محتوای سوره ملک
این سوره، که سرآغاز جزء29 قرآن مجید است، از سوره هائی است که بنابر مشهور- تمام آن در « مکّه» نازل شده، همان گونه که غالب سوره های این جزء « مکّی » است، بلکه، به گفته بعضی از مفسران، تمام سوره های این جزء مکی است، به عکس سوره های جزء قبل که مدنی بود ولی چنان که خواهیم گفت : سوره دهر (یا سوره های انسان ) از این قاعده مستثنی است و در مدینه نازل شده است.
سوره ملک که نام دیگرش سوره منجیه (نجات بخش) و نام سومش واقیه یا مانعه است (زیرا تلاوت کننده، خود را از عذاب الهی یا عذاب قبر نگاه می دارد ) از سوره های بسیار پر فضیلت قرآن می باشد، و مسائل زیادی در آن مطرح شده، که عمدتا بر سه بخش دور می زند :
بخش اول-بحث هائی پیرامون مبدأ صفات خداوند و نظام شگفت انگیز خلقت، مخصوصا آفرینش آسمانها و ستارگان و آفرینش زمین و مواهب آن و همچنین آفرینش پرندگان، و آب های جاری و آفرینش گوش و چشم و ابزار شناخت.
بخش دوم-بحث هائی پیرامون معاد و عذاب دوزخ و گفتگوهای مأموران عذاب با دوزخیان و مانند آن.
بخش سوم-انذار و تهدیدکافران و ظالمان به انواع عذاب های دنیا و آخرت. و به گفته بعضی : از نظر محور اصلی تمام سوره را همان مالکیت و حاکمیت خدا تشکیل می دهد که در نخستین آیه آمده است.
سوره نحل آیه های 55 الی 79 از قرآن عثمان طاها
لیکفر و ابما اتینا هم فتمتّعوا فسوف تعلمون
و با وجود آن همه نعمت که به آنها دادیم باز براه کفر و کفران بروند باری (این دو روزه دنیا را به کامرانی حیوانی بپردازید) که به زودی خواهید دانست
به نظر من چون انسان فراموش کار است پس از مدتی اصول و تعالیم الهی را فراموش کرده و به راه غفلت می رود
و یجعلون لما لا یعلمون نصیبا ممّ رزقناهم تالله لتسئلنّ عمّا کنتم تفترون
و این مشرکان برای بتان از روی جهل نصیبی از رزقی که به آنها دادیم قرار می دهند سوگند به خدای یکتا که البته از آنها از این دروغ و عقاید باطلشان باخواست خواهد شد
سوره یوسف
بسم الله الرحمن الرحیم
1- الر تلک ایات الکتاب المبین
ترجمه: (آلر حروف مقطعه رموز خدا و رسول است) این است آیات کتاب الهی که حقایق را آشکار می سازد.
موضوع: آیات الهی
مخاطب: جمیع ناس
2- انّا انزلناه قراناً عربیّاً لعلّکم تعقلون
ترجمه: این قرآن مجید را ما به عربی (فصیح) فرستادیم که شما به تعلیمات آن عقل و هوش یابید
موضوع: تعقل و تفکر
مخاطب: جمیع ناس
3- نحن نقصّ علیک احسن القصص بما او حینا الیک هذا القرآن و ان کنت من قبله لمن الغافلین
ترجمه: ما بهترین حکایات را به وحی این قرآن بر تو می گوئیم هر چند پیش از این وحی بر آن اگاه نبودی
موضوع: وحی الهی
مخاطب: حضرت محمد (ص)
قرآن کریم، آفرینش آسمان و زمین و بقاء آنها را به شکل کنونی، محدود به وقت معینی کرده است و این آیات حاکی از این است که در صورت تمام شدن آن مدت، بساط این جهان برچیده می شود، نظیر آیه : «...و سخرالشمس و القمر کل یجری لاجل مسمی...» (خداوند خورشید و ماه را برای بهره مندی شما، مسخر ساخته و همه آنها برای مدتی معین در جریان هستند(
بنابراین از همان ابتدا موقت بودن نظام کنونی خلقت با کلمه «اجل مسمی» اعلام شده است و آن اجل هنگامی است که قرار است قیامت برپا شود و در آن هنگام همانگونه که قبلا اشاره شد دو نفخ صور خواهد شد که یکی به نام «نفخه اماته» و دیگری «نفخه احیاء» می باشد. (در شماره قبل شرح آنها گذشت(
اما در بیان کیفیت این دو نفخه در قرآن کریم آیات زیادی وجود دارد. قرآن کریم در بیان وضعیت آسمان، خورشید، ماه، کوه ها و دریا ها و... در زمان نفخه صور اول می فرماید:
»به محض این که یک بار در صور دمیده شود و زمین و کوه ها از جا برداشته شوند و یک باره درهم کوبیده و متلاشی گردند در آن روز آن واقعه عظیم روی می دهد و آسمان از هم می شکافد و سست می گردد و فرو می ریزد«
) حاقه، آیات 13تا16 (
«روزی که آسمان را چون طوماری درهم می پیچیم. «
(انبیا، آیه 104)
»در آن هنگام که زمین به شدت به لرزه در می آید و کوه ها در هم کوبیده می شود و به صورت غبار پراکنده درمی آید«
این حوادث در یک لحظه، یک لحظه ناگهانی و غیرمنتظره صورت می گیرد و هر کس در هر کاری در یک آن متوقف می شود. در روایات نیز آمده:
»وقتی قیامت برپا می شود که مردم سرگرم کار و زندگی خود هستند و بساط کار و کسب خود را چیده و سرگرم آن می باشند ولی قبل از آن که بساط خود را جمع کنند قیامت شده است. و ای بسا که اشخاص لقمه را برداشته به طرف دهان می برند و قیامت در این مدت کوتاه فرا می رسد و از رسیدن لقمه به دهانشان جلوگیری می کند و...» اما در این مرگ همگانی عده ای را مستثنی ساخته اند «...الامن شاءالله» که آنها ذوات مقدسه رسول خدا(ص)، حضرت زهرا(س) و ائمه هدی(ع) می باشند. در این موت همگانی حتی خود اسرافیل هم می میرد.
رسول خدا(ص) فرمود: (وقتی که قیامت فرا می رسد خداوند عزوجل به ملک الموت می فرماید: ای ملک الموت، قسم به عزت و جلال و رفعت و برتریم، مرگ را بر تو می چشانم همانطور که به بندگانم چشانیدی.)
به هر حال پس از این که نظام فعلی حاکم بر جهان مادی متلاشی شد، جهان دیگری ساخته می شود که بحث خود را پیرامون آن ادامه می دهیم.
با از بین رفتن نظام فعلی آفرینش، طرحی تازه در کائنات افکنده شده و نظامی جدید، جایگزین آنها می شود، نظامی که متناسب با سیر تکاملی جهان در بازگشت به خالق ازلی خود باشد. نفخه دوم در واقع نفخ قیام و برپا گشتن قیامت است. خداوند در طی آیاتی به حقیقت این روز اشاره می کند و می فرماید:«سپس بار دیگر در آن (صور) دمیده می شود و به ناگاه آنان برپای ایستاده می نگرند. «
(سوره زمر، آیه68)
«در آن روز که این زمین به زمین دیگر و آسمان ها به آسمان های دیگر مبدل می شوند. «
(سوره ابراهیم، آیه 48)
»و از تو درباره کوه ها سوال می کنند، بگو: پروردگارم آنها را (متلاشی و پراکنده کرده) و بر باد می دهد، سپس زمین را صاف و هموار و بی آب و گیاه رها می سازد، به گونه ای که در آن هیچ پستی و بلندی نمی بینی. «
(سوره طه، آیات 105 تا 107)
«روزی که از قبرهایشان به سرعت خارج می شوند گویی به سوی علامت نصب شده و نشانداری روانه می شوند. در حالی که از چشمانشان خشوع و ترس می بارد و بر روهایشان گرد ذلت نشسته است، آن است همان روزی که به آنها وعده داده شده بود. «
(سوره معارج، آیات 43 و 44)
امام سجاد(ع) در روایتی پس از توصیف نفخ صور اول و لوازم آن، به نفخ دوم اشاره وبعضی از آثار آن را چنین بازگو می فرماید:«...خداوند جبار، خود در صور، یک نفخه می دمد و از آن جهتی که به سمت آسمان ها است، صدایی خارج می شود که هیچ کس در آسمان ها نمی ماند، مگر آنکه زنده می شود و بر پای می ایستد و قیام می کند، همان گونه که بود و فرشتگان حامل عرش برمی گردند و بهشت و جهنم حاضر می شوند و همه مخلوقات برای حسابرسی محشور می گردند. «
راوی می گوید: «امام سجاد(ع) هنگامی که بدین جا رسیدند، گریه شدیدی کردند. «
شیخ کلینی نیز از امام صادق(ع) روایت کرده که( مثل مردم، روز قیامت در وقتی که ایستاده اند برای امر پروردگار عالمین، مانند تیر است در ترکش. یعنی همچنان که تیرها را دسته کرده در ترکش جای می دهند به حدی که از تنگی جا تکان نمی خورند، همین طور جای آدمی نیز تنگ است در آن روز، به حدی که نیست از برای او مگر موضع قدم او و قدرت ندارد که از محل خود جدا شود ) .
دکتر محمد حسین مشایخ فریدنى
امیر المؤمنین علیه السلام در مقام رهبرى سیاسى
روى الدّیلمى عن عمّار و أبى ایّوب عن النّبیّ صلّى اللَّه علیه و آله أنّه قال: «یا عمّار إن رایت علیّا قد سلک وادیا و سلک الناس و ادیا غیره، فاسلک مع على ودع النّاس. إنّه لن یدلّک على ردىّ و لن یخرجک من الهدى» دیلمى از عمار بن یاسر و ابى ایوب انصارى روایت کرده است که رسول خداى صلى اله علیه و آله چنین فرمود: «اى عمار اگر دیدى که على از راهى رفت و همه مردم از راه دیگر تو با على برو و سایر مردم را رها کن. یقین بدان على هرگز ترا به راه هلاکت نمىبرد و از شاهراه رستگارى خارج نمىسازد».
کنز العمال، ج 12، حدیث 1212، چاپ حیدر آباد.
این مقاله شامل مطالب ذیل است: سیاست در عرف استعمار تفرقه و نفاق نخستین جمهورى اسلامى خلیفة اللَّه وظایف مقام خلافتحکومت عدل و مساوات روش رهبرى اداره جهان اسلام تقسیمات کشور امور مالى پلیس امور دفترى دستگاه دادگسترى ارتش خطبههاى سیاسى تغییر مرکز خلافت آموزش کارمندان دولت فرمان مالک اشتر اصالت این فرمان ختم مقال
مقدمه
شرح آراء سیاسى و برنامههاى ادارى و روش کشوردارى امیر المؤمنین على بن ابى طالب علیه السلام، هدفها و مقاصد او از قبول زمامدارى و روابط سیاسى و بازرگانى و فرهنگى دولت او با سایر دولتها و ملل عالم و نیز بحث و اظهار نظر در علل عصیان ناکثین و مارقین و قاسطین که منجر به جنگهاى داخلى و مهاجرت امام على (ع) از مدینه به عراق و شهادت وى در کوفه و انتقال قدرت به معاویه... گردید در یک کتاب یا یک مقاله نمىگنجد و به قول مولوى:
گر بریزى بحر را در کوزهاى
چند گنجد قسمت یک روزهاى
مع ذلک اشارت بنیاد محترم نهج البلاغه را مغتنم شمرده مقاله حاضر را تقدیم مىدارد باین امید که فتح بابى شود و رمز آشنایان کلمات امیر مؤمنان نارسایى سخن این ضعیف را جبران فرمایند و در شرح روش کشوردارى و ویژگیهاى سیاست روحانى آن حضرت که محور تقوى و عدالت در جهان و اساس و محرک تداوم سازندگى و انقلاب در اسلامست کتب و مقالاتى بزبان فارسى مرقوم دارند.
سیرة پیامبر (ص)
سرپرستی عبدالمطلب
عبدالمطلب پدر بزرگ رسول خدا (ص) همواره مراقب محمد (ص) بود و راهنمایی اندیشمند برای قریش در اداره امور محسوب می شد.
وقتی برای سرایه دار کعبه و بزرگ قوم عبدالمطلب فرشی در سایه کعبه گسترده می شد و فرزندان وی پیرامون مسند پدر می نشستند تا پدرشان بیاید و در جای مخصوص خود بنشیند گاهی رسول خدا بر روی مسند عبدالمطلب می نشست و چون عمو های وی می خواستند او را بر دارند عبدالمطلب می گفت:
پسرم را رها کنید. به خدا قسم که او را مقامی ارجمند است.
عبدالمطلب چنان از پیامبر اسلام حمایت می کرد که گوئی عزیزترین و گرامی ترین فرد در نزد وی است و چنان از عظمت وی یاد می کرد که گوئی خبر از بزرگ منشی و بزرگواری او دارد. چنانچه نقل میکنند در هنگامی که بر مسند عبدالمطلب نشسته بود و پسران وی او را بلند می کردند گفت:
او را رها کنید چه اینکه او خود را به بزرگی و سلطنت خبر می دهد.
حکومت در دیدگاه مکتب اسلام و فرهنگ حکومت علوی از مهمترین ابزارهای نیل جامعه به کمال و تعالی است. از آن جا که حیات بشری در این دنیا، از منظر فرهنگ اسلامی، ابزاری برای رسیدن به کمال است و آن چه برای انسان اصالت دارد، کمال جاویدان است. لذا حکومت نیز میتواند وسیله مناسبی برای نیل به این هدف باشد؛ زیرا حکومت هم امکانات این رشد و تعالی را به گونهای جامع در اختیار دارد و هم میتواند زمینة استفاده از هر نوع امکانی را فراهم سازد.
از تعابیر حضرت اینگونه استفاده میشود که حکومت وقتی میتواند راهنمای رسیدن به کمال باشد که خود در میسر عدالت، تحقق امنیت، تأمین رفاه و زمینهسازی تربیت انسانی، گام بردارد والا اگر حکومت به سوی بیعدالتی و خودکامگی گام بردارد و در آن از امنیتهای مختلف که زمینهساز آرامش درونی و بیرونی انسانها است، خبری نباشد و توان رفاه و آسایش مردم را با تدبیر درست در زمینههای مختلف اقتصادی نداشته باشد و هم چنین در جهت خودسازی و انسانسازی گام برندارد. نه تنها وسیلهای برای نیل جامعه به اهداف عالی نیست، بلکه مانعی بزرگ برای رشد بشر تبدیل میشود بنابراین عدالت، امنیت، رفاه و آسایش و تربیت از مهمترین اهداف حکومت از دیدگاه نهجالبلاغه است که اهداف دیگر را پوشش میدهد.
1- عدالت
محوریترین اصلی که امام علی آن را مبنای قبول حکومت معرفی میکند و آن را برای هر حکومتی لازم میداند عدالت است:
لولا حُضُور الحاضِر ... ما أخَذَ الله علی العلماءِ اِلّا یٌقاروٌّا عَلی کَظِه ... ظالمِ و لاسَغَبِ مضلومٍ لألقیتُ حَبلَها علی غاربِها و لَسَقتُ آخرها بِکَأسِ أوَّلِها (علی نقی فیض الاسلام، نهجالبلاغه خطبه 3)
و اگر خداوند از عالمان پیمان سخت نگرفته بود که در برابر شکمبارگی ستمگر و گرسنگی ستمدیده آرام و قرار نگیرند، بیدرنگ رشته حکومت را از دست میگذاشتم و پایانش را چون آغازش میانگاشتم و چون گذشته خود را به کناری میکشیدم.
- و انّ أفضلَ قُرَّهِ عَینِ الُولاهِ استقامهُ العول فی البلادِ و ظهورُ مودّهِ الرَّعیهِ و انّه لاتَظهَرُ مَودّتهم الاسبلامهِ صُدورِهِم و لا یَصِحُّ نصیحتُهم الا بحیطتِهم علی وُلاهِ أمُورِهِم و قلّهِ اشتعالِ دُوَلِهِم وِ ترکِ استبطاء انقِطاعِ مُدَّتِهِم. (نهجالبلاغه، نامه 53)
۱. رسول اکرم «ص» در اداره امور حکومت، ریاست دینی تام داشت. آن حضرت از یکسو به اداره امور ارتش و حفظ و حراست سرحدات و مرزها میپرداخت، مالیات و غنائم را در بین مسلمانان تقسیم میکرد، در میانشان به داوری مینشست و کارهائی از این قبیل را که به امور دنیوی مربوط میشد انجام میداد و از سوی دیگر به اقداماتی که صبقه معنوی داشت دست میزد از جمله اینکه:
۱. احکام شرعی را به صورت کلی و جزئی تبیین میکرد و به مسائل و رویدادهای جدید که حکم آنها در قرآن و سنت وجود نداشت پاسخ میداد.
۲. با تفسیر قرآن کریم به تبیین و توضیح آیات میپرداخت و ابهامهای این کتاب مقدس را برطرف میکرد.
۳. به شبهات و تشکیکهائی که دشمنان اسلام یعنی مشرکان مکه و یهودیان و مسیحیان پس از هجرت مطرح میکردند پاسخ میداد.
۴. به حفظ و صیانت دین از هرگونه تحریف و خدشه در آموزههای مقدس آن میپرداخت.
بدون تردید کسی که چنین مسئولیتهای خطیری داشته باشد فقدان او خلأ بزرگی در حیات اجتماعی به وجود میآورد و شکاف عمیقی را در رهبری موجب میشود که پر کردن آن منوط به وجود کسی است که دارای همان شایستگیهای فکری و علمی پیامبر اکرم به جز ویژگی نبوت و دریافت وحی باشد.
اشتباه است که ما پیامبر «ص» را العیاذ بالله متهم کنیم به اینکه پیش از رحلت خود در فکر پر کردن خلأهای معنوی بعد از خود نبوده است.
این موضوع ما را وا میدارد که در سخنان پیامبر دقت کنیم تا بدانیم آن حضرت چه کسی را برای پر کردن خلأهای پس از خود معین کرد.
با مراجعه به احادیث آن حضرت به روشنی در مییابیم که رسول خدا این خلأها و کاستیها را توسط ائمه که آنها را همسنگ و برابر با قرآن معرفی نموده بود، پر کرده و هدایت شدن است را بسته به پیروی از آنها و از قرآن دانست.
فرمت : WORD تعداد صفحه :14
ضرورت وحدت صفو
از مهمترین عوامل پیروزی در برابر دشمنان انسجام و به هم پیوستگی صفوف در میدان نبرد است نه تنها در نبردهای نظامی که در نبرد سیاسی و اقتصادی نیز جز از طریق وحدت کاری ساخته نیست. در حقیقت قرآن دشمنان را به سیلاب ویرانگری تشبیه می کند که تنها با سد فولادین آنها را می توان مهار کرد تعبیر به بنیان مرصوص جالب ترین تعبیری است که در این زمینه وجود دارد، باید توجه داشت که وحدت صفوف با گفتار شعار به دست نمی آید نیاز به وحدت هدف و وحدت عقیده دارد و این چیزی است که بدون خلوص نیت و معرفت واقعی و تربیت صحیح اسلامی و احیای فرهنگ قرآن ممکن نیست.
اگر خدا مجاهدینی را دوست دارد که همچون بنیان مرصوص اند پس این جمعیتهای پراکنده را دشمن می دارد و هم اکنون آثار خشم خدا و غضب الهی را در این جامعه چند صد میلیونی با چشم خود می بینیم که یک نمونه آن تسلط گروه کوچک صهیونیستها بر سرزمینهای اسلامی است.[2]
سوره حشر آیه 10- روح محبت و صفا و برادری در جامعه اسلامی باید حاکم گردد.
غل (؟؟؟) چنانکه قبلاً نیز گفتیم در اصل به معنای نفوذ مخفیانه چیزی است و لذا به آب جاری در میان درختان غلل می گویند و از آنجا که حسد و عداوت و دشمنی به طرز مرموزی در قلب انسان نفوذ می کند به آن غل می گویند، بنابراین غل تنها به معنی حسد نیست بلکه مفهوم وسیعی دارد که بسیاری از صفات مخفی و زشت اخلاقی را شامل می شود.
تعبیر به اخوان (برادران) و استمداد از خداوند رئوف و رحیم در پایان آیه همه حاکی از روح محبت و صفا و برادری بر کل جامعه اسلامی باید حاکم باشد و هر کس هر نیکی را می خواهد تنها برای خود نخواهد بلکه تلاشها و تقاضاها به صورت جمعی و برای جمع انجام گیرد و هر گونه کینه و عداوت و دشمنی و بخل و حرص و حسد از سینه ها شسته شود این است یک جامعه اسلامی راستین.
خطر بزرگ: اختلاف کلمه و پراکندگی سوره انعام آیه 65 [3]
یلبسکم از ماده لبس (بر وزن حبس) به معنی اختلاط و به هم آمیختن است نه از ماده لبس بر وزن قرص به معنی لباس پوشیدن، بنابراین معنی جمله چنین می شود: او می تواند شما را به صورت گروهها و دسته های مختلف به هم بیامیزد و این تعبیر نشان می دهد که مسأله اختلاف کلمه و پراکندگی در میان جمعیت به قدری خطرناک است که در ردیف عذابهای آسمانی و صاعقه ها قرار گرفته است و راستی چنین است بلکه گاهی ویرانیهای ناشی از اختلاف و پراکندگی به درجات بیشتر از ویرانیهای ناشی از صاعقه ها و زلزله ها است. کراراً دیده شده است که کشورهای آباد در سایه شوم نفاق و تفرقه به نابودی مطلق این احتمال نیز وجود دارد که: خداوند در برابر عذابهای آسمانی و زمینی دو عذاب دیگر را بیان کرده یکی اختلاف عقیده و فکر و دیگر اختلافهای در ناحیه عمل و روشهای اجتماعی که منجر به جنگ و خونریزی می شود.
[1] .تفسیر نمونه، جلد 24، صفحه 65.
[2] .تفسیر نمونه، جلد23، صفحه523.
[3] .تفسیر نمونه، جلد5، صفحه 284.
فرمت : WORD تعداد صفحه :47
ارائه معارف دین اسلام در زمینه، «عقاید» و «احکام» و «اخلاق» آن هم به زبانی روشن و متکی به آیات و احادیث، ضروری است که نیاز علاقه مندان به این معارف را برآورده می سازد. با توفیق الهی مباحثی که تحت عنوان نماز در طول چند ماه تلاش هم گروهی هایمان از کتاب ها و منابع مختلف جمع آوری شده تأثیرات خوشایندی به اندیشه های ما داشته باشد. مواد اصلی که در تهیه این مقاله مورد استفاده قرار گرفته به طور عمده از احادیث ائمه معصومین است و در روایات نیز از کتب شیعه و اهل سنّت استفاده شده است. آنچه نقطه قوت و مطلوب در این مقاله است مربوط به سخنان نورانی خدا و پیامبر و اهل بیت عصمت (علیهم السلام) و از برکات آن است و اگر لغزش و کم و کاستی در این پژوهش باشد آن هم از ماست. نماز که خدا و برای یاد اوست. چشمه سار پاک و طاهری که شستشوی روح در آن پرواز روج را در بیکران رحمت الهی و سیراب شدن از بی نهایت لطف او به دنبال دارد. ذکری که در زمانه گسیختگی پیوندها پیوندی محکم را با خالق برقرار می کند که نگسستن آن آدمی را در این جهان از طوفانهای سهمگین اضطراب و غوطه ور شدن در گردابهای فحشاء و منکرات نجات داده و به ساحل آرامش می رساند. و در آن جهان رضایت حقتعالی و بهشت جاوید را برایش به ارمغان می آورد. و صراط مستقیمی است که گام نهادن در آن انسان را به سرچشمه ی نور و روشنایی و صفات پسندیده رهنمون می شود، نماز کهن ترین نیایش پروردگار، اهرم استعانت در مشکلات و گرفتاریها سپاس ازخداوند به خاطر تمام الطافی که در حق ما روا داشته است.
داروی فراموشی نگرانیها و ابزار تقرب به خدا وسیله حراست انسانها از شد. شیطان از نشانه های آئین مستقیم و درست وسیله جلب رحمت خدا و آنگاه که به جماعت برگزار شود نشانه ای از برادری برابری وحدت و همدلی جامعه مسلمانان است. از خداوند بزرگ اخلاص و دوام توفیق و تأثیر سخن و نوشته می طلبیم و امیدواریم که این گام کوچک، در زمینه سازی برای گرایش به فریضه بزرگ نماز مؤثر باشد. و در سایه نظام اسلامی سهمی در نشر فرهنگ اسلام در سراسر جهان داشته باشیم که این وظیفه یک یک ماست و امت بزرگ اسلامی ما بتوانند با تکیه به هویت دینی و فرهنگ غنی خویش دژ استوار که حمایت از حق، و پناه مستحکمی برای محرومان جهان باشند.