دانلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

دانلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

دانلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

دانلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

جبران خلیل جبران

فرمت : WORD          تعداد صفحه :22

ادیب و نقاش لبنانی صاحب مکتب ادبی جبرانیسم در ادبیات معاصر عرب و از پیشگامان ادبای مهجر. او در 5 صفر 1301/ 6 دسامبر 1883 در دهکدة کوهستانی بشراء * / بشری در شمال لبنان در خانوادة مسیحی مارونی تنگدستی زاده شد. دوستان نزدیک او از جمله میخائیل نعیمه نیز همین تاریخ را ذکر کرده اند اما برخی پژوهشگران بر آن اند که وی بعدها به سبب اعتقاد به تناسخ و اندیشة الوهیت در ژانویة 1921 در نامه ای به می زیاده (نویسندة لبنانی ) روز تولد خود را 6 ژانویه و مقارن با روز تولد مسیح اعلام کرده و حتی در مقاله ای نوشته که در بمبئی هند متولد شده است ( رجوع کنید بهخالد 1983 الف ص 18 همو 1983 ب ص 12 نعیمه ص 24 حنین 1983 الف ص 34 حطیط ص 437ـ 438).

مادرش کامله رحمه از ازدواج سوم خود با خلیل جبران صاحب سه فرزند به نامهای جبران سلطانه و مریانا شد (جبر 1981 ص 11ـ 12 حنین 1983 الف ص 80 نیز رجوع کنید به نعیمه ص 26ـ27).
جبران از پنج سالگی در مدرسة مارونی «مارالیشاع »در جنوب زادگاهش مشغول تحصیل شد. از همان کودکی قریحة وی در هنر نقاشی توجه مادرش را جلب کرد (خالد 1983 الف ص 22ـ25 اشتر ص 189 جبر 1981 ص 17). او در ده سالگی با آرزوی پرواز از صخره ای پرید و شانة چپش آسیب دید که تا پایان عمر او را رنج می داد ( رجوع کنید بهجبر 1981 ص 20 جبران 1379 ش پیشگفتار حجازی ص 9ـ10).

امام خمینى در پنج‏حوزه معرفت‏سیاسى

فرمت : WORD          تعداد صفحه :53

بسم الله الرحمن الرحیم

"و ضرب الله مثلا قریة کانت آمنة مطمئنة یاتیها رزقها رغدا من کل مکان فکفرت بانعم الله فاذاقها الله لباس الجوع و الخوف بما
کانوا یصنعون" (1)

معرفت‏سیاسى مجموعه‏اى از باورهاى ذهنى است که پنج‏حوزه قابل تفکیک دارد. مى‏خواهیم ببینیم حضرت امام (ره) در
کدامیک از این حوزه‏ها تبلور بیشترى دارند.

این پنج‏حوزه عبارتند از:

1. حوزه علم سیاست

2. حوزه علم به حوادث سیاسى

3. حوزه تحلیل سیاسى

4. حوزه آراى سیاسى

5. حوزه‏اندیشه سیاسى

اگر سوال شود: فرضیه‏ها و کشفیات علمى حضرت امام (ره) در موضوعات علم سیاست چیست؟ پاسخ روشن آن این است که در
حال حاضر هیچ. چرا که معظم له به این معنا عالم علم سیاست نبودند. یعنى اگر از ایشان دعوت مى‏شد که تئوریهاى علم سیاست
را براى دوره‏هاى دکترا و کارشناسى ارشد و کارشناسى تدریس کنند، حتى اگر فرصت داشتند نمى‏پذیرفتند و مى‏فرمودند که در
این رشته تخصصى ندارم، همچنان که اگر قرار بود فیزیک و شیمى یا اقتصاد تدریس کنند، باز هم همین را مى‏فرمودند. اگر به
کتابهایى که درباره تئوریهاى روابط بین‏الملل نگاشته شده توجه کنیم، در آنها نظریه‏هایى ارائه شده که زبان تخصصى است و حتى
اگر بسیارى از سیاستمداران موفق دنیا آنها را بخوانند، شاید بخوبى متوجه نشوند. البته این بدان معنا نیست که علم سیاست علم
عجیب و غریبى است و استعداد فوق‏العاده مى‏خواهد; بى‏گمان چنین نیست. برعکس علم سیاست‏با وجود قدمتى به‏اندازه عمر
علمى بشر، همچنان دانش لاغرى است و تعداد تئوریها و فرضیه‏هاى اثبات شده آن، براحتى قابل شمارش است. آنچه کتابهاى این
دانش را حجیم و متنوع ساخته، تعدد و کثرت موضوعات مصداقى است و نه تعدد و کثرت تئوریها و نظریه‏هاى آن.

در همین جا دو نکته قابل توجه است: اولین نکته اینکه حضرت امام (ره) به این معنا عالم علم سیاست نبودند، ولى نمى‏توان گفت
که از تئوریهاى این علم هم آگاهى نداشتند. چرا که‏اندیشمندان سیاسى به نحو کلى از شماى تئوریها مطلع‏اند. مثلا مورگانتا،
نظریه‏پرداز روابط بین‏الملل، قدرت سیاسى را در ظرف سیاست‏خارجى به شش عامل تقسیم کرده و در دانشگاهها، این شش
عامل به نام او تدریس مى‏شود. نظریه‏پردازان دقیقتر از او نیز عوامل متشکله قدرت را به سه، چهار و پنج عامل دیگر تقسیم‏بندى
کرده‏اند که نظرات آنها نیز در نقد نظریه مورگانتا مورد توجه قرار مى‏گیرد و دانشجو باید اسامى این نظریه‏پردازان را به خاطر
بسپارد تا نمره دریافت دارد. ولى یک اندیشمند سیاسى لازم نیست‏به طور دقیق اسامى نظریه‏پردازان و تاریخ دقیق این
نظریه‏پردازى را به خاطر داشته باشد. کافى است که بداند چنین نظریاتى نیز موجود است. بنابراین اگر از یک‏اندیشمند بپرسیم
نظریات مورگانتا در باب عوامل متشکله قدرت چیست؟ ممکن است‏بگوید، اول بار است که نام او را مى‏شنوم، ولى اگر بگوییم
عوامل متشکله قدرت چیست؟ یک‏اندیشمند سیاسى، کلیاتى را به خاطر دارد و بدون استناد به اسامى تئورى‏پردازان آنها،
مى‏تواند جسته گریخته، عواملى را ذکر کند که همین مقدار آگاهى از تئوریهاى عرضه شده براى‏اندیشه‏سازى کفایت مى‏کند.
شواهد نشان مى‏دهد که حضرت امام (ره) از سن نوزده سالگى، از وقتى به حوزه علمیه اراک رفتند و کودتاى سوم اسفند رخ داد تا
قبل از انقلاب، به مقالات و کتابهایى که به دانش خالص سیاست مى‏پرداخت، عنایت‏خاصى داشتند و این توجه تا چندى قبل از
انقلاب ادامه داشته است. مثلا (مرحوم) حاج احمد آقا گفتند: "حضرت امام (ره) کتاب شهریار ماکیاول را خوانده بودند و فرموده
بودند مثل اینکه اروپاییها آن زمان وضعشان از وضع این زمان ما بدتر بوده که چنین آدمى قانون جنگل را به جامعه تعمیم داده
است".

بازسازى‏اندیشه‏هاى فلسفى

نکته دیگر اینکه در تاریخ بشر گاه کسانى یافت مى‏شوند که به اصول کلى قوانین و سنتهاى خلقت دست مى‏یابند و چنین کسانى
لازم نیست همه چیز را بخوانند و به طور دقیق نسبت‏به ریزه‏کارى آن اصول آگاهى روشن و قابل بیان داشته باشند; چنانکه
پیامبران چنین بودند; البته در بیان نیز توانمند بودند، حکماى بزرگ چنین‏اند. بوعلى‏سینا چنین بود. سقراط این چنین بود.
شاید بتوان گفت، عارف کسى است که از طریق دیگر به چنین قواعدى نیز دست مى‏یابد. نقل شده که علامه طباطبایى (ره) با
مختصر آگاهى به فلسفه دکارت و کانت، براساس اصولى که در دست داشت تمام‏اندیشه‏هاى فلسفى آنان را بازسازى مى‏کرد و
مى‏گفت مثلا کسى که در فلان مسئله اینگونه‏اندیشیده است، نمى‏تواند نسبت‏به فلان مسئله اینگونه نیندیشیده باشد.

اهمیت نماز جماعت

فرمت : WORD          تعداد صفحه :13

نماز جماعت و....

آئین اسلام، از بعد اجتماعی مهمی برخوردار است و با عنایت به برکات آثار وحدت و تجمع و یکپارچگی، در بسیاری از برنامه‌هایش بر این بعد، تکیه و تأکید کرده است.

برگزاری نمازهای روزانة ‌واجب نیز به صورت جماعت و گروهی، یکی از این برنامه‌هاست. در اینجا به اهمیت «نماز جماعت» و آثار گوناگون آن اشاره می‌کنیم:

اهمیت نماز جماعت

غیر از آثار فردی و اجتماعی نماز جماعت (که به آنها اشاره خواهد شد) پاداشهای عظیمی برای آن بیان شده که در اینجا به بعضی از روایات، اشاره می‌شود.

از رسول خدا(ص)‌ نقل شده که:

نماز کسی که صدای اذان را بشنود و بی‌دلیل، در نماز جماعت مسلمانان شرکت نکند، ارزشی ندارد.

در حدیث، تحقیر نماز جماعت، به منزلة ‌تحقیر خداوند بشمار آمده است.

شرکت دائم در نماز جماعت، انسان را از منافق شدن بیمه می‌کند. و برای هر گامی که به سوی نماز جماعت و مسجد برداشته شود، ثواب و حسنه در نظر گرفته شده است.

همین که کسی برای شرکت در نماز جماعت از منزل خارج می‌شود، یا در مسجد، در انتظار نماز جماعت به سر می‌برد پاداش کسی را دارد که در این مدت، به نماز مشغول بوده است.

تعداد حاضر در نماز جماعت، هر چه بیشتر باشد، پاداش آن بیشتر است. این کلام رسول خدا(ص)‌ است که فرمود.

حدیث جالبی در بیان فضیلت نماز جماعت است که قسمتی از آن در رساله‌های عملیه هم ذکر شده که ترجمه تمام حدیث چنین است:

اگر اقتدا کننده 1 نفر باشد، پاداش 150 نماز داده می‌شود.

اگر اقتدا کننده 2 نفر باشد، پاداش 600 نماز داده می‌شود.

اگر اقتدا کننده 3 نفر باشد، پاداش 1200 نماز داده می‌شود.

اگر اقتدا کننده 4 نفر باشد، پاداش 2400 نماز داده می‌شود.

اگر اقتدا کننده 5 نفر باشد، پاداش 4800 نماز داده می‌شود.

اگر اقتدا کننده 6 نفر باشد، پاداش 9600 نماز داده می‌شود.

اگر اقتدا کننده 7 نفر باشد، پاداش 19200 نماز داده می‌شود.

اگر اقتدا کننده 8 نفر باشد، پاداش 36400 نماز داده می‌شود.

اگر اقتدا کنندگان و امام جماعت به 10 نفر رسیدند، پاداش 72800 نماز را دارد.

پى ریزى اخلاق بر مبناى دین 20 ص

فرمت : WORD          تعداد صفحه :20

پى ریزى اخلاق بر مبناى دین
در پرتو ارتباط عمیق و ستودنى دین و اخلاق، تنها سؤال طبیعى [و بجا] این است که
آیا اخلاق نوعى وابستگى ذاتى به دین دارد؟ نشانههاى [این وابستگى] زیاد است: هنجارهاى
اخلاقى بخش عمدهاى از آموزههاى دینى را تشکیل مىدهند; [آموزههایى] که به نوبه خود تقریبا
با هنجارهاى نظریههاى غیر دینى اخلاق مطابق هستند. اما آیا این، به معناى وابستگى اخلاق
به دین است؟ اگر آرى، چگونه؟
١. خدا و خیر اخلاقى
١
یک شکل ساده وابستگى اخلاق به دین وجود دارد که به محض بیان، باید آن را کنار
نهاد; [و آن این که] ممکن است چنین احتجاج کرد که چون خداوند، خالق جهان و هر چیزى
است که در آن است (کل چیزها) ( ۱) ، پس در این میان خالق خیر [هم] هست و اگرخدا نبود،
چیزى به اسم خیر وجود نداشت. بنابراین، اخلاق که اساسا با خیر سروکار دارد، در اصل
هستى خود مستقیما وابسته به خداوند است. دست کم به خاطر [توضیح] این استدلال، (و
احتمالا با تسامح کامل) فرض مىشود که وابستگى به خدا مستلزم وابستگى به دین است; در
نتیجه اخلاق مبتنى بر دین است. (دین چیزى همچون یک نظریه یا [تنها] نظریه درباره
خداست.) اما این صورت بىحاصل وابستگى به دین، چندان عادى و معمولى است که توجه
زیادى را به خود جلب نمىکند. زیرا با این حساب، هر چیزى وابستگى به دین دارد; از فیزیک
و ریاضیات گرفته تا زیستشناسى و روانشناسى. (اظهارات ویلیام فرانکنا را درباره چنین
( نظریهاى، که به دیتریش ون هیلد بران، منسوب است، بنگرید). ( ۲