فرمت : WORD تعداد صفحه :18
مکتب نگارگری شیراز را میتوان ام المکاتب نگارگری ایران دانست؛ چون
مکتبی است که در آن نخستین نشانههای تصویرگری ایران به ظهور رسیده و
نخستین کتابخانهی مفصل و جامع در روزگار عضدالدولهی دیلمی در سدهی چهارم
هجری تشکیل شده است. این کتابخانه مسلماً بخشی به نام کتابت خـانه و
صورتخانه داشته که در آن شماری از هنرمندان ازکاتب و مذهب گرفته تا مصـور و
مـحرر و مجـلد و غیـره بـه کـار کتاب آرایـی مشغـول بـوده اند؛ چـنان که
نـسخهی مصور صور الکواکب الثابته نوشتهی عبدالرحمن صوفی، در سال 400
هجری منسوب به شیراز است و این نخستین نسخهی مصور بازمانده از مکتب شیراز
است که بهدست ما رسیده است. به نظر می رسد که سنت کتابت و کتاب آرایی پس
از آل بویه در شیراز ادامه یافته و سلجوقیان از آن بهره ها گرفته اند و
کتابخانه های خود را آراسته اند . از این سنت بوده که مکتب نگارگری شیراز
پس از استیلای مغولان و رواج و رشد کتاب آرایی در ایران، با ویژگی های خاص
خود سربرکشیده است.
مکتب نگارگری شیراز از سال 736 هـ . به بعد که آل اینجو در منطقهی فارس و
یزد و کرمان و اصفهان به قدرت می رسند به گونه ای خاص و شفاف شکل می گیرد و
نوع ویژه ای از نگارگری را به نمایش در می آورد که دقیقاً خصلت ایرانی
دارد و از تاثیرات بیرونی به دور است. این مکتب در دوره ی آل مظفر با
تغییری در برداشت های فرهنگی ادامه می یابد و تا تحویل قرن هشتم به نهم
هجری آثاری بایسته و در خور توجه تولید می ک ند و شاخصه ها و مولفههای خود
را هر چه بیشتر پربار و غنی ظاهر می سازد. با ورود تیموریان به این منطقه
از مکتبهای پربار نگارگری ایران میگردد و بداعت ها و نوآوری ها و
دستاوردهای چشمگیری به ظهور میرساند.
در مکتب شیراز هنر تذهیب و تصویر و بالاتر از همه کتابت و خطاطی، چهره ای
شاخص پیدا می کند و سنتی متمایز پدید می آورد؛ طوری که بعدها مکتب نگارگری
هرات را از این حیث سیراب می کند. در حقیقت اگر ما مثلث سه مکتب نگارگری
تبریز (ایلخانی)، تبریز –- بغداد (جلایری) و هرات (تیموری)
را در نظر آوریم، مکتب شیراز حکم پیش رانه ای را پیدا می کند که خصوصیات
مکتب تبریز ایلخانی و جلایری را از صافی خود رد می کند و آن را به مکتب
نگارگری هرات تحویل می دهد تا این خصوصیات را هر چه بیش تر پخته تر و
پروردهتر کند.
مکتب شیراز از یک نظر دیگر هم قابل اعتناست. از این مکتب است که نخستین
فرمان کلانتری کتابخانه ی سلطنتی را در دست داریم که ابراهیم سلطان به نام
نقاش، مذهب و کاتب برجستهی این مکتب، خواجه نصیر الدین محمد مذهب، صادر
کرده است. می دانیم که بعدها فرمان کلانتری کتابخانه ی سلطنتی هرات متاثر
از این فرمان است و مفاهیم و معانی آن ،گاه، عیناً تکرار شده است. این
تاثیرگذاری حتی در دوره ی صفویان هم به ویژه در فرمان کلانتری کتابخانه ی
سلطنتی تبریز که به نام کمال الدین بهزاد صادر شده، قابل پیگیری است.
تعامل فرهنگ ایرانی و عربی و ترکی در مکتب شیراز
مکتب نگارگری شیراز از سه دوره ی تاریخی آل اینجو، آل مظفر، و آل تیمور شکل گرفته است و این شکل گیری البته موقوف به یکصد و اندی سال از تاریخچه ی مکتب یعنی از سال 736 هـ تا 850 هـ . است آل اینجو که از سال 736 هـ . تا 756 هـ . در شیراز و پیرامون آن حکومت داشتند، مبشر و منادی فرهنگ ایرانی از نوع پیش از اسلامی، البته در چارچوب فرهنگ ایرانی- اسلامی سده ی هشتم هجری، بودند. در سال 756 هـ . آل مظرف جای آل اینجو را گرفتند.
فرمت : WORD تعداد صفحه :18
مکتب نگارگری شیراز را میتوان ام المکاتب نگارگری ایران دانست؛ چون
مکتبی است که در آن نخستین نشانههای تصویرگری ایران به ظهور رسیده و
نخستین کتابخانهی مفصل و جامع در روزگار عضدالدولهی دیلمی در سدهی چهارم
هجری تشکیل شده است. این کتابخانه مسلماً بخشی به نام کتابت خـانه و
صورتخانه داشته که در آن شماری از هنرمندان ازکاتب و مذهب گرفته تا مصـور و
مـحرر و مجـلد و غیـره بـه کـار کتاب آرایـی مشغـول بـوده اند؛ چـنان که
نـسخهی مصور صور الکواکب الثابته نوشتهی عبدالرحمن صوفی، در سال 400
هجری منسوب به شیراز است و این نخستین نسخهی مصور بازمانده از مکتب شیراز
است که بهدست ما رسیده است. به نظر می رسد که سنت کتابت و کتاب آرایی پس
از آل بویه در شیراز ادامه یافته و سلجوقیان از آن بهره ها گرفته اند و
کتابخانه های خود را آراسته اند . از این سنت بوده که مکتب نگارگری شیراز
پس از استیلای مغولان و رواج و رشد کتاب آرایی در ایران، با ویژگی های خاص
خود سربرکشیده است.
مکتب نگارگری شیراز از سال 736 هـ . به بعد که آل اینجو در منطقهی فارس و
یزد و کرمان و اصفهان به قدرت می رسند به گونه ای خاص و شفاف شکل می گیرد و
نوع ویژه ای از نگارگری را به نمایش در می آورد که دقیقاً خصلت ایرانی
دارد و از تاثیرات بیرونی به دور است. این مکتب در دوره ی آل مظفر با
تغییری در برداشت های فرهنگی ادامه می یابد و تا تحویل قرن هشتم به نهم
هجری آثاری بایسته و در خور توجه تولید می ک ند و شاخصه ها و مولفههای خود
را هر چه بیشتر پربار و غنی ظاهر می سازد. با ورود تیموریان به این منطقه
از مکتبهای پربار نگارگری ایران میگردد و بداعت ها و نوآوری ها و
دستاوردهای چشمگیری به ظهور میرساند.
در مکتب شیراز هنر تذهیب و تصویر و بالاتر از همه کتابت و خطاطی، چهره ای
شاخص پیدا می کند و سنتی متمایز پدید می آورد؛ طوری که بعدها مکتب نگارگری
هرات را از این حیث سیراب می کند. در حقیقت اگر ما مثلث سه مکتب نگارگری
تبریز (ایلخانی)، تبریز –- بغداد (جلایری) و هرات (تیموری)
را در نظر آوریم، مکتب شیراز حکم پیش رانه ای را پیدا می کند که خصوصیات
مکتب تبریز ایلخانی و جلایری را از صافی خود رد می کند و آن را به مکتب
نگارگری هرات تحویل می دهد تا این خصوصیات را هر چه بیش تر پخته تر و
پروردهتر کند.
مکتب شیراز از یک نظر دیگر هم قابل اعتناست. از این مکتب است که نخستین
فرمان کلانتری کتابخانه ی سلطنتی را در دست داریم که ابراهیم سلطان به نام
نقاش، مذهب و کاتب برجستهی این مکتب، خواجه نصیر الدین محمد مذهب، صادر
کرده است. می دانیم که بعدها فرمان کلانتری کتابخانه ی سلطنتی هرات متاثر
از این فرمان است و مفاهیم و معانی آن ،گاه، عیناً تکرار شده است. این
تاثیرگذاری حتی در دوره ی صفویان هم به ویژه در فرمان کلانتری کتابخانه ی
سلطنتی تبریز که به نام کمال الدین بهزاد صادر شده، قابل پیگیری است.
تعامل فرهنگ ایرانی و عربی و ترکی در مکتب شیراز
مکتب نگارگری شیراز از سه دوره ی تاریخی آل اینجو، آل مظفر، و آل تیمور شکل گرفته است و این شکل گیری البته موقوف به یکصد و اندی سال از تاریخچه ی مکتب یعنی از سال 736 هـ تا 850 هـ . است آل اینجو که از سال 736 هـ . تا 756 هـ . در شیراز و پیرامون آن حکومت داشتند، مبشر و منادی فرهنگ ایرانی از نوع پیش از اسلامی، البته در چارچوب فرهنگ ایرانی- اسلامی سده ی هشتم هجری، بودند. در سال 756 هـ . آل مظرف جای آل اینجو را گرفتند.