دانلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

دانلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

دانلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

دانلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

سیطره عشق

دانشگاه تازه باز شده بود و محیطش برام ناشناس بود هنوز هیچکس را نمی شناختم روزهای اول را فقط به دنبال اتاق اجاره ای می گشتم . آخه خوابگاه پر شده و من دیر جنبیده بودم البته بهتر چون اصلا محیط خوابگاه را نمی پسندیدم. دانشگاه من تهران و من از کرج اومده بودم اگه پدر و مادرم نمی رفتن خارج هیچ دغدغه ای برای اتاق یا خوابگاه نداشتم اما ... بچه های دانشگاه همه مهربون بودند اما یکی از آنها خیلی به دلم نشسته بود اسمش روژان فریور بود. دختری قد بلند و شیک پوش چشمهای قهوه ای نافذی داشت و موهای بلند که اکثر اوقات او نارو باز می گذاشت که دور صورتشو قاب می کرد همیشه شلوارهای لی می پوشید با بلیزهای تنگ .

سیری در آثار سعدی

 معانی گفته هایش چنان ساده و سهل و قابل درک است و آچنان تازه که سخنش را بس دلنشین نموده، امن نباید از نظر دور داشت که سخنش در عین روانی لفظ و معنی خاص از صناعات شعری نیست. اما نه آن چنان که براحتی پیدا و آشکار باشد.

 از دیگر ویژگی های سخن شیخ شیراز آشنایی وی با زندگی و به قول معاصرین

« مردم شناسی» است و آشنایی وی با روحیات انسان ها بصورتهای گوناگون در آثار وی مشهود است

سیری در آثار امام خمینی

لذا ، حالا که دانستم می خواهیم که بیشتر به انم چرا که سیر در اشعار یک عارف و سالک دلسوخته در حقیقت سیر در افکار و نظریات ایشان می باشد و سیر در افکار ایشان انسان را به سرچشمه احدیت زورتر راهنمامی شود.

آشنایانu ره عشق درین بحر عمیق

غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده

ارواح مقدس و متعالی برگزیدگان و اولیای الهی این کبوتران حریم ملکوت و عندلبیان گلشن لاهوت، که از عالم امر و قرب جوار محبوب ازلی در تنگنای عالم طبع و سراچة ترکیب افتاده و در این دامگاه محنتزای ناسوت گرفتار آمده اند، پیوسته به سان نی از نیستان جداگشته دردمندانه از سینة سوزان نالة اشتیاق برمی آورند و در این غریبستان از دوری یار و دیار شکوه آغاز می کنند این جانهای آرزومند طایر گلشن قدس، همواره سر آن دارند که این تخته بند تن را بهم درشکنند و از این دامگه حادثه پرگشایند و به مرجع و منزل نخستین خود، یعنی جوار و قرب رقیق اعلی، بازگردند و در جایگاه صدق  نزد ملیک مقتدر مقام گیرند که گفته اند:

 

سیر وغوری در تاریخچه پیدایی و اعتبار نقد در ایران از آغاز تا امروز

   در نقد جامعه شناسانه، رابطه هنر و اجتماع مورد توجه نقاد قرار دارد. و نقاد می کوشد که محیط زندگی هنرمند را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد و واکنش هنرمند را نسبت به آن بشناساند.

   در نقد روانشناسانه ربط میان هنرمند و اثر هنری آنچنان مورد تحلیل قرار می گیرد که رابطه میان بیمار و رویا در چنین روشی منتقد با تفسیر علائم روانی در صدد کشف انگیزه های هنرمند بر می آید و روانکاوانه در پس اثر هنری دست به جستجوی (ضمیر) ناخودآگاه شخصیت هنرمند می زند.

   گاهی نقاد فرهنگی اساطیری را مبن

سیر تحول و تطور زبان پارسی در گذر زمان

زبان پارسی، که آن را امروزه « پارسی باستان» می نامند ،  در ضمن سومین تطور زبان گاتاها به وجود آمده استدومین تطور آن مربوط به دوره دولت مادی باشد و اولین تطور مربوط به زبان اوستایی است .


از زبان مادی ها که قهراً به زمان قدیمی تری مربوط بوده است، نشانی باقی نمانده که از چگونگی آن ما را مطلع سازد، مگر اینکه بعدها کتیبه هایی از آن پادشاهان و قوم بزرگ به دست آیدتنها هرودوت به ما گفته است که نام دایه  کوروش کبیر در مملکت مدی،» اسپاکو «بوده است.

این قول هرودوت را روایات دیگری تایید کرده است. یکی آنکه حمزه ( به نقل ازیاقو ت حموی) می گوید که اسپهان و سجستان ( سگستان ) دارای یک معنی استو «اسپا» و « سج یا سگ» را هر دو به معنیسپاهی و شجاع گرفته و گوید:

 " اسپهان و سجستان، یعنی مملکت لشکریان و شجعان )کتاب معجم البلدان"

سی رایت میلز

  • فصل اول : بیوگرافی
  • 1-1- مراحل تحصیلی – شغلی                                           6-5
  • 2-1- خاستگاه اجتماعی                                                    8-7
  • 3-1- زمینه فکری                                                         10-9
  • فصل دوم : روش شناسی در اثار سرایت میلز
  • 1-2- روش شناسی در اثار سرایت میلز                                  12   
  • 2-2- مراحل مختلف انجام یک پروژه تحقیقاتی از دیدگاه میلز         13

 

 

 

  • فصل سوم : بررسی ارا و اثار سی رایت میلز

 

  • 1-3- بینش جامعه شناختی                                          59-16
  • 2-3-  نخبگان قدرت                                                153-60
  • 3-3- یقه سفیدان                                                        154
  • 4-3- مارکسیست ها                                    155

 

  • فصل چهارم : مفاهیم کلیدی جامعه شناسی عمومی سی رایت میلز

 

1-4- روش و نظریه157

2-4- اثبات تجربی158

3-4- ساخت اجتماعی159

4-4- ازادی160

5-4- دموکراسی161

6-4- قدرت162

  •  فصل پنجم : مفاهیم کلیدی جامعه شناسی تخصصی سی رایت میلز

 

1-5- جامعه شناسی و جامعه شناسی164

2-5- بینش جامعه شناسی165

3-5- ساختار طبقاتی نوین7-166

4-5- نخبگان جدید قدرت168

5-5- لیبرالیسم و مارکسیسم169

6-5- کارگران یقه سفید170

7-5- واقعیت گرایی مسخره                             171

 

  • نتیجه گیری                                  173-172

فهرست منابع و ماخذ                       175-174

سهم گیلانیان در زبان و ادب فارسی ـ بخش دوم ـ استاد احمد سمیعی

سیدکاظم رشتی (1259-1212)، پیشوای فرقة شیخیه. بیش از 150 تألیف از او در علوم و معارف اسلامی به یادگار مانده است.
▪ حاجی زین‌العابدین سراوانی (1220- در سال‌های سلطنت ناصرالدین‌شاه: 1313-1264). وی « حاجی » تخلص می‌کرد. از او چکامه‌ای در وصف قحط‌سالی گیلان به‌جا مانده است.
▪ حکیم صبوری رشتی (1262 یا 1313- 1267). شاعری پرمایه و خوش‌ذوق و در شعر به شیوة سهل و ممتنع سعدی مقید بود. « صبوری » تخلص می‌کرد. دیوان او، حاوی اشعار نغز و شیرین است. وی در موسیقی نیز صاحب‌نظر بود. دیوانش به چاپ رسیده است.
▪ فارغ رشتی (قرن 13 و اوایل 14). شاعری میهن‌دوست و آزاده معرفی شده است. اشعار او در جواب ایرانیانی که در قفقاز بر ملت ایران طعنه می‌زدند، در «نسیم شمال» سیداشرف منتشر می‌شد. در « باغ بهشت »، شعر « فوضولی موقوف » او به‌نام اشرف‌الدین حسینی آمده، ولی در ستون ادبیات « نسیم شمال » در «جواب اشعار ملانصرالدین تفلیسی» به‌نام « فارغ » ثبت شده است. بعید نیست که «فارغ» نام مستعار باشد.
▪ حاجی ملامحمدعلی (1320-1234)، فقیه و امام جمعة رشت. از آثار اوست: جبر و تفویض؛ سیاست مدون و محافل العارفین؛ مرقاة الصعود لاهل المعرفة و الشهود؛‌ شرح ابیات مثنوی.


 

سهراب سپهری نقاش و شاعر

تنها برادر سهراب، منوچهر در سال 1369 درگذشت. خواهران سهراب : همایوندخت، پریدخت و پروانه.
محل تولد سهراب باغ بزرگی در محله دروازه عطا بود.
سهراب از محل تولدش چنین میگوید :
... خانه، بزرگ بود. باغ بود و همه جور درخت داشت. برای یادگرفتن، وسعت خوبی بود. خانه ما همسایه صحرا بود . تمام رویاهایم به بیابان راه داشت... (هنوز در سفرم - صفحه 10)
سال 1312، ورود به دبستان خیام (مدرس) کاشان.
... مدرسه، خوابهای مرا قیچی کرده بود . نماز مرا شکسته بود . مدرسه، عروسک مرا رنجانده بود . روز ورود، یادم نخواهد رفت : مرا از میان بازیهایم ربودند و به کابوس مدرسه بردند . خودم را تنها دیدم و غریب ... از آن پس و هربار دلهره بود که به جای من راهی مدرسه میشد.... (اتاق آبی - صفحه 33)
... در دبستان، ما را برای نماز به مسجد میبردند. روزی در مسجد بسته بود . بقال سر گذر گفت : نماز را روی بام مسجد بخوانید تا چند متر به خدا نزدیکتر باشید.

سهراب سپهری صدای پای آب

چه تعبیر زیبایی برای خدا که سپهری می خواهد بگوید  همه جا هست و پوزخند بزند به آنها که او را فقط در کعبه جستجو می کنند و زحمت این راه را به خود می دهند و حواسشان هم به خدا نیست اول حواسشان این است که زیردست و یا له نشوند, دوم حواسشان به این است که باری به هر جهت مراسم تمام شود بروند بازار و تا دلشان می خواهد و پولشان که به آشکار و پنهان آورده اند کفاف می کند جنس بخرند, مقداری البته برای سوغات و بیشترش برای فروختن و سود کردن و دست مایه ای که از آن به بعد به او بگوید حاجی و او هم به راست و دروغ از آن پس به آن قسم بخورد. سپهری اعتراف می کند که مسلمان است, اما ببینید اجزاء مسلمانی او را چه ها تشکیل می دهند.

سهراب سپهری

اما روشنی گل ،به روشنی زندگی،خیره کننده و گاه کور کننده است.به رنگها،پهنه ها و فضاهایی پخش می شود   و در چشمان هنرمند پاشیده می شود.دلهره ی او را صد چندان میکند،قلم مویش را می لرزاند و گاه به زانویش   در می آورد.در ساعات آخر زندگیش ون گک فقط خورشید می دید.خورشید و آفتاب گردان و زمین و زمان دور(چرخش)سرش چرخید و سرانجام روشنی خیره کننده ی زندگی او را از پای درآورد. این کشمکشها بارها تجدید شد و بارها باز تجدید خواهد شد.زندگی به اندازه ای فراوان و گوناگون و بی کران است که نمی توان آن را باز نمود.رنج و درد و کشمکش از همین جا آغاز می شود و به همین جا نیز پایان می یابد.اصل دیدن است و چگونه دیدن .همه ی مکتبهای هنری نیز سرانجام به این اصل باز می گردد.زیرا نقاش می کوشد که ببیند و بیشتر و بهتر ببیند.این قشنگی هرگز فرو نمی نشیند زیرا زندگی بی کران و ریشه های دید بیبشمار است.تا کجا این دید  می تواند یک جانبه و بی پروا باشد و آیا میان دیوانگی مرزی هست؟به سختی می توان پاسخ داد.مرزی نبوده و نیست.مرز خود مائیم،قراردادهای ماست،اگر نه همه چیز در هم می آیند و خدا می داند آیا واقعیت همین آشفتگیهاست یا نظم های بظاهر خردمندانه. پرده ای ما را از دیدن باز میدارد.بی گمان پرده ای هست .همیشه.اینشتاین این را می گفت.و پیش از او عارفان ما.(هست از پس پرده گفتگوی من و تو ...)برداشتن این پرده یا پس زدن آن کاری است دشوار و پر خطر.همه از آن می هراسند زیرا آدمی برای آسوده زیستن خوش دارد قالبها و حدودی برای خویش بسازد