دانلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

دانلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

دانلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

دانلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

َسوره توبه

- نامهاى این سوره
مفسران براى این سوره نامهاى زیادى که بالغ برده نام مى شود ذکر کرده اند، که از همه معروفتر ((برائت )) و ((توبه )) و ((فاضحه )) است ، و هر یک از این نامها دلیل روشنى دارد، نام برائت به این جهت بر این سوره گذارده شده که آغاز آن برائت و بیزارى خداوند از مشرکان پیمان شکن است .
و ((توبه )) به این خاطر است که در این سوره سخن از ((توبه )) فراوان به میان آمده ، و نامگذارى به ((فاضحه )) به جهت آن است که آیات مختلفى از آن موجب رسوائى و فضاحت منافقان و پردهبردارى از روى اعمالشان بوده است .
2 - تاریخچه نزول سوره
این سوره آخرین سوره یا از آخرین سوره هائى است که بر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) در مدینه نازل گردید، و همانگونه که گفتیم داراى 129 آیه است .
آغاز نزول آن را در سال نهم هجرت مى دانند، و مطالعه آیات سوره نشان مى دهد که قسمتى از آن پیش از جنگ تبوک ، و قسمتى به هنگام آمادگى براى جنگ ، و بخش دیگرى از آن پس از مراجعت از جنگ نازل شده است .
از آغاز سوره تا آیه 28 قبل از فرا رسیدن مراسم حج نازل گردیده ، و همانطور که شرح آن به خواست خدا خواهد آمد، آیات آغاز این سوره که پیرامون وضع باقیمانده مشرکان بود در مراسم حج به وسیله امیر مؤ منان على (علیه السلام ) به مردم ابلاغ شد.


تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 272

3 - محتواى سوره
از آنجا که این سوره به هنگام اوج گرفتن در جزیره عرب و پس از در هم شکسته شدن آخرین مقاومت مشرکان نازل گردیده ، محتواى آن داراى اهمیت ویژه و فرازهاى حساسى است .
قسمت مهمى از آن پیرامون باقیمانده مشرکان و بت پرستان و قطع رابطه با آنها، و الغاء پیمانهائى است که با مسلمانان داشتند (بخاطر نقض مکرر این پیمانها از طرف آنان ) تا بقایاى بت پرستى براى همیشه از محیط اسلام بر چیده شود.
و از آنجا که با گسترش اسلام و در هم شکسته شدن صفوف دشمنان عده اى تغییر چهره داده ، خود را در صفوف مسلمانان جاى دادند، تا در فرصت مناسب به اسلام ضربه کارى زنند، قسمت مهم دیگرى از این سوره از منافقان و سرنوشت آنان سخن مى گوید، و به مسلمانان شدیدا هشدار مى دهد و نشانه هاى منافقان را بر مى شمرد.
بخش دیگرى از این سوره پیرامون اهمیت جهاد در راه خدا است ، زیرا در این موقع حساس غفلت از این موضوع حیاتى باعث ضعف و عقب نشینى و یا شکست مسلمانان مى شد.
بخش مهم دیگرى از این سوره به عنوان تکمیل بحثهاى گذشته از انحراف اهل کتاب (یهود و نصارى ) از حقیقت توحید، و انحراف دانشمندانشان از وظیفه رهبرى و روشنگرى سخن مى گوید.
و نیز در آیات دیگرى به تناسب بحثهاى مربوط به جهاد، مسلمانان را به اتحاد و فشردگى صفوف دعوت مى کند و متخلفین یعنى افراد سست و تنبلى که به بهانه هاى مختلف شانه از زیر بار وظیفه جهاد تهى مى کردند شدیدا سرزنش و ملامت و به عکس از مهاجرین نخستین و سایر مؤ منان راستین مدح و ستایش

سوره جاثیه

سوره جاثیه

این سوره در ((مکه )) نازل شده , و داراى 37 آیه است .

محتواى سوره :.

محتواى این سوره را مى توان در هفت بخش خلاصه کرد:
1ـ عظمت قرآن مجید و اهمیت آن .
2ـ بیان گوشه اى از دلائل توحید در برابر مشرکان .
3ـ ذکر پاره اى از ادعاهاى ((طبیعى مسلکان )) و پاسخ قاطع به آن .
4ـ اشاره کوتاهى به سرنوشت بعضى از اقوام پیشین همچون بنى اسرائیل .
5ـ تهدید شدید نسبت به گمراهانى که اصرار و پافشارى بر عقائد انحرافى خود دارند.
6ـ دعوت به عفو و گذشت در عین قاطعیت و عدم انحراف از مسیر حق .
7ـ اشارات گویایى به حوادث تکان دهنده قیامت .
نـام ایـن سوره ((جاثیه )) است به تناسب آیه 28 این سوره ـجاثیه یعنى ;Š کسى که به زانو درآمده ـ و اشاره به وضع بسیارى از مردم در صحنه قیامت در دادگاه عدل الهى است.

 

فضیلت تلاوت سوره :.

در حدیثى از پیامبر(ص ) مى خوانیم : ((کسى که سوره جاثیه را بخواند (و البته در آن اندیشه کند و در زنـدگـى خـود به کار بندد)خداوند عیوب او را روز قیامت مى پوشاند و ترس و وحشت او را به آرامش مبدل مى سازد)).
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر.
(آیه )ـ.

انگیزه هاى مخالفت با حکومت علوى

امام على بن ابى طالب(ع)، علاوه بر خلافت و جانشینى منصوص از رسول گرامى اسلام(ص)، پس از کشته شدن خلیفه سوم، در تاریخ بیست و پنجم ذى حجه سى و پنج هجرى (ششصد و چهل و چهار میلادى)[1]، با همه استنکافش از پذیرفتن حکومت و خلافت، با اقبال عمومى و اصرار آنان براى پذیرش منصب حکومت ظاهرى، مواجه شد، و با بیعت آنان و در رأس همه، بیعت اصحاب پیامبر از مهاجران و انصار، عملاً متصدى امر حکومت و خلافت بر مسلمانان گردید.

در باره حکومت ظاهرى امام على(ع) و به تعبیر دیگر، حکومت علوى، چند مسأله از مسلّمات تاریخى است.

نخست اینکه امام(ع) در فضاى کاملاً آزاد سیاسى ـ اجتماعى و با اقبال عمومى و اشتیاق توده هاى مردم مسلمان و بیعت از روى میل و اختیار آنان، به حکومت رسید؛ چون، مردم پس از پشت سر گذاشتن دوران سخت و تلخ حکومت پیشینیان و انواع تبعیضها، بى عدالتیها و فساد و تباهى، به این نتیجه رسیدند که تنها راه نجاتشان از آن اوضاع نابسامان و جوّ تبعیض آمیز و ستم آلود، پایان دادن به دوران حکومت خلیفه پیشین و تعیین خلیفه جدید است، لذا پس از وى، به در خانه وصى و جانشین بحق پیامبر(ص) حضرت على(ع) روى آوردند و دست بیعت به سویش گشودند و به طور جدى، خواهان حکومت علوى بودند و در برابر عدم پذیرش امام(ع) اصرار ورزیده و آن حضرت را بر اجابت درخواست خود در تنگنا قرار دادند. امام(ع) در این باره فرموده است:

«ازدحام فراوانى که مانند یالهاى کفتار بود [به هم فشرده و انبوه] مرا به قبول خلافت وا داشت. آنان، از هر طرف، مرا احاطه کردند [و] چیزى نمانده بود که دو نور چشمم زیر پا له شوند! آن چنان جمعیت به پهلوهایم فشار آورد که سخت مرا به رنج انداخت و ردایم از دو سو پاره شد! مردم همانند گوسفندانى [گرگ زده که دور تا دور چوپان جمع شوند مرا در میان گرفتند.[2]

مانند شترهاى ماده اى که به فرزندان

اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام

اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام

با توجه به مبانى انسان شناختى اسلامى از قبیل فطرت الهى، مى توان اهداف تعلیم وتربیت را به سه طبقه ی هدف غایى و نهایى، اهداف متوسط یا زمینه ساز و اهداف جزئى و رفتارى تقسیم کرد.(1)
البته وجود این طبقات بدین معناست که هدف نهایى، نقطه ی مطلوب است و براى دستیابى به آن باید از اهداف متوسط گذر کرد.ابتدا به شرح هدف غایى و سپس اهداف متوسط مى پردازیم:هدف غایى تعلیم و تربیت هدف غایى تعلیم و تربیت از نظر اسلام، این است که آدمى به کمال نهایى خود که قرب خداى متعال است نائل شود. به عبارت دیگر هدف غایى، قرب به ذات مقدسى است که مستجمع جمیع صفات جمالیه و کمالیه است، حقیقتى بى نهایت و کامل و مطلق که شایسته است در متن زندگى آدمیان حضور یابد و همه ی فعالیت های آنان به سوی اومعطوف گردد و محور همه ی افعالشان باشد.در تعلیم و تربیت اسلامى حرکت و هدایت آدمى به سوى خیر اعلى و مقصد نهایى ودر صراط مستقیم عبودیت حضرت حق، تسهیل مى شود (2) تا آدمى در پرتو ایمان و عمل صالح و تواصى به حق و تواصى به صبر، گردنه ها را در نوردد و موانع کمال را یکى بعد ازدیگرى پشت سر گذارد.از آیات قرآن کریم به روشنى بر مى آید که مرجع و منتهى و غایت حرکت آدمى، به سوى خداى سبحان است. اینک برخى از آیاتى را که بر این حقیقت دلالت دارند مى آوریم:
1-و الی الله ترجع الامور (بقره / 210)
همه ی امور به خدا باز می گردد.
2-ان الی ربک الرجعی (علق / 8)
محققا بازگشت به سوى خداست
3-و ان الی ربک المنتهی (نجم / 42)
و کار خلق به سوى خدا منتهى مى شود (که او منتهاى آمال عارفان و نیاز نیازمندان است).
4-و الیه یرجع الأمر کله (هود / 123)
و امور عالم همه به خدا باز مى گردد.
5-یا أیتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربک راضیة مرضیة فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی (فجر / 27-30)
(به اهل ایمان، خطاب لطف رسد که:)اى نفس قدسى مطمئن و دلارام (به یاد خدا) امروز به حضور پروردگارت باز آی که تو خشنود، و او راضى از (اعمال) تو است باز آى و در صف بندگان خاص من درآى، و با خشنودى در بهشت من داخل شو.

ویژگى هاى هدف غایى

سوره جمعه

نماز جماعت و نماز جمعه

در اینجا برخی خصوصیات نماز جماعت و نماز جمعه را ذکرمی‏کنم.می‏دانیم نماز جماعت در اسلام سنت‏بسیار مؤکدی است ولی‏مستحب است نه واجب،مگر اینکه به شکل اعراض از جماعت‏باشدیعنی کسی به هیچ شکلی در هیچ جماعتی شرکت نکند که این کارش‏حرام است و اگر زمانی باشد که حکومت،حکومت اسلامی باشد چنین‏فردی را مجبور به شرکت در جماعت می‏کنند.پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حتی‏قصد کردند که خانه کسانی را که اعراض از جماعت داشتند خراب کنند;

فرمودند:شرکت نکردن به طور مطلق در جماعت مسلمین نوعی نفاق‏است.به هر حال مساله نماز جماعت‏یکی از خصوصیاتش این است که‏فی حد ذاته مستحب است.

خصوصیت دیگر نماز جماعت این است که نماز جماعت را به‏صورت متعدد هم می‏شود اقامه کرد;یعنی در یک شهر،مسجد هر محلی‏و مسجد جامع شهر هر کدام می‏توانند نماز جماعت مستقلی داشته باشند.

در شیعه‏گاهی یک مسجد ده تا نماز جماعت دارد که این دیگر تقریبا نمازتفرقه است.برخی نماز جماعت‏های شیعه شده است نمازهای تفرقه،چون در بسیاری از مساجد چندین نماز جماعت‏بر پا می‏شود.

خصوصیت‏سوم این است که نماز جماعت‏با نماز فرادی اختلاف‏زیادی ندارد،همان نماز فرادی است که به صورت جمعی خوانده‏می‏شود و تفاوت فقط در این جهت است که امام،قرائت‏یعنی حمد وسوره را می‏خواند و مامومین استماع می‏کنند.امام نیابت می‏کند از آنها درقرائت‏حمد و سوره.البته مامومین در حرکات و سکنات و اذکار و اورادهم باید پیرو و تابع امام باشند،قبل از امام به رکوع نروند،قبل از امام به‏سجود نروند و ذکری نگویند.

ولی نماز جمعه یک نماز جماعت‏خاص است.اولین تفاوت آن بانماز جماعت این است که واجب است،جز بر افرادی که عذر داشته باشندمثلا مریض باشند.همچنین بر زنان هم واجب نیست،مثل جهاد است که‏بر زنان،مریضها و مسافران و چند دسته دیگر واجب نیست ولی بر باقی‏مردان واجب است که شرکت کنند. فرق دیگر نماز جمعه با نماز جماعت این است که بر خلاف نمازجماعت که در یک شهر مسجد هر محلی می‏تواند یک نماز جماعت‏داشته باشد، نماز جمعه را در یک شهر به صورت متعدد نمی‏شود اقامه‏کرد;یعنی یک نماز جمعه باید اقامه شود و بس.این که می‏گوییم یک شهر،ملاک یک شهر نیست.بر مکلفین اگر فاصله آنها از دوازده کیلومتر بیشترنیست،واجب است که شرکت کنند.این را در نظر داشته باشید که مردم‏قدیم که پیاده و یا با الاغ و اسب و قاطر می‏آمدند برای طی دوازده کیلومترحداقل دو ساعت در راه بودند.دو ساعت می‏رفتند و دو ساعت‏بر می‏گشتند که رفت و آمدشان چهار ساعت طول می‏کشید. 

سوره حمد

سوره‌ فاتحه الکتاب (حمد)

این سوره در مکه نازل شده و دارای هفت آیه است.

ویژگی‌های سوره‌ی حمد :

1-

آغاز این سوره با حمد و ستایش پروردگار و با ابراز ایمان با مبدأ و معاد (خداشناسی و ایمان به رستاخیز) ادامه و با تقاضاها و نیازهای بندگان پایان می‌گیرد.

2-سوره‌ی حمد اساس قرآن است در حدیثی از پیامبر اکرم (ص)می‌خوانیم که :

«الحمد ام القرآن » و این هنگامی بود که «جابر بن عبدالله انصاری» خدمت پیامبر (ص) رسید، پیامبر به او فرمود : «آیا برترین سوره‌ای که خداوند در کتابش نازل کرده به تو تعلیم کنم».

جابر عرض کرد آری، پیامبر سوره حمد که امّ الکتاب است به او آموخت.

سپس فرمود « این سوره شفای هر دردی است مگر مرگ»

(امّ) به معنی اساس و ریشه است. «ابن عباس» مفسر معروف می‌گوید: «هر چیزی اساس و شالوده‌ای دارد ... و اساس و زیربنای قرآن سوره حمد است».

2-

سوره شعرا

محتواى سوره :.

مـى دانـیـم در سـوره هاى مکى که در آغاز دعوت اسلام نازل گردید بیشتر روى اصول اعتقادى , تـوحـید,,معاد و عودت پیامبران خدا و اهمیت قرآن تکیه مى شد, وتقریبا تمام بحثهاى سوره شعرا پیرامون همین مسائل دور مى زند.در حقیقت مى توان محتواى این سوره را در چند بخش خلاصه کرد:.بـخـش اول طـلـیـعه سوره است که از حروف مقطعه , و سپس عظمت مقام قرآن و تسلى خاطر پـیـامـبـر(ص ) در بـرابر پافشارى و خیره سرى مشرکان و اشاره اى به بعضى از نشانه هاى توحید و صفات خدا سخن مى گوید.بـخـش دوم فـرازهایى از سرگذشت هفت پیامبر بزرگ و مبارزات آنها را باقومشان , و لجاجتها و خـیـره سریهاى آنان را بازگو مى کند که شباهت زیادى با منطق مشرکان عصر پیامبر اسلام (ص ) داشته و نیز مخصوصا روى عذاب دردناک این اقوام و بلاهاى وحشتناکى که بر آنها فرود آمد تکیه شده است که خود تهدید مؤثرى براى مخالفان پیامبراسلام در آن شرایط است.بـخـش سـوم کـه در حـقـیـقـت جـنبه نتیجه گیرى از بخشهاى گذشته داردـپیرامون پیامبر اسـلام (ص ) و عظمت قرآن و تکذیب مشرکان و دستوراتى به آن حضرت در زمینه روش دعوت , و چـگـونگى برخورد با مؤمنان سخن مى گوید, وسوره را با بشارت به مؤمنان صالح و تهدید شدید ستمگران پایان مى دهد.
ضمنا نام این سوره از چند آیه آخر که پیرامون شعراى بى هدف سخن مى گوید گرفته شده است .

فضیلت تلاوت سوره :.

در حدیثى از پیامبر اسلام (ص ) چنین مى خوانیم : ((کسى که سوره شعرا رابخواند به عدد کسى که نوح را تصدیق و یا تکذیب کرده است ده حسنه براى اوخواهد بود, و همچنین هود, شعیب , صالح و ابراهیم و به عدد تمام کسانى که تکذیب عیسى و تصدیق محمد(ص ) کرده اند)).
البته منظور تلاوتى است که مقدمه تفکر و سپس اراده و عمل باشد.

 

 

 

                                     به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 

(آیـه 1)ـبـاز در آغـاز ایـن سوره با نمونه دیگرى از حروف مقطعه قرآن روبرومى شویم ((طا, سین , میم )) (طـسم ).روایات متعددى از پیامبراکرم (ص ) یا بعضى از صحابه در تفسیر ((طسم )) نقل شده که همه نشان مـى دهـد این حروف علامتهاى اختصارى از نامهاى خدا, یانامهاى قرآن , و یا مکانهاى مقدس و یا بعضى از درختان بهشتى و مانند آن است .
ایـن روایات , تفسیرى را که در آغاز سوره اعراف در این زمینه نقل کردیم تاییدمى کند, و در عین حـال بـا آنـچـه در آغاز سوره بقره آوردیم که منظور بیان اعجاز وعظمت قرآن است که این کلام بزرگ از حروف ساده و کوچک ترکیب شده است منافاتى ندارد.

 

(آیـه 2)ـاین آیه عظمت قرآن را این چنین بیان مى کند: ((اینها آیات کتاب مبین است )) (تلک آیات الکتاب المبین ).تـوصـیف ((قرآن )) به ((مبین )) که در اصل از ماده ((بیان )) است اشاره به آشکاربودن عظمت و اعـجـاز آن مـى بـاشـد کـه هر چه انسان در محتواى آن بیشتر دقت کند به معجزه بودنش آشناتر مى شود.از این گذشته قرآن بیان کننده ((حق )) از ((باطل)) و آشکارکنند راه سعادت وپیروزى و نجات از گمراهى است .

سوره شمس

سوره شمس

این سوره در ((مکه )) نازل شده و 15 آیه دارد .

محتوا و فضیلت سوره :.

این سوره که در حقیقت سوره ((تهذیب نفس )) و ((تطهیر قلوب از ناپاکیها وناخالصیها))ست , بر مـحـور هـمـین معنى دورمى زند, منتها در آغاز سوره به یازده موضوع مهم از عالم خلقت و ذات پاک خداوند براى اثبات این معنى که فلاح و رستگارى در گرو تهذیب نفس است قسم یاد شده , و بیشترین سوگندهاى قرآن را بطور جمعى در خود جاى داده است .
و در پـایـان سـوره به ذکر نمونه اى از اقوام متمرد و گردنکش ـکه به خاطر ترک تهذیب نفس در شـقـاوت ابـدى فـرو رفـتـند, و خداوند آنها را به مجازات شدیدى گرفتار کرد, یعنى قوم ثمودـ مى پردازد.
در فضیلت .
تـلاوت ایـن سوره همین بس که در حدیثى از پیغمبراکرم (ص )آمده است : ((هرکس آن را بخواند گوئى به تعداد تمام اشیائى که خورشید و ماه برآنها مى تابد در راه خدا صدقه داده است ))!.
و مـسـلما این فضیلت بزرگ از آن کسى است که محتواى بزرگ این سوره کوچک را در جان خود پیاده کند, و تهذیب نفس را وظیفه قطعى خودبداند.
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر.
(آیه )ـ.

رستگارى بدون تهذیب نفس ممکن نیست !.

سـوگـندهاى پى درپى و مهمى که در آغاز این سوره آمده , به یک حساب ((یازده )) سوگند و به حـسـاب دیگر ((هفت )) سوگند است , و به خوبى نشان مى دهد که مطلب مهمى در اینجا مطرح است , مطلبى به عظمت آسمانها و زمین و خورشید وماه , مطلبى سرنوشت ساز و حیات بخش .
نخست مى فرماید: ((به خورشید و گسترش نور آن سوگند))(والشمس وضحیها).
سوگندهاى قرآن عموما دو مقصد را تعقیب مى کند: نخست اهمیت مطلبى که سوگند به خاطر آن یـاد شـده , و دیـگـر اهـمـیت خود این امور که مورد سوگند است ,چرا که سوگند همیشه به موضوعات مهم یاد مى شود.
((خـورشـیـد)) مـهمترین و سازنده ترین نقش را در زندگى انسان و تمام موجودات زنده زمینى دارد, زیرا علاوه بر این که منبع ((نور)) و ((حرارت )) است و این دو از عوامل اصلى زندگى انسان بـه شـمـار مـى رود

سوره کافرون

سوره کافرون [109]

این سوره در ((مکه )) نازل شده و داراى 6 آیه است .

محتواى سوره :

لـحـن سوره نشان مى دهد در زمانى نازل شده که مسلمانان در اقلیت بودند وکفار در اکثریت , و پیغمبر اکرم (ص) از ناحیه آنها سخت در فشار بود, و اصرارداشتند او را به سازش با شرک بکشانند, پـیامبر(ص) دست رد بر سینه همه آنهامى زند, و آنها را بکلى مایوس مى کند, بدون آن که بخواهد با آنها درگیر شود.

ایـن سـرمـشـقى است براى همه مسلمانان که در هیچ شرائطى در اساس دین واسلام با دشمنان سـازش نـکـنـنـد, و هـر وقت چنین تمنائى از ناحیه آنها صورت گیردآنها را کاملا مایوس کنند, مخصوصا در این سوره دو بار این معنى تاکید شده که ((من معبودهاى شما را نمى پرستم )) و این تـاکـیـد بـراى مایوس ساختن آنها است , همچنین دوباره تاکید شده که ((شما هرگز معبود من , خـداى یـگانه را نمى پرستید)) و این دلیلى است بر لجاجت آنها, و سرانجامش این است که ((من و آیین توحیدیم , و شما وآیین پوسیده شرک آلودتان ))!.

فضیلت تلاوت سوره :

در حـدیـثـى از پـیغمبراکرم (ص) نقل شده که فرمود: ((کسى که سوره ((قل یا ایهاالکافرون )) را بـخـوانـد گـوئى ربـع قـرآن را خـوانـده , و شیاطین طغیانگر از او دورمى شوند, و از شرک پاک مى گردد, و از فزع بزرگ (روزقیامت ) در امان خواهد بود)).

و در حدیثى از امام صادق (ع) مى خوانیم که فرمود: ((پدرم مى گفت : ((قل یاایها الکافرون )) ربع قـرآن است , و هنگامى که از آن فراغت مى یافت مى فرمود: من تنها خدا را عبادت مى کنم من تنها خدا را عبادت مى کنم )).

سوره مریم

 

مقدمه

این سوره در مکه نازل شده و 98 آیه است

محتواى سوره

این سوره از نظر محتوا داراى چندین بخش مهم است :

1- مهمترین بخش این سوره را قسمتى از سرگذشت زکریا و مریم و حضرت مسیح (علیه السلام ) و یحیى و ابراهیم قهرمان توحید و فرزندش اسماعیل و ادریس و بعضى دیگر از پیامبران بزرگ الهى ، تشکیل مى دهد که داراى نکات تربیتى خاصى است .

2- قسمت دیگرى از این سوره که بعد از بخش نخست مهمترین بخش ‍ را تشکیل مى دهد مسائل مربوط به قیامت و چگونگى رستاخیز و سرنوشت مجرمان و پاداش پرهیزکاران و مانند آنست .

3- بخش دیگر مواعظ و نصائحى است که در واقع مکمل بخشهاى گذشته مى باشد.

4- بالاخره آخرین بخش ، اشارات مربوط به قرآن و نفى فرزند از خداوند و مساله شفاعت است که مجموعا برنامه تربیتى مؤ ثرى را براى سوق نفوس انسانى به ایمان و پاکى و تقوا تشکیل مى دهد.

فضیلت سوره از پیامبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) چنین نقل شده است که هر کس این سوره را بخواند به تعداد کسانى که زکریا را تصدیق یا تکذیب کردند و همچنین یحیى و مریم و عیسى و موسى و هارون و ابراهیم و اسحاق و یعقوب و اسماعیل ، آرى به تعداد هر یک از آنها خداوند ده حسنه به او مى دهد، همچنین به تعداد کسانى که (به دروغ و تهمت ) براى خدا فرزندى قائل شدند و نیز به تعداد کسانى که فرزند قائل نشدند.