگر مایل به شناختن این چهرههای آسمانی هستید، نویسنده در این کتابچه شما را با آنان آشنا میکند.
در زندگانی پُربرکت امامان معصوم(علیهمالسلام) هریک از آنان با توجه به میزان و چگونگی درک مردمان زمان خویش، بر اهمیت روز عید غدیرخم تأکید ورزیدهاند. در این کتابچه، هفت حدیث نورانی از امام هشتم(علیهالسلام) مطالعه میکنید که نویسنده بعد از بیان حدیث، به تبیین پیامهای آن میپردازد. در این میان، سعی برآن است که علاوه بر نشاندادن اهمیت حدیث و روشنکردن زوایای آن، ذهن خواننده به تعمق و تدبر بیشتری هدایت شود.
نویسنده در این کتابچه ضمن تأکید بر استفاده از عقل و تدبر در امور مذهبی، شبهات فکری و عقیدتی اهل تسنن و بهخصوص فرقة گمراه وهابیت را به بوتة نقد کشیده و در این مسیر، بهزبان ساده و بیان مختصر، چهل دلیل عقلی را درجهت ردّ عقاید این فرقة انحرافی بیان کرده است. خواندن این اثر میتواند باب فهمی جدید را از تفکرات مغرضانة این گروه علیه شیعیان، بر روی خوانندگان بگشاید.
زبان و قلم از بیان فضائل و کرامات ائمة اطهار، خصوصاً امیرالمؤمنین حضرت علی(علیه السلام)، قاصراست. بااینحال، بر همة مؤمنان و شیعیان واجب است که در حدّ مقدور، گوشهای از صفات ائمة اطهار(علیهمالسلام) را بدانند و به دیگران نیز بیاموزند؛ چراکه فراگیریِ این فضائل، از طرفی، نوعی کمال بشری را در وجود آدمیان محقق کرده و تشنگان حقیقت را با سرچشمههای آن، آشنا خواهد کرد. از طرفی دیگر، دست بدخواهانِ این سلالة طهارت را از هرگونه شُبههافکنی و ایجاد غفلت دربارة ایشان کوتاه خواهد کرد.
نویسنده در این کتابچه، به بیان ده فضیلت از فضائل بیشمار حضرت علی(علیهالسلام) از زبان ابنعباس بهروایت از رسول خدا(صلیا...علیهوآله) پرداخته و به شرحی مختصر از آن ده فضیلت اکتفا کرده است. منظور از عبارت «جان پیامبر» را در خلال مباحث، از میان این ده فضیلت، درک خواهید کرد.
از شبهات بزرگی که امروزه فرقة وهابیت در دین اسلام ایجاد کرده است، مسئلة توسل و شفاعت است. وهابیان اَعمال و مناسکی همانند زیارت و شفاعتخواستن از ائمة اطهار را که از آداب اصلی شیعیان میباشد، هدف حملة غیرمنصفانة خود قرار دادهاند؛ بهطوریکه هرساله درگیریها و تنشهای عمدهای از جانب این فرقه علیه جامعة شیعی و مخصوصاً زائران حرمین شریفین، در مدینة منوره و مکة مکرمه، رخ میدهد.
نگارنده در این کتابچه سعی بر آن داشته که با توجه به مستندات فقهی و تاریخیِ درجشده در اسناد مذهبیِ مقبول نزد برادران اهل تسنّن، در قالب مناظره بین دو نفر از ایشان، حقایق بازگونشده در کتب معتبر دینی ایشان را درباب توسل به انبیا و اولیای الهی بیان کند و با دلایل منطقی، حقیقت این مسئلة مهم را تاحدّامکان اثبات سازد.
زیارت اهلقبور و در بین آنان، زیارت قبر ائمة اطهار(علیهم السلام) نیز از دیگر شبهات واردشدة فرقة وهابیت به مذهب تشیّع است. نویسندة این کتابچه، اینبار در قالب همان سبک مناظره، البته بین شخصی شیعه بهنام صادق و شخصی وهابی بهنام خالد، مسئلة زیارت اهلقبور را با توجه به مستندات فقهیِ کتب معتبر اهل تسنّن، به عرصة قضاوت خوانندگان کشانده و دلایل اثبات این مسئله را ارائه کرده است.
«مَنْ مَاتَ و لَم یَعرِف إمامَ زمانِه مَات میتَة الجاهلیة.» شاید بارهاوبارها این حدیث گُهربار را از زبان راویانِ منسوب به رسول خدا(صلی ا.. علیه وآله) شنیدهاید. وجود مقدس و نورانی امامعصر(عج ا.. تعالی فرجه) و علت غیبت و چگونگی ظهور ایشان جزو پرسشهای مبتلابهِ جوانان عزیز بوده و فکر ایشان را بهخود مشغول کرده است. از طرفی، این دغدغة مهم دستآویز دشمنانِ این دین بزرگ است و آنان در تلاشاند این حقیقت را زیر سؤال ببرند؛ لذا آگاهی از وجوه این مسئلة حیاتی، طبق حدیث شریف مذکور وظیفة هر مؤمنی است.
نویسندة این کتابچه، با بیانی شیوا، شما را با مختصری از این حقیقت و اصل الهی آشنا کرده است؛ به امید آنکه زمینة آگاهی و تحقیقات بیشترِ خوانندگان را فراهم آورده باشد.
تدبر در آیات قرآن و تحقیق در گفتارهای بزرگان و ائمة معصوم در امر تفسیر قرآن، راه را بر هرگونه ظاهراندیشی و کجاندیشی دربارة این آیات نورانی بسته است. خداوند(عز) برای آسانسازی فهم قدرت و حاکمیت خود در هر دو جهان، در آیاتی خود را بهترین بیننده یا شنونده میداند و در آیهای دیگر، دست خود را ورای هر دست و قدرتی میداند. بر هر صاحب اندیشهای واضح است که نزول این آیات در کنار آیات شریف دیگری که دال بر جسمانینبودن خداوند(عز) هستند، این قضیه را اثبات میکند که آیات مذکور برای تشبیه و استعاره در قرآن آورده شدهاند تا مسلمانان، وضع خود را در قبال قدرت خداوند(عز) بهتر درک کنند.
نویسنده در این کتابچه، گوشهای دیگر از عقاید انحرافی فرقة وهابیت را به بوته نقد میکشد و انحرافات شدید فکریِ این گروه را که مایة گمراهی و جهل عمیق ایشان شده است، با توجه به آیات و روایاتی متعدد، نفی میکند.
از زمانیکه وهابیت در حجاز زاده شد، بذر تفرقه و نفاق نیز بهبار نشست و مسلمانان در سدة اخیر، بهناچار و از سرِ اجبار، گرفتار محصول تلخ و کُشندة آن شدند. آنچه وجدان مسلمانان را رنج میدهد، نوع کنش و واکنش این فکر انحرافی است که خود را نمایندة حقیقیِ اسلام میشمارد و در داخل و خارج سرزمین حجاز، بدترین و خشنترین رفتارها را از خود بهجای میگذارد. این رویکرد بیشک تهدیدی برای روح و حقیقت میراث پیامبر(صلی ا.. علیه وآله) است.
نویسنده با بررسیِ برخی افکار وهابیت، به این نتیجه میرسد که وهابیت تابلوی وارونهای از اسلام است و باید از میان برداشته شود.
بنابه نظری، تمامی کسانیکه پیامبر را درک کردهاند، صحابه هستند و همگی عادلاند. نویسندة این عنوان از مجموعة رهنما، با ارائة نص صریح قرآن و دلایل منطقی، این ادعای وهابیان و برخی فِرق اهل تسنّن را کاملاً مردود اعلام کرده است. نویسنده با بیان چند مثال از برخی صحابه که در دوران پیامبر(صلی ا... علیه وآله) و بعد از آن مرتکب فسق آشکار شدهاند، خواننده را به تحقیق و تأمل بیشتر در اینگونه مسائل دعوت میکند.
در مذهب تشیع، سلام و صلواتفرستادن بر ائمة اطهار(علیهم السلام) و بزرگان دین و بهموازات آن، لعنفرستادن بر دشمان ایشان، ریشه در آیات قرآن دارد؛ اما ممکن است دلیل آن در اذهان برخی جوانان نامشخص باشد. پرسشی که اینجا مطرح است این است که آیا لعنفرستاندن بر برخی قاصبان حق اهلبیت(علیهم السلام) موجب تفرقه بین فِرق اسلامی نمیشود؟ چیستی و چرایی لعن و سلام را در این کتابچه میتوانید مطالعه کنید.
در زمانهای قرار داریم که ویژگیهایش برای اعصار گذشته در حدّ خواب و خیال بود و هزاران جلوة رنگارنگ، روزبهروز به ظواهر آن افزوده میشود. سرعت گردش اطلاعات برابر با سرعت نور است و خبری از یکسوی دنیا در آنِ واحد، به آنسوی دیگرش مخابره میشود.
پیامبر گرامی اسلام(صلی ا.. علیه و آله) از این دوران بهکرّات نام برده و حفظ دینداری در این زمانه را بسیار مشکل دانستهاند. ایشان از دیندارانِ این دوران با عنوان بهترین دینداران یاد کرده و مژدة بزرگ ظهور مهدی موعود(عجا.. تعالی فرجه) را در بحبوحة این زمانه، بهدفعات اعلام کردهاند.
بهراستی، وظیفه و اساس دینداریِ ما در این زمان چیست؟ وجود نورانی حضرتش کِی ظهور میکنند؟ ما چگونه میتوانیم در خدمت و رکاب ایشان باشیم؟ در پاسخ به برخی پرسشها در این زمینه، نویسنده با استفاده از مطالب موجود در سایت پرسمان، مجموعة مدوّن و پسندیدهای مهیّا کرده است.
نویسنده در ابتدای این کتابچه، ضمن مقایسة زندگانی دو طبقه از انسانها بهصورت انسانهای بداحوال و خوشاحوال، از لحاظ مادی و معنوی، پرسشی را مطرح میکند که ممکن است در ذهن اکثر جوانان ایجاد شده باشد: آیا این فاصله بین انسانها در طول عمرشان، دلیل بیعدالتیِ حاکم بر نظام جهان نیست؟
نویسنده در پاسخ به این پرسش، ضمن توجه به موضوع ابتلا (آزمون) و ابعاد گوناگون آن، به این نتیجه میرسد که خدوند(عز) آزمون الهی را بهعنوان سنّتی حکیمانه، بر جهان جاری ساخته و دنیا را با آرامش و اضطراب، راحتی و سختی و نیز خوشی و ناراحتی، درهم آمیخته است تا انسانهای وارسته را محک زند و مؤمنان را در طیکردن راه مستقیم و تداوم آن، یاری بخشد.
همانطور که از عنوان این کتابچه برمیآید، هدف از این نوشتار بررسی چگونگی شکلگیری مذهب شیعه، شیعه از لحاظ مفهوم کلامی و نیز فضائل و مرتبت این شاخة گهربار اسلام و... است.
نگارنده ضمن بررسی تاریخچة تشیّع، به این نکته اشاره میکند که مذهب شیعه از دوران اسلام در عصر نبوی بهوجود آمد و شخص پیامبر اعظم(ص) این لقب را برای پیروان علیبنابیطالب(ع) قرار دادند.
فلسفة حرمت بازی شطرنج یا پاسور چیست؟ طبق نظر برخی فقها این کار جایز است؛ پس چگونه چیزی که حرام بوده، اینک حلال شده است؟ مگر احکام دین ثابت نیست؟!
این نوشتار، ابتدا به بیان چند نکتة فلسفی و وجودی از احکام شرعی (چرایی) میپردازد و سپس، وجوه احکام و مقتضیات ماهوی (چیستی) آنان را بررسی میکند؛ آنگاه به بیان اصل معنی قمار و آلات قمار میپردازد و پس از آن نظر برخی از علما را مبنی بر بازی شطرنج و پاسور بیان میکند. قبح عمل قمار و مضرّات متعدد آن و نیز آیات و روایات مربوط به قمار از دیگر مباحث این نوشتار است.
حضور در مکانهای مقدس، بالاخص مساجد و مکانهای زیارتی، آداب و شروط خاصی میطلبد که از آنجمله، طهارت ظاهری است. ازآنجاکه حضورِ بعضی از معذوران، بهخصوص بانوان، در حرم مطهر امامهشتم(علیه السلام) پرسشهای متعددی را در ذهن این عزیزان ایجاد کرده است، این کتابچه میتواند جوابگوی برخی از سؤالات فقهی آنان در این زمینه باشد. در این کتابچه، ابتدا انواع احکام مخصوص بانوان بیان شده و سپس احکام شرعیِ مربوط به حضور این عزیزان در مکانهای مذهبی آمده است.
کودکان هر آنچه از رفتار شخص محبوبشان ببینند، آینهوار تقلید میکنند. تشریح این اصل، محتوای نوشتة حاضر است. در این کتابچه، اهمیت الگو برای کودکان و منفعتها و آسیبهای پیشِ روی آنان، با توجه به خصوصیات سنّی، آمده است. استاد قائمی، در پایان، نکاتی مختصر را در زمینة ارائة الگو از جانب والدین مطرح کرده است.
رویداد مهم و تاریخیِ پذیرش ولایتعهدی مأمون، توسط امامرضا(علیه السلام) موجبات طرح پرسشهای متعددی را چه در زمان حیات و چه در زمانة پس از شهادت امام، فراهم کرده است.
در این نوشته، استادمطهری ضمن ردّ ادعای افرادی که پذیرش ولایتعهدی ازسوی امامرضا(ع) را نوعی سازش با خلیفة ناحق تلقی کردهاند، دلایل پذیرش این امر ازسوی ایشان را بهتشریح بیان کرده است.
تاریخ تشیّع ستارگان پرفروغی را در آسمان خویش جای داده است که گذر ایام، گَرد فراموشی و نسیان را بر تارک وجودشان ننهاده است و هماکنون قبرشان زیارتگه رندان جهان است. شیخبهایی را بدوناغراق میتوان جزو بزرگانِ انگشتشماری دانست که سهم بزرگی در پایداری و دوام مذهب تشیّع در ایرانزمین دارد. این کتابچه، به تاریخچة زندگیِ شیخبهایی و کارهای عجیب و آثار کمنظیرِ وی در معماری اشاره میکند.
در این کتابچه، خاطرهای خواندنی از نوجوانیِ مرحوم استادمحمدجواد شریعت میخوانیم. ایشان بههمراه ب رخی دوستانشان، سعی بر خواندن نماز به فارسی کرده بودند و فشار اطرافیان نیز نتوانسته بود ایشان را از این کار منع کند... تا اینکه به محضر فقیه وارسته و دانشمند مهذب، آیتالله حاجآقارحیم ارباب مشرف شدند... .
تاریخ شکلگیری معماری حرم مطهر، شامل روضة منوره(سنگ قبر، گنبد طلا، صندوق و ضریح مطهر و...) و صحنها (انقلاب اسلامی، آزادی، جمهوری و ... ) و رواقها و مساجد موجود در جوار حرم مطهر امامرضا(علیه السلام) موضوعی است که نویسندة این کتابچه بهاختصار به قلم کشیده است.
بسیاری از شما در پِی ساختن زندگی مشترکی همراه با همدلی و همفکری هستید تا در سایة تفاهم، از لحظههایی لذت ببرید که با همسرنوشت خود سپری خواهید کرد. این کتابچه، به چهل نکته برای زوجهای جوان بهمنظور ارائة راهکارهای زندگیِ هرچه بهتر اشاره میکند.
ماه مبارک رمضان ماه ضیافت رحمان از بندگان خود مىباشد و خوان رحمت الهى در سراسر لحظههای آن گسترده است.این کتابچه با نگاهی گذرا به سیرة معصومان(علیهمالسلام) در بُعد فردی (رابطة خود و خدا(عز)) و بُعد اجتماعی (رابطة خود و مردم)، بر آن است که رفتارهای فردی و اجتماعیِ ائمه را بهترین سرمشق سلوک مؤمنان معرفی کند.
کتاب اصولالکافی یکی از مهمترین و معتبرترین کتب حدیثی شیعه اثر ثقةالاسلام کلینی است. یکی از کتبی که هر شیعه ای باید بخواند کتاب اصول کافی است. این کتاب به تشریح اصول دین میپردازد. این کتاب از معتبرترین و مورد استنادترین کتب شیعیان است و احادیث آن بنابر اعتقاد و اعتراف بزرگان شیعه؛ در زمانهای مختلف، بزرگترین و بهترین مرجع احادیث اهل بیت(ع) است.
شیخ کلینی خود میگوید: «در کافی تمام آنچه متعلم در فنون علم دین، به آن نیاز دارد و قصد عمل به اخبار درست و سنن صحیح دارد، جمع گشته است».
***
نظر برخی بزرگان تشیع من باب کتاب اصولالکافی:
شیخ مفید که از معاصران کلینی بهشمار میرود، درباره کتاب کافی مینویسد: «کتاب کافی از برترین کتابهای شیعه و پرفایدهترین آنهاست.»
شهید اول، محمّد بن مکّی، در اجازه خود به ابن خازن، مینویسد: «همانند کتاب کافی، در حدیث شیعه نوشته نشدهاست.»
علامه محمدتقی مجلسی میگوید: «همانند کافی در میان مسلمانان نگاشته نشدهاست.»
علامه محمدباقر مجلسی در کتاب مرآة العقول، مینویسد: «کتاب کافی از تمام کتب اصول، مضبوطتر و جامعتر است و بهترین و بزرگترین تألیف فرقه ناجیه (شیعه امامیه) است.»
آیتالله خویی در کتاب معجم رجال حدیث، از قول استادش مرحوم آیتالله نائینی، مناقشه در اسناد روایات کافی را حرفه و ترفند عاجزان وناتوانان خواندهاست.
شهید ثانی در اجازه خود به شیخ ابراهیم میسی، کافی را به همراه سه کتاب: من لایحضره الفقیه، تهذیب الاحکام و استبصار، از پایههای ایمان و ستونهای اسلام میشمارد.
جلد نخست جلد دوم جلد سوم جلد چهارم
کتاب ارزشمند صحیفه سجادیه، مجموعهای از دعاها و مناجات انسانساز با مضامین بلند معنوی از پیشوای چهارم شیعیان، امام سجاد(ع) است.
از این کتاب با فرنامهایی چون «انجیل اهل بیت» و «زبور آل محمد» و «خواهر قرآن» یاد کردهاند. این کتاب اگرچه ظاهرا در پیوستگی با دعا و نیایش است، ولی در آن از حقایق علوم و معارف اسلامی و عرفانی، و قوانین و احکام شرعی و مسائل حساس سیاسی و اجتماعی و تربیتی و اخلاقی نیز میتوان بهره جست.
افزون بر اندیشمندان شیعه، بسیاری از علمای اهل سنت نیز در ستایش این کتاب جستارهایی نوشتهاند و این کتاب انسانساز را آفرین گفتهاند.
داستان فروخته شدن یوسف توسط برادرانش و عاشق شدن زن حاکم مصر به یوسف
داستان موسی و بنی اسرائیل و فرعون و هامان
داستان زکریا و یحیا و مریم و عیسی
داستان نوح و طوفان نوح
داستان ویران شدن شهر لوط توسط فرشتگان
داستان آفرینش انسان و رانده شدن شیطان از آسمان
داستان اصحاب کهف
داستان ذوالقرنین و یاجوج و ماجوج
داستان موسی و بنده صالح خدا و کارهای شگفت انگیزش
داستان سلیمان و ملکه سبا و چند داستان دیگر
منظومه حسن مجموعه ای است که در پنج برنامه گوشه هایی از زندگی عالم بزرگ، حضرت علامه حسن زاده آملی حفظه الله را ترسیم می کند. دریافت این مستند زیبا را به شما توصیه می کنیم.
برگرفته از ganjinehmazhabi.blog.ir
امروز با مجموعه تصاویر صفحات قرآن کریم در خدمت شما هستیم. این مجموعه شامل 604 تصویر از 604 صفحه قرآن کریم با خط عثمان طه می باشد و دارای صفحه آرایی بسیار زیبایی است.
نمونه:
ویژگی های مجموعه تصاویر صفحات قرآن:
* 604 تصویر از 604 صفحه قرآن کریم با خط غثمان طه
* با خط عثمان طه
* بدون ترجمه
* صفحه آرائی بسیار زیبا
* در یک فایل زیپ
دانلود مجموعه تصاویر صفحات قرآن:
حجم: 37 مگابایت
رمز فایل زیپ: www.mjjz.ir
برگرفته از ganjinehmazhabi.blog.ir
امروز مجموعه تصاویر بسیار نفیسی را در خدمت شما قرار میدهیم. این مجموعه شامل 280 تصویر گرافیکی با موضوع بسم الله می باشد و دارای کیفیت عالی و طرح های زیباست. این مجموعه را از دست ندهید!
ویژگیهای مجموعه تصاویر بسم الله:
* مجموعه 280 تصویر با موضوع بسم الله
* کیفیت عالی
* بدون متن تبلیغاتی
* در یک فایل زیپ
دانلود مجموعه تصاویر بسم الله:
حجم: 28 مگابایت
رمز فایل زیپ: www.mjjz.ir
برگرفته از ganjinehmazhabi.blog.ir
کتاب اصولالکافی یکی از مهمترین و معتبرترین کتب حدیثی شیعه اثر ثقةالاسلام کلینی است. یکی از کتبی که هر شیعه ای باید بخواند کتاب اصول کافی است. این کتاب به تشریح اصول دین میپردازد. این کتاب از معتبرترین و مورد استنادترین کتب شیعیان است و احادیث آن بنابر اعتقاد و اعتراف بزرگان شیعه؛ در زمانهای مختلف، بزرگترین و بهترین مرجع احادیث اهل بیت(ع) است.
شیخ کلینی خود میگوید: «در کافی تمام آنچه متعلم در فنون علم دین، به آن نیاز دارد و قصد عمل به اخبار درست و سنن صحیح دارد، جمع گشته است».
***
نظر برخی بزرگان تشیع من باب کتاب اصولالکافی:
شیخ مفید که از معاصران کلینی بهشمار میرود، درباره کتاب کافی مینویسد: «کتاب کافی از برترین کتابهای شیعه و پرفایدهترین آنهاست.»
شهید اول، محمّد بن مکّی، در اجازه خود به ابن خازن، مینویسد: «همانند کتاب کافی، در حدیث شیعه نوشته نشدهاست.»
علامه محمدتقی مجلسی میگوید: «همانند کافی در میان مسلمانان نگاشته نشدهاست.»
علامه محمدباقر مجلسی در کتاب مرآة العقول، مینویسد: «کتاب کافی از تمام کتب اصول، مضبوطتر و جامعتر است و بهترین و بزرگترین تألیف فرقه ناجیه (شیعه امامیه) است.»
آیتالله خویی در کتاب معجم رجال حدیث، از قول استادش مرحوم آیتالله نائینی، مناقشه در اسناد روایات کافی را حرفه و ترفند عاجزان وناتوانان خواندهاست.
شهید ثانی در اجازه خود به شیخ ابراهیم میسی، کافی را به همراه سه کتاب: من لایحضره الفقیه، تهذیب الاحکام و استبصار، از پایههای ایمان و ستونهای اسلام میشمارد.
جلد نخست جلد دوم جلد سوم جلد چهارم
کتاب ارزشمند صحیفه سجادیه، مجموعهای از دعاها و مناجات انسانساز با مضامین بلند معنوی از پیشوای چهارم شیعیان، امام سجاد(ع) است.
از این کتاب با فرنامهایی چون «انجیل اهل بیت» و «زبور آل محمد» و «خواهر قرآن» یاد کردهاند. این کتاب اگرچه ظاهرا در پیوستگی با دعا و نیایش است، ولی در آن از حقایق علوم و معارف اسلامی و عرفانی، و قوانین و احکام شرعی و مسائل حساس سیاسی و اجتماعی و تربیتی و اخلاقی نیز میتوان بهره جست.
افزون بر اندیشمندان شیعه، بسیاری از علمای اهل سنت نیز در ستایش این کتاب جستارهایی نوشتهاند و این کتاب انسانساز را آفرین گفتهاند.
داستان فروخته شدن یوسف توسط برادرانش و عاشق شدن زن حاکم مصر به یوسف
داستان موسی و بنی اسرائیل و فرعون و هامان
داستان زکریا و یحیا و مریم و عیسی
داستان نوح و طوفان نوح
داستان ویران شدن شهر لوط توسط فرشتگان
داستان آفرینش انسان و رانده شدن شیطان از آسمان
داستان اصحاب کهف
داستان ذوالقرنین و یاجوج و ماجوج
داستان موسی و بنده صالح خدا و کارهای شگفت انگیزش
داستان سلیمان و ملکه سبا و چند داستان دیگر
گروه گزارش ویژه مشرق - هرچند به تعبیر یکی از اندیشمندان مصری «علمای وهابی» در حد واندازههای «طلبههای الازهر» هم سواد ندارند، به همین خاطر اساساً شاید پرداختن به چنین شخصیتهای چیزی جز اتلاف وقت نباشد، اما از آنجا که برخی از همین به اصطلاح علماء سلفی – بهتر است بگوییم علمای تکفیری وهابی- در جهت آتشافروزی میان مسلمانان و دامن زدن به تفرقه و جنگ شیعه و سنی و اعلام جهاد علیه مقاومت در راستای نقشههای شوم دشمنان امت اسلامی گام برمیدارند، لازم است که برای آگاه نمودن اذهان به صورت اجمالی با سابقه، تحصیلات، مواضع و رفتارهای یکی از همین شیوخ به نام «محمد العریفی» آشنا شویم.
محمد عریفی کیست؟
«محمد بن عبدالرحمن العریفی» مبلغ و عالم جوان سعودی است که در 15 جولای 1970 در شهر دمام واقع در استان شرقی عربستان به دنیا آمد.
وی لیسانس خود را در سال 1991 در رشته اصول دین از دانشگاه امام محمد بن سعود در ریاض و فوق لیسانس خود را در سال 1996 در اصول دین با گرایش عقیده و مذاهب معاصر از همین دانشگاه اخذ کرد. عنوان پایان نامه وی پژوهش و بررسی «الکافیة الشافیة فی الانتصار الفرقه الناجیة ابن قیم» بود که با رتبه ممتاز دفاع کرد. عریفی تحصیلات خود را ادامه داد و توانست در سال 2001 دکترای خود را در اصول دین با گرایش عقیده و مذاهب معاصر از همان دانشگاه محمد بن سعود به پایان برساند. عنوان تز دکتری وی نیز «نظریات شیخ الاسلام بن تیمیة درباره صوفیه» میباشد.
عریفی عضو هیات امنای کمیته عالی رسانههای اسلامی وابسته به «رابطة العالم الاسلامی» و عضو تعدادی از دفاتر تبلیغی و انجمنهای اسلامی و مشاور در تعدادی از مراکز اسلامی و استاد مدعو تعدادی از دانشگاهها در عربستان و خارج از آن است.
علاوه بر این عریفی عضو وزارت امور اسلامی است و با بخشهای عقیدتی و دینی امنیت کشور، دفاع ملی، وزارت دفاع، دانشکده هوایی ملک فیصل و گارد ملی و وزارت آموزش و پرورش همکاری میکند. عریفی که خطیب مسجد جامع «بواردی» در جنوب ریاض است، تفسیر و فقه را نزد شیخ بن باز، فقه و توحید را نزد شیخ عبدالله بن جبرین و توحید را نزد شیخ عبدالله بن قعود و فقه را نزد شیخ عبدالرحمن بن ناصر براک گذرانده است. وی در زمینه تلاوت و قرائت قرآن و حدیث از استادادن مصری و عربستانی اجازهنامه شرعی دارد. او همچنین در زمینه فقه، اصول، تفسیر و سیره نبوی مشغول به تدریس میباشد. عریفی در کنفرانسهای متعددی در داخل و خارج عربستان شرکت کرده است و تاکنون بیش از بیست عنوان کتاب و کتابچه با موضوعات دینی به رشته تحریر در آورده است.
عریفی همچنین بالغ بر 120 خطبه و بیش از پنجاه سخنرانی ضبط شده در اینترنت دارد. وی مقالات متنوعی در روزنامهها و مجلات عربی به چاپ رسانده و در کشورهای امارات، قطر و عمان و کویت بویژه در ماه رمضان برنامههای تلویزیونی دارد. وی هم اکنون عضو هیات علمی بخش مطالعات اسلامی دانشکده معلمین در ریاض و امام و خطیب مسجد دانشکده امنیتی ملک فهد میباشد.
عریفی که حضور فعالی نیز در تویتر دارد و روز به روز بر طرفدارانش افزوده میشود، در میان ساکنان کشورهای حاشیه خلیج فارس با 5 میلیون و ششصد هزار طرفدار جایگاه اول را به خود اختصاص داده است. پس از وی نیز سلمان العوده با 3 میلیون طرفدار قرار دارد.
عریفی عاشق فیسبوک و تویتر است.
عریفی متاهل بوده و پنج دختر و سه پسر و یک نوه دختری از دختر بزرگش دارد. عریفی در فتواهای خود بر لزوم داشتن فرزندان زیاد و عدم جلوگیری از بارداری زنان تاکید میورزد.
عریفی همچنین به همراه برخی از شیوخ عربستانی از جمله سلمان العوده، عائض القرنی، محسن العوجی که ذیل جریان موسوم به «الصحوة» تعریف میشوند، به اتحادیه جهانی علمای مسلمانان به ریاست یوسف قرضاوی پیوستهاند. این اتحادیه ویترین رسانهای سازمان بین المللی اخوان است. جریان الصحوة جریان فکری سعودی است که در اوایل دهه هشتاد قرن گذشته ایجاد شد و به دنبال سازش میان تفکر وهابی و تفکر اخوانی بود، به گونهای که تفکر وهابی را در زمینه اعتقادی و تفکر اخوانی را در زمینه سیاسی پذیرفت.
از دهه نود قرن گذشته، علمای الصحوه که خود را تحت سلطه علمای سنتی وابسته به نهاد دینی وهابیت میدیدند، علیه آنان به پا خاستند. شیوخ الصحوة درون منظومه آموزشی سعودی تربیت یافته و از دانشکدههای دینی وابسته به دانشگاههای سعودی فوق لیسانس و دکترای خود را گرفتهاند. این روند نقش بازیگران مذهبی را درون عرصه دینی سعودی به آنان بخشیده و آنان توانستهاند خود را بر عرصه دینی تحمیل نمایند. علمای الصحوه در دانشکدههای دینی وابسته به دانشگاههای سعودی به تدریس پرداخته و در نظام آموزشی تاثیرگذار بوده و برخی پستهای متوسط درون نهادهای دینی مختلف نظیر هیتهای امر به معروف و نهی از منکر را در اختیار گرفتهاند. اما با این وجود، کانون عرصه دینی دور از دسترس اینان باقی مانده و همین مسأله نارضایتی علمای صحوه را برانگیخته است؛ چرا که ریاست تمامی نهادهای مهم اسلامی نظیر شورای عالی قضایی، هیات علمای بزرگ و مجمع پژوهشهای علمی و افتاء و دعوت و ارشاد بدون استنثاء همچنان در انحصار علمای سنتی وهابیون قرار دارد.
صالح فوزان از علمای سنتی وهابیت و عریفی: شیوخ جوان الصحوة تلاش میکنند تا جایگزین علمای سنتی شوند.
علمای سنتی از تمامی امتیازات و تشریفات برخودار هستند، اما شیوخ الصحوه در پروتکل دینی در جایگاه ثانویه قرار دارند. علمای الصحوه میخواهند که رسیدن به قله عرصههای دینی برای همگان فراهم باشد، نه اینکه صرفاً علمای سنتی وهابیت شایسته چنین امتیازی باشند.
از این رو افرادی نظیر العریفی و العوده تلاش میکنند تا چهرهای جوان از خود به نمایش بگذارند، با جوانان نشست و برخاست کنند، برای جذب مخاطبان حضور گستردهای در فضای مجازی و نیز کانالهای ماهوارهای و تلویزیونی داشته باشند تا بدین ترتیب زمینه افزایش طرفداران خود را فراهم نموده و جایگاه بالاتری را در نهادهای دینی سعودی بدست آورند.
فتواهای عجیب/ از جهاد نکاح تا جعل سوره سیب و توهین به پیامبر (ص)
عریفی تاکنون چندین فتوای عجیب و غریب صادر کرده است که جنجالیترین فتوای وی همان است که در آن به شورشیان سوری، اجازه میدهد تا با زنان ازدواج کوتاه و چندساعته داشته باشند. شیخ عریفی در این فتوا گفته است که بهترین جهادها، جهاد نکاح است و ازدواج بین این مجاهدین و زنان میتواند تمایلات شهوانی این جنگجویان را برآورده کرده و عزم آنها را برای جنگ با دولت بشار اسد افزایش دهد.
فتوای جنجالی عریفی درباره جهاد نکاح در سوریه که با واکنشهای شدیدی روبه رو شد.
این ازدواجها که وی آن را ازدواجهای مناکحه یا موقتی مینامد، شامل زنان و دختران 14 سال به بالا، مطلقهها و بیوهها میشود. او همچنین در این فتوا، بهشت را به آن دسته از زنانی که به این نوع ازدواج با شبه نظامیان رضایت میدهند، وعده داده است.
پس از این فتوا موج عظیمی از خشم جهان اسلام را فراگرفت و حتی بسیاری از علمای حتی اهل سنت علیه این فتوا موضع گرفتند و آن را نوعی زنا و ترویج فساد و فحشا دانستند تا اینکه عریفی تحت فشارهای اسلامی و عربی ناگزیر شد فتوای خود را پس گرفته و اعلام کند که این فتوا از وی صادر نشده است. اما این انکار عریفی مانع از آن نشد که شورشیان سوری آن را تحریم کنند بلکه همچنان بسیاری از آنها به این فتوا عمل میکنند.
این فتوا منجر به گسترش فساد و فحشا در میان شورشیان سوری گردید و بسیاری از آنان پدران سوری را مجبور میکنند تا دخترانشان را در اختیار آنان قرار دهند وگرنه دشمن خدا بوده و مستحق مرگ هستند. این فتوا تنها به نکاح موسوم به جهاد خلاصه نشد بلکه منجر به ظهور پدیدهی لواط و همجنسبازی در میان گردانهای شورشی نیز گردید. اخیرا تصاویری منشتر شده است که نشان از گسترش این پدیده شوم در میان شورشیان سوری دارد.
از سوی دیگر، العریفی مدتی پیش در برنامه ای تحت عنوان «پایان جهان» ادعاهایی تعجب برانگیز مطرح کرد و گفت: حدیثی در مورد آخرالزمان و حوادث پایان جهان از «أبو هریره» وجود دارد که در آن نام افرادی همچون "جمال عبدالناصر" و "انور سادات" رؤسای جمهور سابق مصر و نیز "صدام حسین" دیکتاتور سابق عراق آمده است.
عریفی همچنین در اقدامی جنجالی که واکنش مفتیهای افراطی سعودی نظیر صالح فوزان را برانگیخت، قرآن را به تمسخر گرفته و سورهای به نام «تفاح» (سوره سیب) جعل نمود و آن را با لحن و آهنگ قرآنی، قرائت نمود. وی در این سوره جعلی به زبان عربی میگوید: «ذهب احمد إلى السوق ، واشترى تفاحة ، ثم رکب الأتوبیس، ثم رجع إلى شقته وضیع المفتاح، ثم دخل إلى بیت جیرانهم ودخل إلى بیته و ارتاح» «احمد به بازار رفت، یک سیب خرید، سپس سوار اتوبوس شد، سپس به آپارلمان خود بازگشت و کلیدش را گم کرد، سپس به خانه همسایگانش رفت و وارد منزل خود شد و به استراحت پرداخت».
فیلم تحریف قرآن از سوی عریفی (لینک دانلود)
وی به تمسخر قرآن اکتفا نکرده و در اظهاراتی توهین آمیز در یک شبکه تلویزیونی اماراتی، مدعی شد قبل از تحریم شراب افرادی به پیامبر شراب هدیه می دادند، پیامبر اسلام نیز این شراب را می فروخته و یا هدیه می داد. این مفتی وهابی همچنین مدعی شد شراب نجس نیست زیرا پس از تحریم شراب مردم بطری های شراب را در معابر و کوچهها خالی میکردند، به همین دلیل پای صحابه هنگام رفتن به مسجد برای نماز به شراب آغشته می شد، ولی با همین لباس آلوده به شراب به مسجد رفته و نماز می خواندند؛ این امر بیانگر آن است که شراب نجس نیست!.
در اثر واکنشهای شدید به این اظهارات، محمد عریفی سرانجام در بیانیه ای با اعتراف به اینکه در اظهارات خود به پیامبر اسلام (ص) توهین کرده است، به خاطر این اشتباه عذرخواهی کرده و گفت: «پس از تأمل دریافتم که در اظهارات خود دچار اشتباه شدم، و به درگاه خداوند به خاطر این اظهارات توبه می کنم .. تأکید دارم که سنی ها به مقام پیامبر (ص) احترام می گذارند و قدر ایشان را می دانند».
همچنین شیخ محمد عریفی در اقدامی کمسابقه و عجیب در میان علمای سعودی، از طریق تویتر احلام خواننده زن مشهور عرب را به ترک خوانندگی و پیوستن به راه دعوت فرا خواند. شیخ به احلام گفته بود: آیا این روز را به عنوان نقطه تحولی در زندگیات قرار نمیدهی؟ تا رمضان این سال به جای احلام خواننده، احلام دعوتگر داشته باشیم؟ احلام نیز در پاسخ از خداوند برای وی درخواست پاداش کرد.
وی در فتوای عجیب دیگری در پاسخ به سوالی درباره آزار و اذیت دختر از سوی پدرش گفت دختر نباید به تنهایی با پدرش بنشیند مگر آنکه مادر یا برادرانش نیز حضور داشته باشند. وی گفت: «هیچ دختری نباید در برابر پدرش لباس نامناسب بپوشد، چرا که برخی دختران دارای اندام زیبایی هستند ... لباس تنگ میپوشند و با همین لباس در مقابل پدرشان ظاهر میشوند و آنها را در معرض گناه قرار میدهند». آنچه شگفتیآور است بقیه سخنان وی است که میگوید: «پدر ممکن است جوان باشد و هنگامی که به دخترش سلام میدهد یا او را میبوسد یا در بغل میگیرد شاید شیطان او را به گناه بیاندازد». عریفی در نهایت خطاب به دختر میگوید: «دختر نباید با پدرش خلوت کند و به تنهایی با او بنشیند بلکه باید مادر یا برادران وی حضور داشته باشند»
کینه شدید عریفی نسبت به سوریه و حزب الله/ ملائکه در کنار شورشیان سوری میجنگند!
عریفی که روابط نزدیکی با بندر بن سلطان دارد، تنها به صدور فتوا علیه سوریه اکتفا نکرده و در دو سال گذشته به امر سازماندهی جمعآوری کمک از سوی وهابیها برای حمایت مالی از گروههای شورشی در سوریه مشغول بوده است. این مبلغ وهابی سعودی از حامیان سرسخت شورشیهای سوریه است و درباره سوریه و نظامیان بشار اسد در اظهاراتی جنجالی مدعی شد که جنیان در کنار او هستند و با تروریستها مبارزه میکنند و با مبارزه جنیان، فرشتههای وهابی از ترس مبارزه با نظام سوریه پا به فرار گذاشتهاند! این مفتی وهابی سعودی مدعی شد که جنیان سوار بر اسب سفید به کمک ارتش سوریه می آیند تا افراد مسلح را شکست دهند.
این اظهارات باز با واکنش علمای وهابی همراه شد. عادل الکلبانی و صالح فوزان دو تن از علمای برجسته وهابی داستان روایت شده از سوی محمد العریفی درباره نزول فرشتگان و جنگ آنها در کنار کسانی که آنها را «انقلابیون» سوریه نامید، محکوم کردند. کلبانی در واکنش به سخنان عریفی تأکید کرد: ای مردم فقط اندکی مغز خود را به کار بیندازید .. آیا ارتش سوریه تا آن حد قوی است که فرشتگان نیز در برابر آن ناتوانند.!!
کاریکاتور: فرشته ایهود باراک و فرشته نتانیاهو در کنار شورشیان سوری علیه سوریه میجنگند
العریفی حتی مدعی شده است؛ نقشی که دبیرکل حزب الله برای ایران ایفا می کرد، پایان یافته است، تاثیرگذاری عربی وی از بین رفته است، بعید نمی دانم ایران سید حسن نصرالله را ترور کند تا وی با اسرارش بمیرد! این شیخ وهابی با توهین بی شرمانه به سید حسن نصرالله ادعا کرده، او معتقد به کافر بودن ما و مباح دانستن خون ما است، امروز شام (در اشاره به سوریه) او را رسوا کرده است، کودکان را می کشد و نوامیس را هتک حرمت می کند و با این کارها به مجوس(اشاره به ایران) تقرب می جوید.
افترائات عریفی نسبت به تشیع/ از توهین به آیت الله سیستانی تا رفتن به نبرد با حوثیها برای گرفتن عکس یادگاری
عریفی دیدگاهی منفی نسبت به شیعیان دارد و تاکنون چندین بار با الفاظ اهانتآمیز شیعیان و مراجع شیعی را خطاب قرار داده است. وی هنگامی که دولت یمن به شیعیان حوثی حمله برد، ضمن محکوم نمودن مقاومت حوثیهای یمن در برابر حملات دولت آن کشور که با حمایت و دخالت مستقیم دولت عربستان صورت پذیرفت، اساس مذهب شیعه را مجوس نامید و آیت الله العظمی سیستانی را در جملاتی اهانتآمیز این گونه توصیف نمود: «شَیخٌ کَبیرٌ زِندِیقٌ وَ فَاسِقٌ فِی طَرَفٍ مِن أطرَافِ العِرَاقِ؛ پیر مرد کافر، فاسق و زندیقی که در گوشهای از کشور عراق به سر می برد»
عریفی در تاریخ 14/1/1431هـ از سربازان عربستان واقع در مرزهای جنوب کشور که در حال نبرد با حوثیها بودند، دیدن کرد. بسیاری گفتند که هدف وی از این دیدار، گرفتن عکس یادگاری با سربازان و نشان دادن خود به عنوان یک فرد مبارز بوده است.
شیخ در این دیدار از این قهرمانان! تشکر کرد و گفت که از صمیم قلب دوست داشت که یکی از این سربازان باشد. شیخ عریفی در این سفر اصرار کرد که لباس نظامی بر تن کرده و سلاح به دست بگیرد و با سربازان و نیروهای ارتش عکس یادگاری بگیرد.
وی مانند اظهارات بیپایه دیگر خود، اساس مذهب تشیع را آیین «زردتشت» میدانست و مدعی شد این آیین قبل از اسلام در سرزمین ایران جاری بود. وی پیروان تشیع را «اهل بدعت» دانست که امامان خود را تا مرتبه نبوت و بلکه الوهیت بالا میبرند. وی در اظهاراتی سخیف مدعی شد شیعه در طول تاریخ علیه اسلام توطئه کرده است و برای این کار مثلا با مغولها علیه خلافت عباسی متحد شده است. وی درباره شیعیان سعودی نیز مدعی شد «اگر هوشیاری دستگاه امنیتی نبود این افراد چه کارهای عجیبی که نمیکردند» بسیاری از شخصیتهای اسلامی سنی و شیعی به این اظهارات عریفی واکنش نشان دادند و حتی شیعیان خلیج فارس از دولتهای خود خواستند تا مانع از ورود عریفی به کشورشان جهت ایراد سخنرانی شود. وی بار دیگر تحت فشارهای عربی و اسلامی مانند گذشته مجبور به عدول از سخنان خود شد و در اظهاراتی متفاوت گفت: «آیت الله سیستانی بر مدار فرمایشات الهی گام برمیدارد و به همین دلیل است که ایشان را بر بسیاری از علمای اهلسنت ترجیح میدهم». وی با چرخشی آشکار نسبت به مواضع خود تاکید کرده که شخصیت عالمان شیعه را نسبت به علمای اهلسنت، به هدایت رسول الله و فرمایشات ایشان در زهد، نزدیکتر میداند. گفته میشود وی به دلیل ترس از واکنش شیعیان کشورهای حاشیه خلیج فارس و ترس از دست دادن تریبونها و برنامههای تلویزیونی خود در این کشورها از اظهارات پیشین خود عدول کرده است.
عریفی؛ اولین شیخی که درخواست سفر به سرزمینهای اشغالی کرد
عریفی را اولین مبلغ دینی سعودی میدانند که اعلام کرد قصد دارد از بیت المقدس دیدن کند. وی چندی پیش در سخنانی گفت: برای تاکید بر این مطلب که بیت المقدس حق مسلمانان است، قصد دارم از این مکان مقدس دیدن کنم.
این اظهارات با استقبال گرم وزرات خارجه رژیم صهیونیستی و رسانههای این رژیم همراه شد. روزنامه «اورشلیم پست» اسرائیل به نقل از مقامات اسرائیلی گفت: «قدس متعلق به اسرائیل است و تمامی افراد از ادیان مختلف میتوانند به اینجا بیایند و از آن لذت ببرند» وزارت خارجه اسرائیل نیز از این درخواست عریفی استقبال کرد.
این اظهارات عریفی بار دیگر با واکنش شدید، انتقادات و حملات تندی مواجه شد. شیخ حامد بیتاوی رئیس انجمن علمای فلسطین و خطیب مسجد الاقصی در این باره گفت: «این ملاقات که در چارچوب عادیسازی روابط با اشغالگران صورت میگیرد، بدون هماهنگی با اشغالگران مهیا نیست و باعث میشود که سایر علما و مشایخ دینی به شیخ عریفی اقتدا نمایند. چنین دیداری زمینه را برای پذیرش حاکمیت رژیم صهیونیستی بر قدس اشغالی فراهم نموده و سنت سیئةای را بنیان میگذارد». وی خطاب به شیخ عریفی تاکید کرد: «ای شیخ ما اجتهاد کردی اما اجتهادت اشتباه بود»
عریفی همچنین در فتوایی بیان کرد که هک سایتها و پایگاههای صهیونیستی شرعاً جایز نیست و از اهل سنت و جماعت خواست که در این باره از ایرانیان و مجوسیهای کافر تقلید نکنند.
عالم بی عمل/ حمله به عریفی در لندن/ عریفی عامل شکاف میان اهل سنت و شیعیان در انگلیس
چندی پیش برخی رسانههای عربی خبر دادند که محمد عریفی هنگام خروج از رستوان مک دونالدز ( که یک رستوران اسرائیلی است) در لندن مورد حمله شدید از سوی دو تن از جوانان شیعه عراقی قرار گرفت. کاربران شبکه اجتماعی توئیتر نیز تصویری از او در بیمارستان منتشر کردند که بعداً مشخص شد آن عکس مربوط به چند سال قبل است. این سایتها با اشاره به تناقض موجود در فراخوان العریفی برای جهاد در سوریه و سفر وی به لندن، او را "عالم بی عمل" توصیف کردند. خبرهای منتشر شده در رسانه های سعودی حاکی از آن بود که شیخ "محمد العریفی" برای گذراندن تعطیلات تابستانی خود، به لندن سفر کرده است. در پی انتشار خبر سفر العریفی به لندن، هزاران تن از کاربران اینترنتی با انتشار مطالبی در این باره در صفحات شخصی خود در سایتهای اجتماعی، او و دیگر مفتیهای وهابی را به باد تمسخر گرفتند.
یکی از جالب ترین مطالب نوشته شده در این باره این است که می گوید: «جوانان برای جهاد به سوریه می روند و العریفی برای "جهاد نکاح" به لندن می رود! اکنون این چند پرسش مطرح می شود که آیا خود این مفتی ها برای جهاد به سوریه می روند؟! آیا اگر جهاد در سوریه واجب است، خودشان به این واجب و وظیفه عمل می کنند؟! چرا این مفتی ها مانند محمد العریفی که جوان هم هستند و توانایی جنگیدن هم دارند، به سوریه نمی روند؟! چرا جوانان مردم را برای کشته شدن در سوریه دعوت می کنند اما خودشان برای خوش گذرانی به لندن می روند؟» این خبر در حالی مطرح شد که تعدادی از سایتهای خبری دیگر از قول شیخ تکفیری سعودی نوشتند که مورد حمله هیچ کس قرار نگرفته است.
در همین راستا پس از سفر عریفی به لندن، روزنامه انگلیسی "ایندیپندنت" با انتشار گزارشی به موضوع شکاف میان شیعه و سنی در لندن پرداخت و "محمد العریفی" مفتی سرشناس وهابیت در عربستان را عامل دامن زدن به اختلاف و تفرقه میان اهل سنت و شیعیان آنجا معرفی کرد. در این گزارش مفصل، به اظهارنظرها، افکار، فتواها و اقدامات افراطگرایانه عریفی این شیخ افراطی اشاره شده است. از جمله عوامل اصلی که در این گزارش به آن اشاره شده، فتواهای جهادی العریفی است. این گزارش در بخشی دیگر نیز به درگیری های رخ داده میان شیعیان و اهل سنت در لندن و دیگر شهرهای انگلیس اشاره کرده و علت اصلی هر کدام را بیان کرده است. در بیشتر این حوادث، اظهارنظر مستقیم و گاهی غیر مستقیم افرادی مانند محمد العریفی موجب رخ دادن درگیری میان شیعه و سنی شده است.
منتقدان درباره عریفی چه میگویند؟ شیفته حضور در شبکههای ماهوارهای، خود بزرگبین، علامه دهر!، سارق آثار ادبی
مخالفان عریفی معتقدند که وی برای حضور در برنامههای مختلف ماهوارهای و تلویزیونی علاقه زیادی دارد و این به خاطر کسب درآمد است. دکتر آل زلفه عضو هیات علمی دانشگاه ملک سعود میگوید: «از عریفی بپرسید در طول عمرش به جایی رفته است که خبری از پول نبوده باشد»
در عین حال بسیاری عریفی را به خود بزرگبینی و توهین به دیگران متهم میکنند. در همین رابطه عمار بوقیس نویسنده سعودی از عریفی انتقاد کرد و گفت: «متاسفانه عریفی از اینکه با من در تلویزیون ظاهر شود، اجتناب ورزید، به این بهانه که ظاهر من برای حضور در تلویزیون نامناسب است، من این توهین وی را تحمل و تلاش کردم تا با وی وارد درگیری نشوم» وی افزود: «فکر کردم موضوع تمام شده است تا اینکه دیدم وی به صراحت میگوید اشتباه نکرده است و من از این رفتار وی شگفتزده شدم چرا که وی مثلا مبلغ است در حالی که با این روش زشت با من برخورد میکند».
منتقدان عریفی را کسی میدانند که ادعا میکند علامه دهر است و همه چیز را میداند و به تمامی علوم احاطه دارد. خود را هم فقیه، هم شاعر، محدث، واعظ، اندیشمند سیاسی، کارشناس اقتصادی، جامعه شناس و عالمی که در جهت یاری رساندن به ملتها تلاش میکند و در کنار آنان میایستد، میپندارد. عریفی دچار بیماری خودبزرگ بینی و غرور است. یک جا ادعا میکند که افرادی را در کمتر از پنج دقیقه به راه راست هدایت کرده، جای دیگر با لباسهای نظامی در کوههای جنوب عربستان برای مبارزه با حوثیها ظاهر میشود و هدف وی نیز همان عکسی است که میگیرد و آن را در پایگاههای اینترنتی پخش میکند و میخواهد به مردم بگوید من تنها مرد حرف نیستم بلکه مردم عملم. وی فتواهای عجیب و غریبی میدهد که توهین به اخلاق و ارزشهای جامعه است.
با روی کار آمدن اخوان المسلمین مصر، عریفی فرصت را برای نشر افکار و ایدههای مخرب وهابی خود و تبلیغ علیه ایران و تشیع در مصر مناسب دید و با ایراد چندین خطبه درباره فضایل مصر جای پای خود را در این کشور مستحکم نمود. وی به بسیج سلفیها علیه شیعیان پرداخت و با تلاشهای خود چندین کنفرانس ضد شیعی و ضد ایرانی و ضد سوری برگزار نمود.
اکنون عریفی به یک چهره شناخته شده در میان مصریها تبدیل شده است و این پس از آن بود که در دسامبر گذشته وی در مسجد بورادی خطبه ای درباره فضایل مصر ایراد کرد و این خطبه به سرعت برق در پایگاههای ارتباط جمعی پخش شد و مورد استقبال مصریها قرار گرفت. وی در اوایل ژانویه گذشته برای ایراد چندین خطبه به مصر رفت. البته گفته میشود وی متن این خطبه را از فرد دیگری به سرقت برده است.
منتقدان عریفی را فردی میدانند که آثار و افکار دیگران را به سرقت برده و به نام خودش منتشر میکند. وی تاکنون چندین بار افکار و متون شعری و پژوهشها و مقالاتی را از دیگران ربوده و به مخاطبان خود گفته است که از ابداعات خودم است. حتی خطبه وی با عنوان «فضائل مصر» نیز از مقالات پژوهشگر سعودی دکتر محمد موسی شریف ربوده شده است که در مجله سعودی «جامعه» تحت عنوان «فضائل مصر و مزایای مردمان آن» منتشر میشده است.
یکی از همین کنفرانسهای ضد ایرانی در 10 ژانویه 2013 با عنوان "یاری مردم عرب اهواز"! در یکی از هتل های بزرگ مصر برگزار شد. العریفی، از سخنرانان اصلی این کنفرانس بود که بیش از هر سخنران دیگری حرف های تند بر ضد عملکرد دولت ایران در داخل این کشور بر زبان آورد. او گفت: «فشار و موارد اعدام در ایران بالاتر از آن است که ما در فلسطین شاهد هستیم و آنچه یهودیها در حق برادران فلسطینی ما انجام می دهند، یا در بسیاری دیگر از کشورها که مسلمانان در آن رنج می برند».
وی همچنین در نشست علمای اسلامی در قاهره خواستار جهاد با مال و جان و سلاح علیه نظام بشار اسد و حزب الله لبنان شد.
متاسفانه در کشوری مانند مصر که دانشگاه ریشه دار «الازهر» در آن قرار دارد و نیازی به علما و مبلغان سلفی و وهابی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس ندارد، میبینیم که شیوخ وهابی در این نهاد میانهرو هم نفوذ کرده و جولان میدهند. به ویژه که شیوخ وهابی نظیر العریفی بر این باورند که به علت کاهش نقش نهادهای دینی مصر، این کشور فضای مناسبی برای انتشار افکار اندیشه های وهابیت و سلفیگری است.
البته سفرهای العریفی به مصر و سخنرانی جنجالی و جوسازی وی علیه ایران با انتقادات زیادی از سوی محافل مصری و برخی منتقدین در عربستان روبرو شده است. یکی از مصریها در این باره میگوید: «العریفی بعد از اتمام خطبه خود سوار بر اتومبیل آخرین مدل خود شده و به سوی قصرش حرکت کرد در حالی که از مسلمانان فقیر و عموم مردم خواست تا خود را برای جهاد آماده کنند».
عریفی در مصر تلاش میکند تا بر تنش میان مسلمانان اهل تسنن و شیعیان بیفزاید.
جمعبندی
العریفی مبلغ تندروی وهابی اخوانی وابسته به جریان الصحوة عربستان است که تلاش میکند با صدور برخی فتاوای جنجالی نظیر فتوای جهاد نکاح و برخی اظهارات عجیب و غریب نظیر جعل سوره سیب، توهین به پیامبر اکرم (ص) و ... توجهات را به سوی خود معطوف ساخته و بدین ترتیب جایگاه بالاتری را در میان علمای وهابی سعودی برای خود دست و پا نماید.
منتقدان عریفی را فردی خود بزرگ بین میدانند که ادعا میکند به همه علوم تسلط دارد حال آنکه وی بسیاری از آثار خود را از دیگران به سرقت برده است. وی ادعا میکند در راستای دفاع از حقوق ملتها گام بر میدارد حال آنکه با اظهارات و فتواهایش در جهت شعلهور نمودن آتش اختلاف میان اهل سنت و شیعیان حرکت میکند. یکی از ویژگیهای عریفی آن است که وی بارها به انکار حرفهای خود و پسگرفتن فتواهایش اقدام کرده است که این نشان از بیاساس بودن بسیاری از اظهاراتش است. عریفی همچنین در جهت انتشار افکار فرقه گرایانه «وهابیت» در میان سایر کشورهای اسلامی نظیر مصر و تونس فعالیت میکند، حال آنکه این تفکرات سلفی افراطی خطر ویرانگری برای مردم این کشورها به شمار میآیند.
منابع:
[1] http://www.arefe.com/
[1] http://www.rasid.com/?act=artc&id=595
[1] http://www.rasid.com/?act=artc&id=631
[1] http://www.rasid.com/?act=artc&id=646
[1] http://www.vetogate.com/345872
[1] http://arabi-press.com/?page=article&id=58450
[1] http://www.sharmlifeblog.com/2011/04/blog-post_210.html#axzz2XIp4awNC
[1] http://www.assakher.com/news-action-show-id-390.htm
[1] http://www.zahran.org/vb/zahran69133.html
[1] http://www.al-shia.org/html/far/14news/melal/113.htm
[1] http://arabic.cnn.com/2010/world/4/6/Wpress.Ap6/
[1] http://www.aawsat.com/details.asp?issueno=11700&article=564199
[1] http://www.shia-online.ir/article.asp?id=29300&cat=1
[1] http://www.al-madina.com/node/414157
[1] http://www.alriyadh.com/2013/01/16/article801958.html
[1] http://www.masrawy.com/ketabat/ArticlesDetails.aspx?AID=193436
[1] http://www.alriyadh.com/2013/01/16/article801958.html
[1] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13911027000764
[1] http://www.shia-online.ir/article.asp?id=29172برای دانلود فایل pdf این مقاله روی لینک ذیل کلیک کنید:
http://www.valiasr-aj.com/image_user/vasaeq/emamat-dar5.pdf
فهرست مطالب
بشارت خداوند به بندگانی که بهترین راه را انتخاب میکنند
لزوم تحقیق در مذهب، در روایات:
أدله شیعه بر فرقه ناجیه بودن خود
خلافت حضرت علی (ع) از کتب اهل سنت
شورای 6 نفره خلافت عثمان توسط مردم انتخاب شدند یا توسط شخص عمر
به دنبال برنامه های جذاب حضرت آیت الله قزوینی در شبکه ولایت در باره امامت، بینندگان عزیز این شبکه درخواست کردند که این مطالب به صورت خلاصه شده در سایت قرار گیرد تا آنان بتواند به راحتی از این مطالب در مناظرات و مباحثات با مخالفان استفاده کنند.
بدین منظور بر آن شدیم که مقاله ذیل تقدیم شیعیان و دوست داران اهل بیت عصمت و طهارت شود.
در این مقاله مختصر به چند مطلب اساسی پرداخته میشود:
1. چرا مسلمان ها باید درخصوص مذهب خود تحقیق کنیم؛
2. ادله شیعه برای بر حق بودن خود، چیست؟
3. ادله شیعه بر خلافت بلافصل امیرالمومنین طبق قرآن و تفاسیر اهل سنت چیست؟
4. ادله شیعه بر خلافت بلافصل امیرالمومنین طبق سنت صحیح پیامبر (ص) چیست؟
5. ادله خلافت ابی بکر از دیدگاه اهل سنت چیست؟
آیا تحقیق در باره مذهب ضروری است؟ چرا باید مسلمانان در مذهب خود تحقیق کنند؟ مگر همه ما مسلمان نیستم و همه مسلمانان در صراط مستقیم الهی نیستند و به بهشت نخواهند رفت؟
در این بخش به این سؤال پاسخ داده خواهد شد.
در قرآن کریم آیات متعددی وجود دارد که لزوم تحقیق و تفحص در عقیده را برای مسلمانان گوشزد میکند که ما به جهت اختصار به یک آیه اشاره میکنیم.
خداوند رحمن و رحیم در قرآن کریم میفرماید:
{فَبَشِّرْ عِبَادِی الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمْ اللهُ وَأُوْلَئِکَ هُمْ أُوْلُوا الاَلْبَابِ}. الزمر: 17 – 18
بنابراین بندگان مرا بشارت ده، کسانی که سخنان را میشنوند و از نیکوترین آنها پیروی میکنند، آنها کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده، و آنها خردمندانند.
در روایات شیعه و سنی نیز بر این مطلب تأکید شده است که هر مسلمانی باید در عقیده خود تحقیق کرده و بهترین راه و مذهب را بیابند و بر اساس آن زندگی نمایند که ما به یک روایت بسنده میکنیم:
حدیث افتراق امت، از احادیث متواتری است که شیعه و سنی آن را در کتابهای خود با سندهای صحیح نقل کردهاند؛ از جمله ترمذی در سنن خود آورده است که پیامبر (ص) فرمودند:
وَتَفْتَرِقُ أُمَّتِی عَلَى ثَلَاثٍ وَسَبْعِینَ فِرْقَةً....
قَالَ أَبُو عِیسَى: هَذَا حَدِیثٌ حَسَنٌ غَرِیبٌ مُفَسَّرٌ.
سنن الترمذی: ج4، ص134 ح 2778.
وصحّحه الحاکم المستدرک: ج 1 ص 6
امت من به هفتاد سه فرقه تقسیم خواهد شد.
ترمذی از علمای بزرگ اهل سنت بعد از نقل حدیث می نویسد: سند روایت حسن (معتبر) است و حاکم نیشابوری هم بر صحت روایت شهادت می دهد.
و یا در روایت دیگری میفرماید:
سنن الترمذی: ج 4 ص 135 ح 2779.
امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم خواهد شد که تمام آنها اهل آتش جهنم هستند بجز یک فرقه.
از این رو، بر ما لازم است راجع به مذهب صحیح و فرقه ناجیه در کلام رسول الله صلی الله علیه واله وسلم بحث و تحقیق بکنیم تا بتوانیم بهترین فرقه را انتخاب کرده و از آن پیروی کنیم.
تمام مذاهب اسلامی، ادعا کردهاند که آنها فرقه ناجیه هستند و دیگران فرقه باطل. اما در این میان تنها مذهبی که برای اثبات ادعای خود از قرآن و سنت؛ حتی از کتابهای مخالفان خود دلیل و مدرک معتبر دارد، مذهب امامیه اثنی عشریه است. هر چند که این ادله بسیار گسترده است؛ اما به دلیل اختصار تنها به چند دلیل بسنده میکنیم:
در صحیح مسلم از کتابهای معتبر دست اول اهل سنت آمده که رسول خدا (ص) فرمود:
وَمَنْ مَاتَ وَلَیْسَ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً.
صحیح مسلم: ج 6 ص 22 ح 4686.
هرکس بمیرد و بر گردن او بیعتی نباشد به مرگ جاهلی مرده است.
واحمد بن حبنل در مسند خود مینویسد:
من مات بغیر إمام مات میتة جاهلیة.
مسند أحمد ج 4 96.
هرکس بدون امام بمیرد به مرگ جاهلی مرده است.
تنها مذهبی که بعد از رسول خدا صلی الله علیه وآله امام زمان خود را میشناسد و همواره بیعت یک امام مشخص را بر گردن داشته، مذهب اثنی عشریه است؛ اما سایر مذاهب این چنین نیستند.
شیعه و سنی با سندهای صحیح و متواتر نقل کردهاند که رسول خدا صلی الله علیه وآله بارها تأکید کردهاند که جانشینان من تا قیامت تنها دوازده نفر خواهند بود؛ چنانچه مسلم در صحیح خود آورده است که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود:
إِنَّ هَذَا الأَمْرَ لاَ یَنْقَضِی حَتَّى یَمْضِیَ فِیهِمُ اثْنَا عَشَرَ خَلِیفَةً.
صحیح مسلم، ج6، ص3، ح4598.
این امر (اسلام) منقضی نمیشود تا اینکه دوازده خلیفه در بین آنها بگذرد (حکومت کند).
طبق این روایت، خلفای واقعی رسول خدا صلی الله علیه وآله تا زمانی که اسلام هست، تنها دوازده نفر خواهند بود.
به غیر از مذهب حقه اثنی عشریه، هیچ مذهب دیگری نتوانستهاند، این روایت را بر مذهب خود تطبیق دهند. تعدادی از علمای اهل سنت قاطعانه تصریح کردهاند که نتوانستهاند معنای این روایت را بفهمند و هیچ یک از علمای اهل سنت نیز معنای دقیق و قاطعی برای آن ذکر نکرده است؛ از جمله ابن حجر عسقلانی به نقل از ابن جوزی مینویسد:
قد أطلت البحث عنه، وتطلّبت مظانّه، وسألت عنه، فما رأیت أحدا وقع على المقصود به.
فتح الباری ج 13 ص 181.
در باره این روایت تحقیق زیادی کردم و تمام احتمالات را ملاحظه کرده و از دیگران سؤال کردم؛ اما هیچ کسی را نیافتم که معنای قطعی این روایت را متوجه شده باشد.
تنها مذهب شیعه است که میتواند این روایت را بر باورهای خود تطبیق دهد.
پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام تنها مذهبی هستند که برای اثبات حقانیت مذهب خود، از قرآن، سنت، عقل و اجماع دلیل قطعی دارند که ما به اختصار به چند دلیل اشاره میکنیم:
آیات فروانی در قرآن کریم وجود دارد که به صورت مستقیم و غیر مستقیم میتوان به آنها برای اثبات ولایت و امامت امیرمؤمنان علیه السلام استناد کرد؛ از جمله:
{إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ ءَامَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَهُمْ رَ کِعُونَ}.
المائدة: 55.
سرپرست و صاحب امر شما، تنها خدا، پیامبر او و کسانى هستند که ایمان آورده اند؛ همانها که نماز را بر پا مىدارند، و در حال رکوع، زکات مى دهند.
طبری در تفسیر خود به نقل از مجاهد نوشته است:
{إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ} الآیة. نزلت فی علی بن أبی طالب تصدق وهو راکع.
تفسیر الطبری ج 6 ص 390
این آیه در باره علی بن أبی طالب علیه السلام نازل شده است و او در حال رکوع صدقه داده است.
همچنبن ابن أبی حاتم در تفسیر خود از عتبة بن أبی حکیم همین مطلب را نقل کرده است:
تفسیر ابن أبی حاتم ج 4 ص1162.
ابن تیمیه در باره تفسیر طبری و تفسیر ابن أبی حاتم گفته:
تفاسیرهم متضمّنة للمنقولات التی یعتمد علیها فی التفسیر.
منهاج السنة، ج7، ص179.
تفسیر طبری و ابن ابی حاتم از تفاسیری است که روایات نقل شده در آنها، در تفسیر قرآن قابل اعتماد هستند.
آلوسی در باره شأن نزول این آیه گفته است:
وغالب الأخباریّین على أنّ هذه الآیة نزلت فیعلیکرّم اللّهوجهه.
روح المعانی، ج6، ص167.
اکثر صاحبان روایت، بر این باور هستند که این آیه در باره علی کرم الله وجهه نازل شده است.
و همچنین گفته است:
والآیة عند معظم المحدثین نزلت فی علی.
روح المعانی، ج6، ص186.
از دیدگاه بیشتر محدثین، این آیه در باره علی بن ابی طالب علیه السلام نازل شده است.
{یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا اُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ} المائدة: 67.
اى پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت برتو نازل شده است، به طور کامل (به مردم) ابلاغ کن؛ و اگر چنین نکنى، رسالت او را انجام نداده اى. خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم، حفظ مى کند.
ابن أبی حاتم در تفسیر خود از ابو سعید خدری نقل کرده است:
نزلت هذه الآیة... فی علی بن أبی طالب.
تفسیر ابن أبی حاتم، ج 4 ص1172.
این آیه در باره علی بن ابی طالب نازل شده است.
آلوسی در تفسیر خود مینویسد:
روی ابن مردویه عن ابن مسعود قال کنا نقرأ على عهد رسول الله (ص): بَلِّغْ مَا اُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ إنّ علیّاً ولیُّ المؤمنین وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ.
روح المعانی، ج6، ص193
ابن مردویه از ابن مسعود نقل میکند که ما در زمان رسول الله صلی الله علیه واله وسلم این آیه را اینگونه میخواندیم: آنچه از طرف پروردگارت برتو نازل شده است که «علی ولی مومنین است» را به طور کامل (به مردم) ابلاغ کن، و اگر چنین نکنى، رسالت او را انجام نداده اى.
و سیوطی این روایت را این چنین نقل کرده است:
بَلِّغْ مَا اُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ إنّ علیاً مَولَی المؤمنین وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ.
الدر المنثور ج2ص298 و فتح القدیر ج 2 ص60 والمنار: ج 6ص463.
آنچه از طرف پروردگارت برتو نازل شده است که «علی مولای مومنین است» را به طور کامل (به مردم) ابلاغ کن، و اگر چنین نکنى، رسالت او را انجام نداده اى.
{أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمْ الاِْسْلاَمَ دِیناً}.
المائدة: 3
امروز، دین شما را برایتان کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم.
خطیب بغدادی با سند معتبر نقل کرده است که این آیه بعد از معرفی امیرمؤمنان علیه السلام در غدیر خم، نازل شده است:
وَهُوَ یَوْمُ غَدِیرِ خُمٍّ لَمَّا أَخَذَ النَّبِیُّ ﴿ص﴾ بِیَدِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ، فَقَالَ: " أَلَسْتُ وَلِیُّ الْمُؤْمِنِینَ؟ "، قَالُوا: بَلَى یا رَسُولَ اللَّهِ، قَالَ: " مَنْ کُنْتُ مَولاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ "، فَقَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ: بَخٍ بَخٍ لَکَ یَابْنَ أَبِی طَالِبٍ أَصْبَحْتَ مَوْلایَ وَمَوْلَى کُلِّ مُسْلِمٍ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ:{الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ}.
تاریخ بغداد ج8 ص284
روز غدیر خم، زمانی که پیامبر دست علی بن ابی طالب را گرفت، سپس فرمود: آیا من سرپرست مومنان نیستم؟ گفتند: بله ای رسول خدا! فرمود: هرکس که من مولای او هستم پس علی مولای اوست. پس از آن، عمر بن خطاب گفت: تبریک تبریک بر تو ای فرزند ابی طالب ؛ زیرا از این پس تو مولای من و مولای کل مسلمانان هستی، سپس این آیه نازل شد: امروز، دین شما را برایتان کامل کردم.
ابن کثیر نقل کرده است که عمر خطاب به امیرمؤمنان علیه السلام گفت:
البدایة والنهایة ج 7 ص350.
تو از این پس، سرپرست تمام موم--نان شدی.
علمای اهل سنت با سندهای صحیح نقل کردهاند که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود:
إنّ علیّا منّی وأنا منه وهو ولیّ کلّ مؤمن بعدی.
به راستی علی از من است و من از او هستم و او سرپرست همه مؤمنان، پس از من است.
حاکم نیشابوری پس از نقل این روایت گفته:
صحیح على شرط مسلم.
این روایت صحیح است و شرایط صحیح مسلم را دارد.
المستدرک ج 3 ص 110.
شمس الدین ذهبی نیز در تلخیص المستدرک این روایت را «صحیح» دانسته است.
محمد ناصر الدین البانی نیز در باره این روایت گفته:
صحّحه الحاکم الذهبی وهو کما قالا.
این روایت را حاکم و ذهبی تصحیح کردهاند. این روایت، صحیح است همانگونه است که حاکم و ذهبی گفتهاند.
السلسلة الصحیحة، ج5، ص222.
برای فهم دقیق معنای کلمه «ولی» باید به سراغ کلمات خلفای اهل سنت در صدر اسلام برویم که آنها از این معنا چه فهمیده است. ابن کثیر در البدایه والنهایه گفته است:
قال ابوبکر: قد وُلِّیتُ أمرکم ولست بخیرکم. إسناد صحیح.
البدایة والنهایة ج 6 ص 333.
ابوبکر (در نخستین سخنرانی خود بعد از خلافت) گفت: من حاکم شما شدم؛ و حال آن که از شما بهتر نیستم.
مسلم در صحیح خود نقل کرده است که عمر بن خطاب گفت:
مسلم ج5 ص 152 ح 4468.
زمانی که رسول خدا وفات کرد ابوبکر گفت: من جانشین رسول خدا هستم.... بعد ابوبکر فوت کرد من جانشین رسول خدا و جانشین ابوبکر شدم.
روشن است که نمیتوان معنای کلمه «ولی» را در این روایات به معنای «دوست»، «ناصر» و... گرفت؛ بلکه تنها میتوان به معنای حاکم، خلیفه، سرپرست گرفت؛ زیرا اگر به معنای دوست باشد، این معنا استفاده میشود که ابوبکر و عمر گفتهاند که تا رسول خدا زنده بود، ما با شما دوست نبودیم و الآن دوست شدهایم.
ابن أبی عاصم در کتاب السنۀ مینویسد که رسول خدا صلی الله علیه وآله خطاب به امیرمؤمنان علیه السلام فرمود:
وأنت خلیفتی فی کلّ مؤمن من بعدی
تو پس از من، جانشین من در میان همه مؤمنان هستی
البانی در باره سند این روایت گفته:
إسناده حسن.
سند این روایت «حسن» است
کتاب السنة لابن أبی عاصم، ص551.
حاکم نیشابوری این روایت را این چنین نقل کرد است که رسول خدا صلی الله علیه وآله خطاب به امیرمؤمنان علیه السلام فرمود:
إِنَّهُ لا یَنْبَغِی أَنْ أَذْهَبَ إِلا وَأَنْتَ خَلِیفَتِی.
شایسته نیست که من از میان مردم بروم؛ مگر این که شما جانشین من باشی.
المستدرک ج3 ص133.
البانی وهابی در باره سند این روایت میگوید:
صحّحه الحاکم والذهبی وهو کما قالا.
السلسلة الصحیحة ج 5 ص222.
این روایت را حاکم و ذهبی تصحیح کرده است و این روایت صحیح است، همانگونه حاکم و ذهبی گفتهاند.
ابونعیم اصفهانی با سند معتبر در کتاب معرفۀ الصحابه نقل کرده است که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود:
انْتَهَیْتُ لَیْلَةَ أُسْرِیَ بِی إِلَى السِّدْرَةِ الْمُنْتَهَى، فَأُوحِیَ إِلَیَّ فِی عَلِیٍّ بِثَلاثٍ: «أَنَّهُ إِمَامُ الْمُتَّقِینَ، وَسَیِّدُ الْمُسْلِمِینَ، وَقَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ إِلَى جَنَّاتِ النَّعِیمِ».
معرفة الصحابة، ج 3 ص 1587،
هنگامی که در شب معراج به سدرة المنتهی رسیدم، خداوند به من در باره علی (ع) سه چیز وحی کرد:
به راستی که او پیشوای پرهیزگاران، سردار مسلمانان و جلودار روسفیدان به سوی بهشت سرشار از نعمت خداوند است.
این روایت معتبر است ؛ چنانچه حاکم نیشابوری گفته است:
صحیح الاسناد.
المستدرک ج3 ص138.
سند این روایت صحیح است.
اثبات ولایت امیرمؤمنان علیه السلام از کتابهای اهل سنت، هدف اصلی ما بود؛ اما این کار زمانی کامل میشود که بطلان خلافت خلفای سه گانه نیز از کتابهای اهل سنت ثابت شود. در این بخش به این مهم خواهیم پرداخت.
با قاطعیت تحدی میکنیم که هیچ دلیلی از قرآن و سنت صحیح رسول خدا صلی الله علیه وآله؛ حتی از کتابهای اهل سنت برای مشروعیت خلافت ابوبکر، عمر و عثمان وجود ندارد؛ چنانچه در صحیح بخاری آمده است که عمر بن خطاب در زمان احتضارش گفت:
صحیح البخاری، ج8، ص126، ح 7218.
اگر جانشین انتخاب کنم کاری کرده ام که کسی که از من بهتر بود یعنی ابو بکر انجام داده است. واگر ترک کنم به درستی کاری کردم که کسی که بهتر از من بود یعنی رسول خدا صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ترک کرده نموده است.
تفتازانی از بزرگترین دانشمندان علم کلام اهل سنت تصریح کرده است:
والنص منتف فی حق أبی بکر.
شرح المقاصد، ج5، ص255.
هیچ نصی (دلیل قرآنی و روائی) در باره خلافت ابوبکر وجود ندارد.
علمای اهل سنت وقتی دیدهاند که نصی برای اثبات خلافت ابوبکر نیست، به اجماع پناه بردهاند و ادعا نمودهاند که صحابه با اجماع او را انتخاب کردهاند؛ در حالی این که ادعا نیز با صحیحترین روایات اهل سنت سازگار نیست؛ چنانچه بخاری در صحیح خود نقل کرده است که عمر بن خطاب سخنرانی کرد و گفت:
کَانَتْ بَیْعَةُ أَبِی بَکْرٍ فَلْتَةً... وَلَکِنَّ اللَّهَ وَقَى شَرَّهَا.
وَلَیْسَ فیکم من تُقْطَعُ الْأَعْنَاقُ إلیه مِثْلُ أبی بَکْرٍ من بَایَعَ رَجُلًا من غَیْرِ مَشُورَةٍ من الْمُسْلِمِینَ فلا یتابع هو ولا الذی تابعه تَغِرَّةً أَنْ یُقْتَلَا.
صحیح البخارى، ج 8، ص26، ح6830.
مبادا کسی در میان شما باشد که همانند ابوبکر که کسانی به سوی او تمایل پیدا کنند؛ اگر با کسی بدون مشورت با مسلمانان بیعت شود، از او پیروی نمیشود؛ زیرا هم کسی که با او بیعت شده و هم کسی که بیعت کردهاند، خود را در معرض کشتن قرار میدهند.
قرطبی از بزرگترین مفسران اهل سنت تصریح کرده است که عمر به تنهایی ابوبکر را انتخاب کرد و هیچ اجماعی در کار نبوده است:
فإن عقدها واحد من أهل الحلّ والعقد فذلک ثابت... ودلیلنا: أنّ عمر – رض - عقد البیعة لأبی بکر ولم ینکر أحد من الصحابة ذلک.
تفسیر القرطبی ج 1 ص 269.
اگر خلافت توسط یکی از اهل حلّ و عقد شکل گرفت خلافت ثابت میگردد.... دلیل ما برای این مدعا این است که: عمر به تنهایی برای ابوبکر بیعت گرفت و هیچکدام از صحابه منکر نشدند.
همچنین بخاری در صحیح خود از زبان عمر بن خطاب نقل کرده است که تمام انصار و نیز علی بن أبی طالب علیه السلام، زبیر بن عوام و تمام طرفداران آنها با خلافت ابوبکر مخالف بودند:
صحیح البخارى ج 8 ص 26 ح 6830
تمامی انصار با ما مخالفت کردند و در سقیفه بنی ساعده جمع شدند، و نیز علی (علیه السلام) و زبیر و کسانی که همراه آنها بودند، با ما مخالفت کردند.
و ابن تیمیه، در منهاج السنۀ مینویسد:
منهاج السنة ج 7 ص 47.
بیشتر بنی عبد مناف ـ از بنی امیه و بنی هاشم و سایر قبایل ـ علاقه فراوانی داشتند که خلافت علی بن ابی طالب را بپذرند.
و طبری و ابن أثیر در تاریخ شان نقل کردهاند که تمام انصار و یا بعضی از آنها گفتند که ما تنها با علی بن أبی طالب علیه السلام بیعت میکنیم:
فقالت الأنصار أو بعض الأنصار: لا نبایع إلاّ علیّاً.
الکامل ج 2، ص 325 وتاریخ الطبری ج 2 ص 443.
و در بخاری به نقل از عائشه آمده است که حضرت زهرا و امیرمؤمنان علیهما السلام تا شش ماه با ابوبکر بیعت نکردند:
عن عائشة:... وَعَاشَتْ ]فَاطِمَةُ[ بَعْدَ النَّبِیِّ (ص) سِتَّةَ أَشْهُر... وَلَمْ یَکُنْ علی یُبَایِعُ تِلْکَ الأَشْهُرَ.
صحیح البخارى ج 5 ص82 ح 4240 و ح 4241
(حضرت زهرا سلام الله علیها) بعد از پیامبر صلی الله علیه واله وسلم شش ماه زنده بود... و علی در این مدت هرگز با او (ابوبکر) بیعت نکرد.
و ابن حزم اندلسی در باره اجماعی که علی بن أبی طالب علیه السلام آن را قبول نداشته باشد، گفته است:
ولعنة اللّه على کلّ إجماع یخرج عنه على بن أبى طالب ومن بحضرته من الصحابة.
المحلى ج 9 ص 345.
لعنت خداوند بر هر اجماعی که علی بن ابی طالب علیه السلام و اصحابی که در محضرش هستند در آن جمع حضور نداشته باشند.
بخاری در صحیح خود به نقل از عائشه مینویسد که عمر بن خطاب در زمان انتخاب ابوبکر مردم را میترساند و در میان مردم نفاق وجود داشت:
خَوَّفَ عُمَرُ النَّاسَ وَإِنَّ فِیهِمْ لَنِفَاقًا.
صحیح بخاری، ج4، ص195، ح 3669.
و طبری در تاریخ خود مینویسد که عمر بن خطاب پس به خلافت رسیدن ابوبکر میگفت:
ما هو إلاّ أن رأیت أسلم، فأیقنت بالنصر.
تاریخ الطبری ج 2 ص 458.
هنگامی که قبیله اسلم را که دیدم یقین به پیروزى پیدا کردم.
قبیله اسلم همان قبیله چماق به دست می باشد که از مردم به زور برای خلیفه بیعت می گرفت.
علمای اهل سنت وقتی دیدهاند که دست شان از دلیل و نص خالی است، به قضیه نماز خواندن ابوبکر در زمان بیماری رسول خدا صلی الله علیه وآله استناد کردهاند و میگویند که اگر او شایستگی خلافت دنیوی را نداشت، رسول خدا صلی الله علیه وآله او را به امامت نماز که امامت اخروی است نمیگماشت؛ در حالی که طبق روایت صحیح بخاری هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه وآله فهمید که ابوبکر به مسجد رفته تا امامت جماعت را به عهده گرفته است، برای این که برای او طرفدارانش دستاویزی برای آینده نشود، به مسجد رفت و ابوبکر را کنار زد و ابوبکر کناری ایستاد و تنها مکبر بود و با صدای بلند تکبیر میگفت:
وَأَبُو بَکْر یُسْمِعُ النَّاسَ التَّکْبِیرَ.
صحیح البخاری ج 1 ص 174 ح 712.
ابوبکر صداى تکبیر را به مردم مى رساند.
همچنین در کتابهای اهل سنت آمده است که تعدادی از صحابه در زمان رسول خدا صلی الله علیه وآله به دستور آن حضرت امام جماعت بودهاند. ابی داود در سنن خود مینویسد:
اسْتَخْلَفَ ابْنَ أُمِّ مَکْتُومٍ یَؤُمُّ النَّاسَ وَهُوَ أَعْمَى.
سنن أبی داود ج 1 ص 143 ح 595.
پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم ابن امّ مکتوم را که شخصی نابینا بود به امامت مردم در نماز برگزیدند.
حتی علمای اهل سنت تصریح کردهاند که خود رسول خدا صلی الله علیه وآله پشت سر عبد الرحمن بن عوف نماز خوانده است:
النبی (ص) صَلَّى خَلْفَ عبد الرحمن بن عَوْفٍ.
مصنف ابن أبی شیبة ج 2 ص 119 ح 7170.
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم پشت سر عبدالرحمن بن عوف نماز خواند.
پس اگر نماز گذاردن کسی به جای پیامبر (ص) دلیل بر خلافت اوست، چرا عبد الله بن ام مکتوم و یا عبد الرحمن بن عوف جانشین پیامبر (ص) نشدند؟
از این گذشته، علمای اهل سنت نقل کردهاند که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود:
من أصل الدین الصلاة خلف کل بر وفاجر.
سنن الدارقطنی ج 2 ص 44 ح 1747.
جواز نماز خواندن پشت سر هر نیک و بدکاری، از اصل دین است.
پیش از این خواندیم که علمای اهل سنت برای اثبات مشروعیت خلافت ابوبکر، به اجماع استدلال کردهاند، حال سؤال این است که اگر مبنای خلافت با شورا و اجماع صحابه است،چرا عمر توسط ابوبکر نصب شد، چرا برای انتخاب او نیز شورا تشکیل نشد؟
ابن أثیر در اسد الغابه مینویسد که ابوبکر گفت:
إنی استخلفت علیکم بعدی عمر بن الخطاب، فاسمعوا له وأَطیعوا
أسد الغابة ج 4 ص 180، نشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت
ابوبکر گفت: من بعد از خودم بر شما عمر بن خطاب را جانشین قرار دادم، حرف شنو و مطیع او باشید.
و ابن حبان در کتاب الثقات مینویسد که ابوبکر در هنگام انتخاب عمر گفت:
اللهم ولیته بغیر أمر نبیک.
الثقات ج 2 ص 193
خدایا من عمر را بدون اجازه پیامبرت، ولی امر مسلمانها قرار دادم
هنگامی که ابوبکر، عمر بن خطاب را انتخاب کرد، صحابه به شدت اعتراض کردند؛ چنانچه ابن أبی شیبه مینویسد:
أن أبا بکر حین حضره الموت أرسل إلى عمر یستخلفه فقال الناس: تستخلف علینا فظاً غلیظاً، ولو قد ولینا کان أفظ وأغلظ، فما تقول لربک إذا لقیته وقد استخلفت علینا عمر.
المصنف ج 8 ص 574.
وقتی ابوبکر در حال احتضار قرار گرفت، کسی را به دنبال عمر فرستاد تا او را جانشین خود کند، مردم گفتند: کسی را بر ما مسلط میکنی که خشن و بد اخلاق است، اگر او حکومت را به دست گیرد، سختگیرتر و خشنتر خواهد شد، جواب خدا را چه خواهی داد که عمر را بر ما مسلط میکنی؟
سند این روایت صحیح و تمام روات آن ثقه هستند:
وکیع بن الجراح: ثقة.
تقریب التهذیب ج 2 ص 283.
إسماعیل بن أبی خالد: ثقة.
تقریب التهذیب ج 1 ص 93.
زُبید بن الحارث: ثقة، ثقة.
تهذیب التهذیب ج 3 ص 268.
همچنبن ابن سعد به نقل از عائشه مینویسد که علی بن أبی طالب علیه السلام و طلحه نیز اعتراض کردند:
لما حضرت أبا بکر المتوفی استخلف عمر فدخل علیه علی وطلحة فقالا من استخلفت قال عمر قالا فماذا أنت قائل لربک قال بالله تعرفانی لأنا أعلم بالله وبعمر منکما.
الطبقات الکبری ج 3 ص 196.
وقتی زمان مرگ ابو بکر فرا رسید، عمر را به جانشینی خویش انتخاب کرد ؛ پس علی و طلحه به نزد او آمده و گفتند: چه کسی را انتخاب کرده ای؟ پاسخ داد عمر را! گفتند: با این کار، پاسخ پروردگارت را چه خواهی داد؟ ابوبکر گفت: خدا را به من میشناسانید؟ من به خدا و به عمر از شما دانا تر هستم.
الضحاک بن مخلد. وثقه ابن معین والعجلی.
تهذیب التهذیب ج 4 ص 397.
عبید الله بن أبی زیاد: وثقه العجلی. والحاکم.
تهذیب التهذیب ج 7 ص 14.
یوسف بن ماهک: وثقه ابن معین والنسائی.
تهذیب التهذیب ج 11 ص371.
حتی ابن تیمیه حرانی نیز اعتراف کرده است که صحابه معترض بودهاند:
وقد تکلّموا مع الصدیق فی ولایة عمر وقالوا ماذا تقول لربک وقد ولیت علینا فظا غلیظا؟ فقال: أبالله تخوفونی!.
منهاج السنّة ج 6 ص 155.
صحابه با ابوبکر در باره جانشینی عمر با او صحبت (اعتراض) کردند و گفتند: چرا یک فرد خشن و تند را بر خلافت برگزیده ای؟ فردا جواب خدا را چه خواهى داد؟ ابوبکر گفت: من را از خدا میترسانید؟!
در کتابهای اهل سنت روایات وجود دارد که ثابت میکند خلیفه دوم به شورا اعتقاد نداشته است و تصریح میکرد که اگر اشخاصی زنده بودند، آنها را خودش انتخاب میکرد نه این که انتخاب را به شورا واگذار کند؛ از جمله عبارات ذیل از او نقل شده است:
لو کان سالم حیا ما جعلتها شوری
الاستیعاب ج 2 ص 568، بتحقیق: علی محمد البجاوی، 2، نشر: دار الجیل- بیروت.
لو کان سالم حیا ما تخالجنی الشک فی تولیته علیکم أو فی تأمیره.
تأویل مختلف الحدیث ص 115؛ المحصول للرازی ج 4 ص 322؛
اگر سالم زنده بود شک وتردیدی راجع به سر پرست (خلیفه) قرار دادن او بر شما در من پیدا نمیشد.
لو أدرکت أبا عبیدة بن الجراح لولیته... ولو أدرکت معاذ بن جبل ثم ولیته... ولو أدرکت خالد بن الولید ثم ولیته.
اگر ابا عبیده جراح زنده بود او را سرپرست (خلیفه) شما قرار میدادم.... اگر معاذ بن جبل و یا خالد بن ولید زنده بود او را سرپرست (خلیفه) شما قرار میدادم.
عمر بن شبة النمیری البصری، تاریخ المدینة المنورة، ج2، ص61، ح1496
تعدادی از علمای اهل سنت نقل کرده که عمر بن خطاب دستور داد که این شش نفر با همدیگر مشورت کنند و اگر کسی از آنها بر خلاف دیگران نظر داد، گردن او را بزنید:
وقال (عمر بن الخطاب) للمقداد بن الأسود إذا وضعتمونی فی حفرتی فاجمع هؤلاء الرهط فی بیت حتى یختاروا رجلا منهم وقال لصهیب صل بالناس ثلاثة أیام وأدخل علیا وعثمان والزبیر وسعدا وعبد الرحمن بن عوف وطلحة إن قدم وأحضر عبد الله بن عمر ولا شیء له من الأمر وقم على رؤوسهم فإن اجتمع خمسة ورضوا رجلا وأبى واحد فاشدخ رأسه أو اضرب رأسه بالسیف وإن اتفق أربعة فرضوا رجلا منهم وأبى اثنان فاضرب رؤوسهما فإن رضی ثلاثة رجلا منهم وثلاثة رجلا منهم فحکموا عبد الله بن عمر فأی الفریقین حکم له فلیختاروا رجلا منهم فإن لم یرضوا بحکم عبد الله بن عمر فکونوا مع الذین فیهم عبد الرحمن بن عوف واقتلوا الباقین إن رغبوا عما اجتمع علیه الناس
تاریخ المدینة، ج 2 ص 82، نشر: دار الکتب العلمیة - بیروت
تاریخ الطبری ج 2 ص 581، نشر: دار الکتب العلمیة – بیروت
الکامل فی التاریخ ج 2 ص 461، نشر: دار الکتب العلمیة - بیروت
عمر بن خطاب به مقداد بن أسود گفت: وقتی مرا داخل قبر گذاشتید، این 6 نفر را در یک خانهای جمع کنید تا اینها یک نفر را از میان خودشان برای خلافت انتخاب کنند. به صُهیب هم گفت: تو 3 روز برای مردم نماز بخوان و علی و عثمان و زبیر و سعد بن أبی وقاص و عبد الرحمن بن عوف و طلحه ( اگر بود) را جمع کنید و عبد الله بن عمر (پسر مرا) هم حاضر شود (و او حق رأی ندارد) و با شمشیر، بالای سر این 6 نفر بایست. اگر 5 نفر اتفاق نظر داشتند و یک نفر را برای خلافت انتخاب کردند و نفر ششم با آنان مخالفت کرد، سر او را با شمشیر بشکافت (یا سرش را با شمشیر بزن). اگر 4 نفر اتفاق نظر داشتند و 2 نفر مخالفت کردند، سر آن 2 نفر را بزن و اگر 3 نفر روی یک نفر اتفاق نظر داشتند و 3 نفر دیگر روی یک نفر دیگر اتفاق نظر داشتند، عبد الله بن عمر حَکَم است و نظر هر کدام را قبول داشت، حُکْم همان است. اگر نظر عبد الله بن عمر را قبول نکردند، نظر آن گروهی مورد قبول است که عبد الرحمن بن عوف در آن گروه است و اگر بقیه مخالفت کردند، آنها را بکشید.
طبق این روایت، عمر بن خطاب دستور داد که فرزند عبد الله داور نهایی است و اگر افراد شورا به نتیجه نرسیدند، او داوری خواهد کرد. حال سؤال این است که عبد الله عمر که صلاحیت طلاق زن خود را ندارد چگونه داوری اساسی ترین مسائل جامعه اسلامی را عهده دار می شود؟!
ابن سعد متوفای 230هـ در کتاب الطبقات مینویسد:
عن إبراهیم قال: قال عمر من أَسْتَخْلِفُ؟ لَوْ کَانَ أَبُو عُبَیْدَةَ بنُ الْجَرَّاحِ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ: یَا أَمِیرَ المُؤْمِنِینَ فَأَیْنَ أَنْتَ مِنْ عَبْدِ اللَّهِ بن عُمَرَ؟ فَقَالَ: قَاتَلَکَ اللَّهُ وَاللَّهِ مَا أَرَدْتَ اللَّهَ بِهَذَا أَسْتَخْلِفُ رَجُلاً لَیْسَ یُحْسِنُ یُطَلقُ امْرَأَتَهُ.
الطبقات الکبرى، ج3، ص343، نشر: دار صادر بیروت
جامع الأحادیث للسیوطی ج 13 ص 382،
تاریخ الخلفاء للسیوطی ج 1 ص 145، نشر: مطبعة السعادة - مصر
از ابراهیم نقل شده است که عمر گفت: من چه کسی را خلیفه کنم؟ اگر أبو عبیدة بن جراح بود، او را خلیفه میکردم. مردی به او گفت: ای امیر المومنین! چرا پسرت عبد الله را خلیفه نمیکنی؟ عمر گفت: خداوند تو را بکشد! (این چه حرفی است که میزنی؟!) به خدا قسم! خداوند را با این سخنت در نظر نگرفتهای. آیا مردی را خلیفه کنم که نمیتواند همسرش را طلاق بدهد؟!
نتیجه آن که:
امیرمؤمنان علیه السلام توسط خداوند انتخاب و توسط رسول خدا صلی الله علیه وآله معرفی شده است ؛ اما از آن طرف هیچ دلیلی برای اثبات مشروعیت خلافت خلفای سه گانه حتی در کتابهای اهل سنت وجود ندارد.
الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایۀ علی بن أبی طالب علیه السلام.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
گروه گزارش ویژه مشرق - هرچند به تعبیر یکی از اندیشمندان مصری «علمای وهابی» در حد واندازههای «طلبههای الازهر» هم سواد ندارند، به همین خاطر اساساً شاید پرداختن به چنین شخصیتهای چیزی جز اتلاف وقت نباشد، اما از آنجا که برخی از همین به اصطلاح علماء سلفی – بهتر است بگوییم علمای تکفیری وهابی- در جهت آتشافروزی میان مسلمانان و دامن زدن به تفرقه و جنگ شیعه و سنی و اعلام جهاد علیه مقاومت در راستای نقشههای شوم دشمنان امت اسلامی گام برمیدارند، لازم است که برای آگاه نمودن اذهان به صورت اجمالی با سابقه، تحصیلات، مواضع و رفتارهای یکی از همین شیوخ به نام «محمد العریفی» آشنا شویم.
محمد عریفی کیست؟
«محمد بن عبدالرحمن العریفی» مبلغ و عالم جوان سعودی است که در 15 جولای 1970 در شهر دمام واقع در استان شرقی عربستان به دنیا آمد.
وی لیسانس خود را در سال 1991 در رشته اصول دین از دانشگاه امام محمد بن سعود در ریاض و فوق لیسانس خود را در سال 1996 در اصول دین با گرایش عقیده و مذاهب معاصر از همین دانشگاه اخذ کرد. عنوان پایان نامه وی پژوهش و بررسی «الکافیة الشافیة فی الانتصار الفرقه الناجیة ابن قیم» بود که با رتبه ممتاز دفاع کرد. عریفی تحصیلات خود را ادامه داد و توانست در سال 2001 دکترای خود را در اصول دین با گرایش عقیده و مذاهب معاصر از همان دانشگاه محمد بن سعود به پایان برساند. عنوان تز دکتری وی نیز «نظریات شیخ الاسلام بن تیمیة درباره صوفیه» میباشد.
عریفی عضو هیات امنای کمیته عالی رسانههای اسلامی وابسته به «رابطة العالم الاسلامی» و عضو تعدادی از دفاتر تبلیغی و انجمنهای اسلامی و مشاور در تعدادی از مراکز اسلامی و استاد مدعو تعدادی از دانشگاهها در عربستان و خارج از آن است.
علاوه بر این عریفی عضو وزارت امور اسلامی است و با بخشهای عقیدتی و دینی امنیت کشور، دفاع ملی، وزارت دفاع، دانشکده هوایی ملک فیصل و گارد ملی و وزارت آموزش و پرورش همکاری میکند. عریفی که خطیب مسجد جامع «بواردی» در جنوب ریاض است، تفسیر و فقه را نزد شیخ بن باز، فقه و توحید را نزد شیخ عبدالله بن جبرین و توحید را نزد شیخ عبدالله بن قعود و فقه را نزد شیخ عبدالرحمن بن ناصر براک گذرانده است. وی در زمینه تلاوت و قرائت قرآن و حدیث از استادادن مصری و عربستانی اجازهنامه شرعی دارد. او همچنین در زمینه فقه، اصول، تفسیر و سیره نبوی مشغول به تدریس میباشد. عریفی در کنفرانسهای متعددی در داخل و خارج عربستان شرکت کرده است و تاکنون بیش از بیست عنوان کتاب و کتابچه با موضوعات دینی به رشته تحریر در آورده است.
عریفی همچنین بالغ بر 120 خطبه و بیش از پنجاه سخنرانی ضبط شده در اینترنت دارد. وی مقالات متنوعی در روزنامهها و مجلات عربی به چاپ رسانده و در کشورهای امارات، قطر و عمان و کویت بویژه در ماه رمضان برنامههای تلویزیونی دارد. وی هم اکنون عضو هیات علمی بخش مطالعات اسلامی دانشکده معلمین در ریاض و امام و خطیب مسجد دانشکده امنیتی ملک فهد میباشد.
عریفی که حضور فعالی نیز در تویتر دارد و روز به روز بر طرفدارانش افزوده میشود، در میان ساکنان کشورهای حاشیه خلیج فارس با 5 میلیون و ششصد هزار طرفدار جایگاه اول را به خود اختصاص داده است. پس از وی نیز سلمان العوده با 3 میلیون طرفدار قرار دارد.
عریفی عاشق فیسبوک و تویتر است.
عریفی متاهل بوده و پنج دختر و سه پسر و یک نوه دختری از دختر بزرگش دارد. عریفی در فتواهای خود بر لزوم داشتن فرزندان زیاد و عدم جلوگیری از بارداری زنان تاکید میورزد.
عریفی همچنین به همراه برخی از شیوخ عربستانی از جمله سلمان العوده، عائض القرنی، محسن العوجی که ذیل جریان موسوم به «الصحوة» تعریف میشوند، به اتحادیه جهانی علمای مسلمانان به ریاست یوسف قرضاوی پیوستهاند. این اتحادیه ویترین رسانهای سازمان بین المللی اخوان است. جریان الصحوة جریان فکری سعودی است که در اوایل دهه هشتاد قرن گذشته ایجاد شد و به دنبال سازش میان تفکر وهابی و تفکر اخوانی بود، به گونهای که تفکر وهابی را در زمینه اعتقادی و تفکر اخوانی را در زمینه سیاسی پذیرفت.
از دهه نود قرن گذشته، علمای الصحوه که خود را تحت سلطه علمای سنتی وابسته به نهاد دینی وهابیت میدیدند، علیه آنان به پا خاستند. شیوخ الصحوة درون منظومه آموزشی سعودی تربیت یافته و از دانشکدههای دینی وابسته به دانشگاههای سعودی فوق لیسانس و دکترای خود را گرفتهاند. این روند نقش بازیگران مذهبی را درون عرصه دینی سعودی به آنان بخشیده و آنان توانستهاند خود را بر عرصه دینی تحمیل نمایند. علمای الصحوه در دانشکدههای دینی وابسته به دانشگاههای سعودی به تدریس پرداخته و در نظام آموزشی تاثیرگذار بوده و برخی پستهای متوسط درون نهادهای دینی مختلف نظیر هیتهای امر به معروف و نهی از منکر را در اختیار گرفتهاند. اما با این وجود، کانون عرصه دینی دور از دسترس اینان باقی مانده و همین مسأله نارضایتی علمای صحوه را برانگیخته است؛ چرا که ریاست تمامی نهادهای مهم اسلامی نظیر شورای عالی قضایی، هیات علمای بزرگ و مجمع پژوهشهای علمی و افتاء و دعوت و ارشاد بدون استنثاء همچنان در انحصار علمای سنتی وهابیون قرار دارد.
صالح فوزان از علمای سنتی وهابیت و عریفی: شیوخ جوان الصحوة تلاش میکنند تا جایگزین علمای سنتی شوند.
علمای سنتی از تمامی امتیازات و تشریفات برخودار هستند، اما شیوخ الصحوه در پروتکل دینی در جایگاه ثانویه قرار دارند. علمای الصحوه میخواهند که رسیدن به قله عرصههای دینی برای همگان فراهم باشد، نه اینکه صرفاً علمای سنتی وهابیت شایسته چنین امتیازی باشند.
از این رو افرادی نظیر العریفی و العوده تلاش میکنند تا چهرهای جوان از خود به نمایش بگذارند، با جوانان نشست و برخاست کنند، برای جذب مخاطبان حضور گستردهای در فضای مجازی و نیز کانالهای ماهوارهای و تلویزیونی داشته باشند تا بدین ترتیب زمینه افزایش طرفداران خود را فراهم نموده و جایگاه بالاتری را در نهادهای دینی سعودی بدست آورند.
فتواهای عجیب/ از جهاد نکاح تا جعل سوره سیب و توهین به پیامبر (ص)
عریفی تاکنون چندین فتوای عجیب و غریب صادر کرده است که جنجالیترین فتوای وی همان است که در آن به شورشیان سوری، اجازه میدهد تا با زنان ازدواج کوتاه و چندساعته داشته باشند. شیخ عریفی در این فتوا گفته است که بهترین جهادها، جهاد نکاح است و ازدواج بین این مجاهدین و زنان میتواند تمایلات شهوانی این جنگجویان را برآورده کرده و عزم آنها را برای جنگ با دولت بشار اسد افزایش دهد.
فتوای جنجالی عریفی درباره جهاد نکاح در سوریه که با واکنشهای شدیدی روبه رو شد.
این ازدواجها که وی آن را ازدواجهای مناکحه یا موقتی مینامد، شامل زنان و دختران 14 سال به بالا، مطلقهها و بیوهها میشود. او همچنین در این فتوا، بهشت را به آن دسته از زنانی که به این نوع ازدواج با شبه نظامیان رضایت میدهند، وعده داده است.
پس از این فتوا موج عظیمی از خشم جهان اسلام را فراگرفت و حتی بسیاری از علمای حتی اهل سنت علیه این فتوا موضع گرفتند و آن را نوعی زنا و ترویج فساد و فحشا دانستند تا اینکه عریفی تحت فشارهای اسلامی و عربی ناگزیر شد فتوای خود را پس گرفته و اعلام کند که این فتوا از وی صادر نشده است. اما این انکار عریفی مانع از آن نشد که شورشیان سوری آن را تحریم کنند بلکه همچنان بسیاری از آنها به این فتوا عمل میکنند.
این فتوا منجر به گسترش فساد و فحشا در میان شورشیان سوری گردید و بسیاری از آنان پدران سوری را مجبور میکنند تا دخترانشان را در اختیار آنان قرار دهند وگرنه دشمن خدا بوده و مستحق مرگ هستند. این فتوا تنها به نکاح موسوم به جهاد خلاصه نشد بلکه منجر به ظهور پدیدهی لواط و همجنسبازی در میان گردانهای شورشی نیز گردید. اخیرا تصاویری منشتر شده است که نشان از گسترش این پدیده شوم در میان شورشیان سوری دارد.
از سوی دیگر، العریفی مدتی پیش در برنامه ای تحت عنوان «پایان جهان» ادعاهایی تعجب برانگیز مطرح کرد و گفت: حدیثی در مورد آخرالزمان و حوادث پایان جهان از «أبو هریره» وجود دارد که در آن نام افرادی همچون "جمال عبدالناصر" و "انور سادات" رؤسای جمهور سابق مصر و نیز "صدام حسین" دیکتاتور سابق عراق آمده است.
عریفی همچنین در اقدامی جنجالی که واکنش مفتیهای افراطی سعودی نظیر صالح فوزان را برانگیخت، قرآن را به تمسخر گرفته و سورهای به نام «تفاح» (سوره سیب) جعل نمود و آن را با لحن و آهنگ قرآنی، قرائت نمود. وی در این سوره جعلی به زبان عربی میگوید: «ذهب احمد إلى السوق ، واشترى تفاحة ، ثم رکب الأتوبیس، ثم رجع إلى شقته وضیع المفتاح، ثم دخل إلى بیت جیرانهم ودخل إلى بیته و ارتاح» «احمد به بازار رفت، یک سیب خرید، سپس سوار اتوبوس شد، سپس به آپارلمان خود بازگشت و کلیدش را گم کرد، سپس به خانه همسایگانش رفت و وارد منزل خود شد و به استراحت پرداخت».
فیلم تحریف قرآن از سوی عریفی (لینک دانلود)
وی به تمسخر قرآن اکتفا نکرده و در اظهاراتی توهین آمیز در یک شبکه تلویزیونی اماراتی، مدعی شد قبل از تحریم شراب افرادی به پیامبر شراب هدیه می دادند، پیامبر اسلام نیز این شراب را می فروخته و یا هدیه می داد. این مفتی وهابی همچنین مدعی شد شراب نجس نیست زیرا پس از تحریم شراب مردم بطری های شراب را در معابر و کوچهها خالی میکردند، به همین دلیل پای صحابه هنگام رفتن به مسجد برای نماز به شراب آغشته می شد، ولی با همین لباس آلوده به شراب به مسجد رفته و نماز می خواندند؛ این امر بیانگر آن است که شراب نجس نیست!.
در اثر واکنشهای شدید به این اظهارات، محمد عریفی سرانجام در بیانیه ای با اعتراف به اینکه در اظهارات خود به پیامبر اسلام (ص) توهین کرده است، به خاطر این اشتباه عذرخواهی کرده و گفت: «پس از تأمل دریافتم که در اظهارات خود دچار اشتباه شدم، و به درگاه خداوند به خاطر این اظهارات توبه می کنم .. تأکید دارم که سنی ها به مقام پیامبر (ص) احترام می گذارند و قدر ایشان را می دانند».
همچنین شیخ محمد عریفی در اقدامی کمسابقه و عجیب در میان علمای سعودی، از طریق تویتر احلام خواننده زن مشهور عرب را به ترک خوانندگی و پیوستن به راه دعوت فرا خواند. شیخ به احلام گفته بود: آیا این روز را به عنوان نقطه تحولی در زندگیات قرار نمیدهی؟ تا رمضان این سال به جای احلام خواننده، احلام دعوتگر داشته باشیم؟ احلام نیز در پاسخ از خداوند برای وی درخواست پاداش کرد.
وی در فتوای عجیب دیگری در پاسخ به سوالی درباره آزار و اذیت دختر از سوی پدرش گفت دختر نباید به تنهایی با پدرش بنشیند مگر آنکه مادر یا برادرانش نیز حضور داشته باشند. وی گفت: «هیچ دختری نباید در برابر پدرش لباس نامناسب بپوشد، چرا که برخی دختران دارای اندام زیبایی هستند ... لباس تنگ میپوشند و با همین لباس در مقابل پدرشان ظاهر میشوند و آنها را در معرض گناه قرار میدهند». آنچه شگفتیآور است بقیه سخنان وی است که میگوید: «پدر ممکن است جوان باشد و هنگامی که به دخترش سلام میدهد یا او را میبوسد یا در بغل میگیرد شاید شیطان او را به گناه بیاندازد». عریفی در نهایت خطاب به دختر میگوید: «دختر نباید با پدرش خلوت کند و به تنهایی با او بنشیند بلکه باید مادر یا برادران وی حضور داشته باشند»
کینه شدید عریفی نسبت به سوریه و حزب الله/ ملائکه در کنار شورشیان سوری میجنگند!
عریفی که روابط نزدیکی با بندر بن سلطان دارد، تنها به صدور فتوا علیه سوریه اکتفا نکرده و در دو سال گذشته به امر سازماندهی جمعآوری کمک از سوی وهابیها برای حمایت مالی از گروههای شورشی در سوریه مشغول بوده است. این مبلغ وهابی سعودی از حامیان سرسخت شورشیهای سوریه است و درباره سوریه و نظامیان بشار اسد در اظهاراتی جنجالی مدعی شد که جنیان در کنار او هستند و با تروریستها مبارزه میکنند و با مبارزه جنیان، فرشتههای وهابی از ترس مبارزه با نظام سوریه پا به فرار گذاشتهاند! این مفتی وهابی سعودی مدعی شد که جنیان سوار بر اسب سفید به کمک ارتش سوریه می آیند تا افراد مسلح را شکست دهند.
این اظهارات باز با واکنش علمای وهابی همراه شد. عادل الکلبانی و صالح فوزان دو تن از علمای برجسته وهابی داستان روایت شده از سوی محمد العریفی درباره نزول فرشتگان و جنگ آنها در کنار کسانی که آنها را «انقلابیون» سوریه نامید، محکوم کردند. کلبانی در واکنش به سخنان عریفی تأکید کرد: ای مردم فقط اندکی مغز خود را به کار بیندازید .. آیا ارتش سوریه تا آن حد قوی است که فرشتگان نیز در برابر آن ناتوانند.!!
کاریکاتور: فرشته ایهود باراک و فرشته نتانیاهو در کنار شورشیان سوری علیه سوریه میجنگند
العریفی حتی مدعی شده است؛ نقشی که دبیرکل حزب الله برای ایران ایفا می کرد، پایان یافته است، تاثیرگذاری عربی وی از بین رفته است، بعید نمی دانم ایران سید حسن نصرالله را ترور کند تا وی با اسرارش بمیرد! این شیخ وهابی با توهین بی شرمانه به سید حسن نصرالله ادعا کرده، او معتقد به کافر بودن ما و مباح دانستن خون ما است، امروز شام (در اشاره به سوریه) او را رسوا کرده است، کودکان را می کشد و نوامیس را هتک حرمت می کند و با این کارها به مجوس(اشاره به ایران) تقرب می جوید.
افترائات عریفی نسبت به تشیع/ از توهین به آیت الله سیستانی تا رفتن به نبرد با حوثیها برای گرفتن عکس یادگاری
عریفی دیدگاهی منفی نسبت به شیعیان دارد و تاکنون چندین بار با الفاظ اهانتآمیز شیعیان و مراجع شیعی را خطاب قرار داده است. وی هنگامی که دولت یمن به شیعیان حوثی حمله برد، ضمن محکوم نمودن مقاومت حوثیهای یمن در برابر حملات دولت آن کشور که با حمایت و دخالت مستقیم دولت عربستان صورت پذیرفت، اساس مذهب شیعه را مجوس نامید و آیت الله العظمی سیستانی را در جملاتی اهانتآمیز این گونه توصیف نمود: «شَیخٌ کَبیرٌ زِندِیقٌ وَ فَاسِقٌ فِی طَرَفٍ مِن أطرَافِ العِرَاقِ؛ پیر مرد کافر، فاسق و زندیقی که در گوشهای از کشور عراق به سر می برد»
عریفی در تاریخ 14/1/1431هـ از سربازان عربستان واقع در مرزهای جنوب کشور که در حال نبرد با حوثیها بودند، دیدن کرد. بسیاری گفتند که هدف وی از این دیدار، گرفتن عکس یادگاری با سربازان و نشان دادن خود به عنوان یک فرد مبارز بوده است.
شیخ در این دیدار از این قهرمانان! تشکر کرد و گفت که از صمیم قلب دوست داشت که یکی از این سربازان باشد. شیخ عریفی در این سفر اصرار کرد که لباس نظامی بر تن کرده و سلاح به دست بگیرد و با سربازان و نیروهای ارتش عکس یادگاری بگیرد.
وی مانند اظهارات بیپایه دیگر خود، اساس مذهب تشیع را آیین «زردتشت» میدانست و مدعی شد این آیین قبل از اسلام در سرزمین ایران جاری بود. وی پیروان تشیع را «اهل بدعت» دانست که امامان خود را تا مرتبه نبوت و بلکه الوهیت بالا میبرند. وی در اظهاراتی سخیف مدعی شد شیعه در طول تاریخ علیه اسلام توطئه کرده است و برای این کار مثلا با مغولها علیه خلافت عباسی متحد شده است. وی درباره شیعیان سعودی نیز مدعی شد «اگر هوشیاری دستگاه امنیتی نبود این افراد چه کارهای عجیبی که نمیکردند» بسیاری از شخصیتهای اسلامی سنی و شیعی به این اظهارات عریفی واکنش نشان دادند و حتی شیعیان خلیج فارس از دولتهای خود خواستند تا مانع از ورود عریفی به کشورشان جهت ایراد سخنرانی شود. وی بار دیگر تحت فشارهای عربی و اسلامی مانند گذشته مجبور به عدول از سخنان خود شد و در اظهاراتی متفاوت گفت: «آیت الله سیستانی بر مدار فرمایشات الهی گام برمیدارد و به همین دلیل است که ایشان را بر بسیاری از علمای اهلسنت ترجیح میدهم». وی با چرخشی آشکار نسبت به مواضع خود تاکید کرده که شخصیت عالمان شیعه را نسبت به علمای اهلسنت، به هدایت رسول الله و فرمایشات ایشان در زهد، نزدیکتر میداند. گفته میشود وی به دلیل ترس از واکنش شیعیان کشورهای حاشیه خلیج فارس و ترس از دست دادن تریبونها و برنامههای تلویزیونی خود در این کشورها از اظهارات پیشین خود عدول کرده است.
عریفی؛ اولین شیخی که درخواست سفر به سرزمینهای اشغالی کرد
عریفی را اولین مبلغ دینی سعودی میدانند که اعلام کرد قصد دارد از بیت المقدس دیدن کند. وی چندی پیش در سخنانی گفت: برای تاکید بر این مطلب که بیت المقدس حق مسلمانان است، قصد دارم از این مکان مقدس دیدن کنم.
این اظهارات با استقبال گرم وزرات خارجه رژیم صهیونیستی و رسانههای این رژیم همراه شد. روزنامه «اورشلیم پست» اسرائیل به نقل از مقامات اسرائیلی گفت: «قدس متعلق به اسرائیل است و تمامی افراد از ادیان مختلف میتوانند به اینجا بیایند و از آن لذت ببرند» وزارت خارجه اسرائیل نیز از این درخواست عریفی استقبال کرد.
این اظهارات عریفی بار دیگر با واکنش شدید، انتقادات و حملات تندی مواجه شد. شیخ حامد بیتاوی رئیس انجمن علمای فلسطین و خطیب مسجد الاقصی در این باره گفت: «این ملاقات که در چارچوب عادیسازی روابط با اشغالگران صورت میگیرد، بدون هماهنگی با اشغالگران مهیا نیست و باعث میشود که سایر علما و مشایخ دینی به شیخ عریفی اقتدا نمایند. چنین دیداری زمینه را برای پذیرش حاکمیت رژیم صهیونیستی بر قدس اشغالی فراهم نموده و سنت سیئةای را بنیان میگذارد». وی خطاب به شیخ عریفی تاکید کرد: «ای شیخ ما اجتهاد کردی اما اجتهادت اشتباه بود»
عریفی همچنین در فتوایی بیان کرد که هک سایتها و پایگاههای صهیونیستی شرعاً جایز نیست و از اهل سنت و جماعت خواست که در این باره از ایرانیان و مجوسیهای کافر تقلید نکنند.
عالم بی عمل/ حمله به عریفی در لندن/ عریفی عامل شکاف میان اهل سنت و شیعیان در انگلیس
چندی پیش برخی رسانههای عربی خبر دادند که محمد عریفی هنگام خروج از رستوان مک دونالدز ( که یک رستوران اسرائیلی است) در لندن مورد حمله شدید از سوی دو تن از جوانان شیعه عراقی قرار گرفت. کاربران شبکه اجتماعی توئیتر نیز تصویری از او در بیمارستان منتشر کردند که بعداً مشخص شد آن عکس مربوط به چند سال قبل است. این سایتها با اشاره به تناقض موجود در فراخوان العریفی برای جهاد در سوریه و سفر وی به لندن، او را "عالم بی عمل" توصیف کردند. خبرهای منتشر شده در رسانه های سعودی حاکی از آن بود که شیخ "محمد العریفی" برای گذراندن تعطیلات تابستانی خود، به لندن سفر کرده است. در پی انتشار خبر سفر العریفی به لندن، هزاران تن از کاربران اینترنتی با انتشار مطالبی در این باره در صفحات شخصی خود در سایتهای اجتماعی، او و دیگر مفتیهای وهابی را به باد تمسخر گرفتند.
یکی از جالب ترین مطالب نوشته شده در این باره این است که می گوید: «جوانان برای جهاد به سوریه می روند و العریفی برای "جهاد نکاح" به لندن می رود! اکنون این چند پرسش مطرح می شود که آیا خود این مفتی ها برای جهاد به سوریه می روند؟! آیا اگر جهاد در سوریه واجب است، خودشان به این واجب و وظیفه عمل می کنند؟! چرا این مفتی ها مانند محمد العریفی که جوان هم هستند و توانایی جنگیدن هم دارند، به سوریه نمی روند؟! چرا جوانان مردم را برای کشته شدن در سوریه دعوت می کنند اما خودشان برای خوش گذرانی به لندن می روند؟» این خبر در حالی مطرح شد که تعدادی از سایتهای خبری دیگر از قول شیخ تکفیری سعودی نوشتند که مورد حمله هیچ کس قرار نگرفته است.
در همین راستا پس از سفر عریفی به لندن، روزنامه انگلیسی "ایندیپندنت" با انتشار گزارشی به موضوع شکاف میان شیعه و سنی در لندن پرداخت و "محمد العریفی" مفتی سرشناس وهابیت در عربستان را عامل دامن زدن به اختلاف و تفرقه میان اهل سنت و شیعیان آنجا معرفی کرد. در این گزارش مفصل، به اظهارنظرها، افکار، فتواها و اقدامات افراطگرایانه عریفی این شیخ افراطی اشاره شده است. از جمله عوامل اصلی که در این گزارش به آن اشاره شده، فتواهای جهادی العریفی است. این گزارش در بخشی دیگر نیز به درگیری های رخ داده میان شیعیان و اهل سنت در لندن و دیگر شهرهای انگلیس اشاره کرده و علت اصلی هر کدام را بیان کرده است. در بیشتر این حوادث، اظهارنظر مستقیم و گاهی غیر مستقیم افرادی مانند محمد العریفی موجب رخ دادن درگیری میان شیعه و سنی شده است.
منتقدان درباره عریفی چه میگویند؟ شیفته حضور در شبکههای ماهوارهای، خود بزرگبین، علامه دهر!، سارق آثار ادبی
مخالفان عریفی معتقدند که وی برای حضور در برنامههای مختلف ماهوارهای و تلویزیونی علاقه زیادی دارد و این به خاطر کسب درآمد است. دکتر آل زلفه عضو هیات علمی دانشگاه ملک سعود میگوید: «از عریفی بپرسید در طول عمرش به جایی رفته است که خبری از پول نبوده باشد»
در عین حال بسیاری عریفی را به خود بزرگبینی و توهین به دیگران متهم میکنند. در همین رابطه عمار بوقیس نویسنده سعودی از عریفی انتقاد کرد و گفت: «متاسفانه عریفی از اینکه با من در تلویزیون ظاهر شود، اجتناب ورزید، به این بهانه که ظاهر من برای حضور در تلویزیون نامناسب است، من این توهین وی را تحمل و تلاش کردم تا با وی وارد درگیری نشوم» وی افزود: «فکر کردم موضوع تمام شده است تا اینکه دیدم وی به صراحت میگوید اشتباه نکرده است و من از این رفتار وی شگفتزده شدم چرا که وی مثلا مبلغ است در حالی که با این روش زشت با من برخورد میکند».
منتقدان عریفی را کسی میدانند که ادعا میکند علامه دهر است و همه چیز را میداند و به تمامی علوم احاطه دارد. خود را هم فقیه، هم شاعر، محدث، واعظ، اندیشمند سیاسی، کارشناس اقتصادی، جامعه شناس و عالمی که در جهت یاری رساندن به ملتها تلاش میکند و در کنار آنان میایستد، میپندارد. عریفی دچار بیماری خودبزرگ بینی و غرور است. یک جا ادعا میکند که افرادی را در کمتر از پنج دقیقه به راه راست هدایت کرده، جای دیگر با لباسهای نظامی در کوههای جنوب عربستان برای مبارزه با حوثیها ظاهر میشود و هدف وی نیز همان عکسی است که میگیرد و آن را در پایگاههای اینترنتی پخش میکند و میخواهد به مردم بگوید من تنها مرد حرف نیستم بلکه مردم عملم. وی فتواهای عجیب و غریبی میدهد که توهین به اخلاق و ارزشهای جامعه است.
با روی کار آمدن اخوان المسلمین مصر، عریفی فرصت را برای نشر افکار و ایدههای مخرب وهابی خود و تبلیغ علیه ایران و تشیع در مصر مناسب دید و با ایراد چندین خطبه درباره فضایل مصر جای پای خود را در این کشور مستحکم نمود. وی به بسیج سلفیها علیه شیعیان پرداخت و با تلاشهای خود چندین کنفرانس ضد شیعی و ضد ایرانی و ضد سوری برگزار نمود.
اکنون عریفی به یک چهره شناخته شده در میان مصریها تبدیل شده است و این پس از آن بود که در دسامبر گذشته وی در مسجد بورادی خطبه ای درباره فضایل مصر ایراد کرد و این خطبه به سرعت برق در پایگاههای ارتباط جمعی پخش شد و مورد استقبال مصریها قرار گرفت. وی در اوایل ژانویه گذشته برای ایراد چندین خطبه به مصر رفت. البته گفته میشود وی متن این خطبه را از فرد دیگری به سرقت برده است.
منتقدان عریفی را فردی میدانند که آثار و افکار دیگران را به سرقت برده و به نام خودش منتشر میکند. وی تاکنون چندین بار افکار و متون شعری و پژوهشها و مقالاتی را از دیگران ربوده و به مخاطبان خود گفته است که از ابداعات خودم است. حتی خطبه وی با عنوان «فضائل مصر» نیز از مقالات پژوهشگر سعودی دکتر محمد موسی شریف ربوده شده است که در مجله سعودی «جامعه» تحت عنوان «فضائل مصر و مزایای مردمان آن» منتشر میشده است.
یکی از همین کنفرانسهای ضد ایرانی در 10 ژانویه 2013 با عنوان "یاری مردم عرب اهواز"! در یکی از هتل های بزرگ مصر برگزار شد. العریفی، از سخنرانان اصلی این کنفرانس بود که بیش از هر سخنران دیگری حرف های تند بر ضد عملکرد دولت ایران در داخل این کشور بر زبان آورد. او گفت: «فشار و موارد اعدام در ایران بالاتر از آن است که ما در فلسطین شاهد هستیم و آنچه یهودیها در حق برادران فلسطینی ما انجام می دهند، یا در بسیاری دیگر از کشورها که مسلمانان در آن رنج می برند».
وی همچنین در نشست علمای اسلامی در قاهره خواستار جهاد با مال و جان و سلاح علیه نظام بشار اسد و حزب الله لبنان شد.
متاسفانه در کشوری مانند مصر که دانشگاه ریشه دار «الازهر» در آن قرار دارد و نیازی به علما و مبلغان سلفی و وهابی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس ندارد، میبینیم که شیوخ وهابی در این نهاد میانهرو هم نفوذ کرده و جولان میدهند. به ویژه که شیوخ وهابی نظیر العریفی بر این باورند که به علت کاهش نقش نهادهای دینی مصر، این کشور فضای مناسبی برای انتشار افکار اندیشه های وهابیت و سلفیگری است.
البته سفرهای العریفی به مصر و سخنرانی جنجالی و جوسازی وی علیه ایران با انتقادات زیادی از سوی محافل مصری و برخی منتقدین در عربستان روبرو شده است. یکی از مصریها در این باره میگوید: «العریفی بعد از اتمام خطبه خود سوار بر اتومبیل آخرین مدل خود شده و به سوی قصرش حرکت کرد در حالی که از مسلمانان فقیر و عموم مردم خواست تا خود را برای جهاد آماده کنند».
عریفی در مصر تلاش میکند تا بر تنش میان مسلمانان اهل تسنن و شیعیان بیفزاید.
جمعبندی
العریفی مبلغ تندروی وهابی اخوانی وابسته به جریان الصحوة عربستان است که تلاش میکند با صدور برخی فتاوای جنجالی نظیر فتوای جهاد نکاح و برخی اظهارات عجیب و غریب نظیر جعل سوره سیب، توهین به پیامبر اکرم (ص) و ... توجهات را به سوی خود معطوف ساخته و بدین ترتیب جایگاه بالاتری را در میان علمای وهابی سعودی برای خود دست و پا نماید.
منتقدان عریفی را فردی خود بزرگ بین میدانند که ادعا میکند به همه علوم تسلط دارد حال آنکه وی بسیاری از آثار خود را از دیگران به سرقت برده است. وی ادعا میکند در راستای دفاع از حقوق ملتها گام بر میدارد حال آنکه با اظهارات و فتواهایش در جهت شعلهور نمودن آتش اختلاف میان اهل سنت و شیعیان حرکت میکند. یکی از ویژگیهای عریفی آن است که وی بارها به انکار حرفهای خود و پسگرفتن فتواهایش اقدام کرده است که این نشان از بیاساس بودن بسیاری از اظهاراتش است. عریفی همچنین در جهت انتشار افکار فرقه گرایانه «وهابیت» در میان سایر کشورهای اسلامی نظیر مصر و تونس فعالیت میکند، حال آنکه این تفکرات سلفی افراطی خطر ویرانگری برای مردم این کشورها به شمار میآیند.
منابع:
[1] http://www.arefe.com/
[1] http://www.rasid.com/?act=artc&id=595
[1] http://www.rasid.com/?act=artc&id=631
[1] http://www.rasid.com/?act=artc&id=646
[1] http://www.vetogate.com/345872
[1] http://arabi-press.com/?page=article&id=58450
[1] http://www.sharmlifeblog.com/2011/04/blog-post_210.html#axzz2XIp4awNC
[1] http://www.assakher.com/news-action-show-id-390.htm
[1] http://www.zahran.org/vb/zahran69133.html
[1] http://www.al-shia.org/html/far/14news/melal/113.htm
[1] http://arabic.cnn.com/2010/world/4/6/Wpress.Ap6/
[1] http://www.aawsat.com/details.asp?issueno=11700&article=564199
[1] http://www.shia-online.ir/article.asp?id=29300&cat=1
[1] http://www.al-madina.com/node/414157
[1] http://www.alriyadh.com/2013/01/16/article801958.html
[1] http://www.masrawy.com/ketabat/ArticlesDetails.aspx?AID=193436
[1] http://www.alriyadh.com/2013/01/16/article801958.html
[1] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13911027000764
[1] http://www.shia-online.ir/article.asp?id=29172