فن آوری اطلاعات, افزایش ارتباطات و تاثیر آنها روی سیستم روابط صنعتی و مدیریت منابع انسانی
تنها زندگی مردم و چهره شهرها نیست که به سرعت دگرگون می شوند بلکه
تئوریها و نظریات علمی نیز با سرعت شگفت آوری متحول و متکامل می گردند.
این دو پدیده ( ارتباطات و اطلاعات ) با کمک یکدیگر سرعت تغییر را بیش از هر چیز دیگری افزایش داده اند.
در این میان، نظریات و تئوریهای مدیریت به دلیل "تازه گردانی" و نو بودنِ
اصل و ریشه آنها ( از نظر تئوری و تئوری پردازی ) بیشتر از سایر علوم قدیمی
دستخوش تغییر و تحول واقع می شوند.
مدیریت منابع انسانی H.R.M و روابط صنعتی IR
دو رشته از رشته های مدیریت هستند که تغییرات حادث در آنها در این مقاله
مورد نقد و بررسی قرارگرفته اند. تغییرات و دگرگونیهای حاصل از تکنولوژی
اطلاعات و ارتباطات به حدی است که پارادایم های این رشته ها تجدید نظر می
شوند و دستخوش تغییر می گردند. بر محققان رشته مدیریت فرض است که با پیگیری
این تحولات، ضمن بروز نمودن افکار دانشجویان، مطالعه کنندگان آثار و
خودشان، کارکرد آخرین یافته های علمی را در جامعه بطور دقیق زیر نظر قرار
دهند تا هنگام بکارگیری آنها در سازمانها، اطلاعات کافی از عوارض منفی و
مثبت تجویزهای علمی و مدیریتی خودشان داشته باشند.
تغییر در دیدگاههای مدیریت
دو نویسنده به نامهای بارتلت و گوشال (1995) مقایسه دو سیستم مدیریت سنتی و جدید را به شکل زیر مطرح میکنند : تغییر مدیریت از 3S به 3P
مدیریت سنتی روی سه اس (S) زیر تأکید داشت :
- استراتژی Strategy استراتژی ساختار را تعقیب میکند
- ساختار Structure سیستمها ساختار را حمایت میکند
- سیستم System
در این مفهوم :
مؤسسههای موفق امروزی طرح اس(s) را رها ساخته و به
طرحهایی روی آوردهاند که بتوانند در محیط رقابتی جدید دوام بیاورند .
آنها برای این کار قدمهای زیر را برداشتهاند:
● اولاً به جای طراحی استراتژیک به تعریف و طراحی یک هدف خوب فکر میکنند .
● ثانیاً به جای طراحی ساختارهای رسمی به فرآیندهای مدیریتی مؤثر میپردازند.
● ثالثاً به جای ایجاد سیستم کنترل کارکنان به بهبود و تواناییها و دیدگاههای کارکنان توجه دارند .
یا به عبارت دیگر سه (اس) جای خود را به سه P (پی) داده است .
Bartlett and Ghoshal (1995)
تغییر دیدگاه مدیریت و مدیریت منابع انسانی و تأثیر
روزانه آن بر روی سیستم روابط صنعتی و روابط کار در صنعت موجب تغییر گرایش
روابط صنعتی IR از شکل سنتی آن به شکل جدید و استراتژیک گردیده است . (Sivla 1998).
تغییر در سازمان کار از دیدگاه دیوید مکدونالد (1997)
● کارها باید سازماندهی مجدد شوند
● شرح شغلهای دقیق و ریز شده قبلی باید دوباره نوشته شوند
● تغییر مداوم از استخدام تولیدی و کارخانهای به صنایع خدماتی
● تغییر مداوم نیروهای کار یقه آبی به کارگران یقه سفید (دانشی )
● کاهش مداوم استخدام در بخش دولتی در اغلب کشورها (هم در وزارتخانههای اصلی و هم در شرکتهای وابسته به دولت )
● توسعه اجتماعی بسیاری کشورها به همراه گسترش حضور زنان در بازار کار
● توسعه کار پاره وقت
● گسترش کارهای موقت و اتفاقی
● کار در خانه
● کار از راه دور
که نتیجه تغییرات فوق کاهش نقش اتحادیهها ، اتحادیه گرایی و نقش سنتی سیستم روابط صنعتی در سطح کلان میباشد.
تغییر سازمان تولید از دیدگاه دیوید مکدونالد (1997)
دکتر دیوید مکدونالد متخصص ارشد سازمان بینالملی کار در ارتباط با تغییر سازمان تولید معتقد است که :
اولاً تولید انبوه Mass Production و تولیدات کارخانهای Manufacturing نسبت
به زمان تیلور ، تغییرات شگرفی داشته است . تکنولوژی جدید و سیستمهای
مدیریت جدید این امر را امکانپذیر ساخته که همان سطوح قبلی تولید هم با
تعداد کارگران کمتری ارائه شود بدون اینکه از کارگران کار اضافه خواسته شود
(تولید انبوه امروزه به تعداد کارگر کمتری نیاز دارد )
ثانیاً : تولید انبوه جای خود را روز به روز به« تولید ناب» Lean Production
میدهد . یعنی در حالیکه مؤسسات در حال خدمت و سرویس دادن به بازارهای
بیشتر تخصصی شده هستند ، فرآیندهای تولید و خطوط زنجیرهای تولید روزبهروز
کوچکتر و محدودتر میشوند و این همان تولید ناب است .
مجموعه عوامل فوق در ارتباط با تغییر سازمان تولیدافزایش تأکید روی کارگران دانشی Knowledge Workers
داشته و این وضعیت اختلافات و تمایزات کارکردی و سلسله مراتبی را بین
انواع مشاغل مختلف و نیز کارگران و مدیران به شدت کمرنگ ساخته است . در
نتیجه با تشکیل تیمهای انجام کار ، تضاد پیشبینی شده در سیستم روابط
صنعتی سنتی فوقالعاده بیاثر و بلااثر میشود .
تغییر ساختار سازمانها از دیدگاه چارلز هندی (1990)
چارلز هندی در اوایل دهه 1990 پیشبینی میکند که سازمانهای آینده سازمانهای شبدری Shamrock Organizations خواهد بود . این سازمانها پیش از آنکه واجد جنبههای فیزیکی باشند بیشتر سازمانی مجازی Virtual Organization
خواهند بود . ساختار سازمانهای شبدری کاملاً متفاوت از سازمانهای سنتی
میباشد . تعداد لایههای مدیریت در سازمانهای شبدری کاهش پیدا میکند ،
مدیریت به جای اینکه مظهر و نماد یک طبقه تشریفاتی و بالا در سازمان باشد ،
بیشتر یک فعالیت حرفهای خواهد بود . و در این عصر (عصر سنت گریزی) حتی
شرکتهای تولیدی ، تبدیل به یک سری مؤسسات زنجیرهای میشوند و تعدادی شرکت
خدماتی به عنوان واسطه مصرفکننده را به تأمین کننده مواد اولیه متصل
مینمایند .
سازمانهای شبدری چارلز هندی از سه جزء مهم تشکیل شدهاند :