فرمت : WORD تعداد صفحه :46
مقوله ی پایان تاریخ ، سرانجام حیات انسان و جوامع بشری عمری به درازای حیات انسان دارد ؛ در ادیان مختلف درباره پایان تاریخ و آخرین انسان اظهار نظرهایی شده است متفکران و فیلسوفان در طی قرنها مساله پایان سرنوشت بشر و دوره سعادت و آرامش وی را بنوعی مورد بررسی قرار داده اند .
قبل از ورود به بحث باید دانست مقوله فرجام تاریخ ، پایان زمان بند آن نیست بلکه منظور جامعه و محیطی از تاریخ بشریت است که تمام تمنیات انسان ، آرزوها و انگیزه های انسانی در آن جامعه ارضاء می شود و انسان به آرامشی می رسد که دیگر انگیزه ای برای حرکت بعدی تاریخ وجود نخواهد داشت و این به آن معنا نیست که زاد و ولد و مرگ و میر متوقف خواهد شد یا دیگر وقایع مهمی اتفاق نخواهد افتاد بلکه منظور این است که احتمالا دیگر تحول مهمی در نهادهای اساسی و اصول جاری پدیدار نخواهد شد .1
فرمت : WORD تعداد صفحه :147
1 - مقدمه
نگاه به مقوله ایثار نگاه عمیقی است.ایثار و شهادت(که قله و اوج ایثارگری است) نهایت کمال یک انسان است که خود را در خدا ذوب کرده این کمال ومشاهده آن دید وسیعی را می طلبد. که در خور شایسته بررسی ابعاد آن باشد این یک مقوله انسانی است که در همه جوامع وجود دارد سایر ملل برای ایثارگران وکشته شدگان جنگهای خود عظمت وجایگاه خاصی قائلند وهمواره کوشیده اند آنها را با مباهات وافتخارات وذخیره ای برای پیشرفت نسلهای بعدی قرار دهند.حتی کشورهایی هم که درگیر جنگ نبوده واز این حماسه آفرینی های تاریخی بی بهره بوده اند سعی کرده اند با اسطوره معنوی هایی در فرهنگ بومی خود تجلی گاه کمال انسانیت را به مردم خود شناسانده و به نوعی روح ایشان را برای رشد و ترقی آماده تر سازند چرا که همین فضیلتهای فردی است که موجب ایجاد پیوند بین افراد مختلف اجتماع ودر نهایت برقراری ارتباط بین جوامع مختلف میشود در ایران اسلامی ما هم به دلیل استحکام مبانی دینی ونیز تمدن وپیشینه ی غنی فرهنگ این بحث یعنی ایثار است.
این فضیلت (از خود گذشتگی) زمانی در ریز علی خواجوی دهقان فداکار جلوه میکند و زمان دیگر در یک معلم فداکار تجلی می یابد و مواردی چون نوجوانان ها و دانش آموزانی چون شهید فهمیده می توان یافت.
در تاریخ ایران عزیز ما اوج این ایثار را که نمونه های فراوانی هم دارد در دوران هشت ساله دفاع مقدس به نظاره نشستیم. دفاعی که آحادملت در آن مشارکت داشته و به اتفاق در برابر دشمن ایستادند. ما درصدد هستیم این جایگاه را به صورت واقعی بازشناسی و نمایان کنیم.
فرمت : WORD تعداد صفحه :170
الف – معنای لغوی توبه
( توب : ت ، و ، ب ، یک کلمه است ، بر بازگشت دلالت می کند گفته می شود توبه کرد از گناه یعنی بازگشت از آن ) .
« توب . توبه . متاب ، همه به معنی رجوع و برگشتن است . »2
در جایی دیگر آمده :
« التوبة : بالفتح و سکون الواو ، فی اللغة الرجوع »3
توبه : با فتح ( ت ) و سکون ( و ) ، در لغت به معنی بازگشت است .
در لغت نامهی دهخدا نیز به معنی بازگشت آمده است . 4
ب – معنای اصطلاحی توبه
« التوبة الرجوع من الذنب »5 توبه به معنی بازگشت از گناه است .
1-ابن فارس ، ابو الحسن احمدبن فارس بن زکریا ، معجم مقائیس اللغة ، ج 1 ، ص 184 .
2- قرشی ، علی اکبر ، قاموس قرآن ، ج 1 ، ص 285 .
3- موسوعة کشاف اصلاحات الفنون و العلوم ، ج 1 ، ص 524 .
4- دهخدا ، علی اکبر ، لغت نامة دهخدا ، ج 5 ، ص 6620 .
5- الف- جوهری،اسماعیلبنحماد،صحاحاللغة،ج1، ص91 . ب- ابن منظور،محمدبن مکرم، لسان العرب ،ج2،ص61
فرمت : WORD
بسم الله الرحمن الرحیم
امام حسن(ع) نخستین پیشوای درست کرداری است که از خاندان نبوت برای رهنمونی خلق، برخاسته است، میلاد این امام همام در شب نیمه ماه مبارک رمضان سال سوم هجری وقوع یافت، که بر پیامبر و خاندان او مبارک باد. امام حسن(ع) دارای صورتی زیبا(شبیه پیامبر بود) و ویژگی های اخلاقی والایی بود، که کمتر کسی از آنها برخوردار بود او حلیم بود، صبور و، شکیبا و دانشمند بود. با قرآن انس داشت، و در مقابل همه سختی ها استوار بود.
امام(ع) در بسیاری از جنگ های زمان حضرت علی(ع) مانند جنگ جمل و صفین شرکت داشت، و در شجاعت و استقامت بی بدیل بود، و الگوی همگان قرار گرفته بود. امام حسن(ع) بعد از شهادت پدرش علی(ع)، به خلافت مسلمین رسید، ولی دوران خلافت ایشان بسیار کوتاه بود، چه بسا معاویه و همدستانش برای رسیدن به خلافت از هیچ ظلم و ستمی دریغ نمی کردند. امام در برابر آنها قرار گرفت با سپاهی گران، و به مبارزه با آنها پرداخت. ولی معاویه وقتی که دید نمی تواند در برابر امام(ع) و سپاهیان عراق دوام بیاورد، به نیرنگ و فریب فرماندهان سپاهیان پرداخت، آنها را با رشوه های کلانی و وعده های حکومت شهرها و ازدواج بنی امیه به طرف خود کشانید و جاسوسهای زیادی را بین یاران امام فرستاد.
معاویه در نقشه خود موفق شد و نامه ای نوشت برای امام حسن(ع) برای قبول صلح و بیعت امام(ع) با دیدن این شرایط که هم اهل بیت را در خطر نابودی می دید و هم مسلمانات را، صلح با معاویه را پذیرفت و این تصمیم مصلحت مسلمانان بود بعد از اینکه معاویه به خلافت رسید، به تمام شرایط عهدنامه پشت پا زد، و مسلمانان را مورد آزار و اذیت خود قرارداد. تا جایی که برخی از شاعران عرب، ظلم و ستم آنان را به تصویر کشیدند. و صلح، شرایط صلح، حکمت صلح، و برخورد با معاویه را به صورت ادبی بیان کردند.
فرمت : WORD تعداد صفحه :192
مقدمه:
زن آیینهی تمام نمای شخصیت انسان است. او مظهر پرورش است و صفت الهی پروردن از جانب خدای خویش را به ودیعه دارد، دامن زنان اولین کلاس درس و بهترین محل تربیت کودک است چنانکه گویند: مرد از دامن زن به معراج می رسد. بدین معنی که زن پایه گذار وجود حیات آدمی است زنان مسلمان و فداکار لازم است تا با حفظ عفت و پاکدامنی خود، ظلم ستیزی نهضت حسینی را به همه انسانها برسانند تا بدین وسیله افتخار تربیت بزرگ مردان و بزرگ زنان تاریخ را داشته باشد.
مقام زن در اسلام و در آیین های دیگر:
مشاهده و تجربه این معنا را ثابت کرده که مرد و زن دو فرد از یک نوع و از یک جوهرند، بر خلاف نظریات موجود در امت های پیشین که زن را از مرگ بدتر و تلخ تر می دانستند تا حدی که در سال 586 میلادی در فرانسه کنگره ای تشکیل شد تا در مورد این که آیا زن انسان است یا خیر بحث کنند که نتیجه کنگره این بود که به زن انسانی غیرمستقل و در خدمت مردان است.
اما با ظهور اسلام همه ی تفکراتی که در اثر تلقین علیه زن بود از بین رفت و جای خود را به عزت و اعتبار اساسی زنان داد.
اصل تساوی زن و مرد:
قرآن با کمال صراحت در آیات متعددی در اصل تساوی زن و مرد از نظر انسانیت و کمالات می فرماید: «زنان را از جنس مردان و از سرشتی نظیر مردان آفریدیم» و این را با توجه به قوانین امروز در دنیای غرب، در حاکمیت قوانین اسلامی ناظر بر مالکیت زن و حمایت های مالی و اقتصادی شوهر در خانواده قابل لمس تر می توان دید. اما در دنیای غرب، با توجه به شعار آزادی و اتیکت تساوی زن و مرد باز هم این تساوی نه در عرصه شغل و کار و نه در عرصه ی خانواده به هیچ عنوان رعایت نشده و استفاده ابزاری از زن تا حدی پیش رفته که به سقوط هویت انسانی و عدم احقاق کمترین حق او گردیده است و این را کاملا با توزیع و ترویج بیماری های مقاربتی چون «ایدز، سفلیس و سوزاک» می بینیم. و از نظر اسلام زن و مرد در انسانیت برابرند ولی دو گونه انسان اند با دو گونه خصلتها و دو گونه روانشناسی طبیعت. ولی دنیای غرب «تشابه محوری» را جایگزین «تناسب محوری» کرد و چنانکه ویل دورانت می گوید: این حرکت برای اولین بار با قانون 1882 بود که به موجب این قانون زنان بریتانیای کبیر از امتیاز بی سابقه ای برخوردار می شدند و حق نگهداری پول خود را داشته و از آن به بعد زنان از بندگی و جان کندن در خانه آزاد شده و گرفتار جان کندن در مغازه و کارخانه شدند و در حال حاضر چنانکه در پیش ذکر شد به دنیایی از ابتذال کشیده شدند که نقش ابزاری داشته و تنها در معرض بهره برداری دیگران واقع می شوند.
فرمت : WORD تعداد صفحه :105
|
فصل اول: فطری بودن اعتقاد به وجود امام (عج) و ظهور مصلح کل |
|
گفتار اول: فطرت و جایگاه معلومان فطری در معلومات انسانی |
|
1-1- فطرت در لغت |
|
2-1- جایگاه معلومات فطری در میان معلومات انسانی |
|
گفتار دوم: ویژگیهای بینشها و گرایشهای فطری |
|
1- همگانی بودن و شمول زمانی و مکانی معلومات فطری |
|
2- لایتناهی بودن گرایشهای فطری |
|
گفتار سوم: عوامل رشد و شکوفایی فطرت |
|
1-3- اهتمام در پرورش حس حب به نیکیها |
|
2-3- مراقبت مداوم از خویشتن و نگهداری از ارتکاب به معاصی |
|
گفتار چهارم: شرایط شکوفایی فطرت |
|
گفتار پنجم: فطرت از نظر قرآن کریم و احادیث |
|
1-5- فطرت از دیدگاه قرآن کریم |
|
2-5- فطرت از دیدگاه احادیث |
|
گفتار ششم: گرایشات از فطری دیدگاه کلی و عرفای اسلامی |
|
1-6- فارابی |
|
2-6- ابن سینا |
|
3-6- محی الدین ابن عربی |
|
4-6 صدرالمتالهین |
|
5-6- حکمای رواتی |
|
6-6- ابن فارض |
|
7-6- سعیدالدین فرغانی |
|
8-6- سید صدر آملی |
|
9-6- خواجه عبدالله انصاری و عبدالرزاق کاشانی |
|
گفتار هفتم: بینشها و گرایشهای فطری از نظر برخی اندیشمندان غرب |
|
1-7- فطری گرایی دکارت |
|
نقد فطری گرایی دکارتی |
|
2-7- فطری گرایی اسپینوزا |
|
3-7- قضایای فطری در منطق |
|
4-7- گرایشهای فطری |
|
گفتار هشتم: غفلت از امور فطری و نتایج آن |
|
1-8- امکان غفلت از امور فطری |
|
2-8- فطرت اولیه و ثانویه |
|
3-8- نقش انحراف در دفن فطرت |
|
4-8- عوامل عدم پاسخگویی انسان به ندای فطرت |
|
1- جهل و نادانی |
|
2- قساوت |
|
3- شرک |
|
4- طغیان |
|
5- قدرتها و تبلیغات و فضاسازی آنها |
|
گفتار نهم:کیفیت دلالت فطرت بر ضرورت وجود امام و مصلح جهانی |
|
1-9- گرایش به عدالت و امنیت جهانی یک گرایش فطری |
|
2-9- فطرت عقل و نیاز بشر به مصلح جهانی |
|
نتیجه گیری |
فصل اول: فطری بودن اعتقاد به وجود و ظهور مصلح کل برای آیندة بشریت
گفتار اول: تعریف فطرت و جایگاه معلومات فطری در معلومات انسانی
فصل اول: فطری بودن اعتقاد به وجود و ظهور مصلح کل برای آیندة بشریت
گفتار اول: تعریف فطرت و جایگاه معلومات فطری در معلومات انسانی
اهل لغت در باب فطرت، عموماً آن را معرفتی دانسته اند که خداوند در نهاد وجود انسان قرار داده است.
مؤلف لسان العرب در بابا کلمة فطرت می نویسد «فطرت معرفتی است که خداوند در خلائق آفریده است و آیه شریفه به آن اشاره می نماید «فطره الله التی فطراناس علیها، لاتبدیل بخلق الله.»[1]
صاحب کتاب اقراب الموارد نیز فطرت را خلقتی می داند که مولود در رحم مادر بر آن آفریده می شود. هم چنین استعداد . آمادگی برای قبول دین ازجمله معانی مذکور در این کتاب لغت برای فطرت هستند[2]. در کتاب قاموس المحیط و تاج العروس تیز همین معانی تکرار گردیده است[3]
2-1- جایگاه معلومات فطری در میان معلومات انسانی
حس، عقل، فطرت و وحی از ابزارهایی هستند که خداوند جهت ادراک، دریافت و شناخت در آدمی یا برای او به ودیعت نهاده است. بدینجهت ادراکات و معارف انسان از خداوند، جهان، انسان را می توان به معلومات حسی، عقلی، فطری و وحیانی تقسیم نمود. معلومات حسی ادراکات هستند که بوسیله حواس پنجگانه انسانی از پدیده های مادی درک می گردند و معلومات عقلی ادراکاتی هستند که بوسیله عقل به عنوان قوه و نیروی مدرک کلیات درک می گردند قانون علیتن، وجوب وجود، امتناع، اجتماع نقیضین و امتناع اجتماعی ضدین، ارجمله معلومات و ادراک عقلی بشمار می آیند.
[1] - ابن منطور لسان العرب، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1408، ج 10، ص 286.
[2] - سعیدالنحوری الشرتونی، اقرب الموارد، منثورات مکتبه آیت الله مرعشی نجفی، قم، 1403 ق، ج 10، ص 993.
[3] - سید محمد مرتضی الحسینی الذبیدی، تاج العروس، دارالجلیل، 1394 ق، ج 13، ص 329 و مجیدالدین الفریزوز آبادی، القاموس المحیط، دارالمعرفه، بیروت، ج 2، ص 110.
فرمت : WORD تعداد صفحه :37
پرتوی از مدیریت پیغمبر
سخن را از نخستین روزهای دعوت مبارک آن حضرت و برنامه های اعجازآمیزی که در دو مرحله متمایز زیر به اجرا درآورد آغاز می کنیم:
الف- مدیریت در مکه، ب- مدیریت در مینه.
رسول اکرم در مکه با زحمات فراوان و قرائت آیه های توحیدی و تأمل برانگیز و سوال و جوابهای هشیارگر و بیدارکننده و یادآوری جهان آخرت و آتش جهنم، به ساختن عقاید و تحکیم اندیشه های دینی و زدودن رسوبات جاهلیت از قلب و اندیشه تازه مسلمانان همت گماشت و با تبلیغی همه جانبه و حیرت آور همگان را به پذیرفتن دین گرانقدر الهی و ترک راه و رسم جاهلی فراخواند.
در این مرحله که سیزده سال به طول انجامید، مسلمانان به برنامه های ادرای متین آن حضرت در زمینه های تعلیم و تربیت و بویژه پرورش اندیشه ها و افکار، تمکین کرده و به اجرای آنها گردن نهادند و به همین جهت بیشتر ایات قرآن در این دوران نازل گردید.
یادآوری می شود که عقیده راسخ و ایمان پایدار، مردمان عادی را مسلمانانی امین و با اخلاص می سازد که به هنگام ورود به صحنه اجتماع و پذیرش مسئولیتهای مدنی، نمونه هایی زیبایی از سلوک و رفتار اسلامی را به نمایش گذارند، و برنامه های عبادی مانند نمازهای پنجگانه یومیه قرآن و دیگر عبادتهایی که پیامبر مسلمانان را به آن فرمان ئداد، و خود با کاملترین صورت به انجام آن می پرداخت، کاری در همین راستا و به منظور تربیت انسانهای کارامد و امین و راست کردار بود، و حتی خود آن حضرت و تعداید اندگ از یاران مخلص او عبادتهایی مانند نماز شب را با ذوق و اشتیاقی کامل وارد برنامه زندگی خود کرده بودند و قرآن کریم در باره آنان چنین فرموده است:
«و براستی، پروردگار تو می داند و جمعی از کسانی که با تو هستند، نزدیک به دو سوم یا نصف، یا یک سوم شب را به طاعت و نماز می پردازید، و خدا روز و شب را اندازه گیری کرده و می داند که شما، هرگز توان اینکه تمام ساعتهای شب را به عبادت ضبط کنید ندارید، و از شما درگذشت، پس شبانگاه هر مقدار که راحتی بتوانید، قلرآن را قرائت کنید».
گویا، این برنامه ریزی شبانه حکمتی پنهانی دارد، یعنی: علوه بر تقویت و تحکیم ایمان قلبی فرد شب زنده دار، بازتاب روزانه آن به شکل دعوت مردم به خدا و انفاق و بخشش در راه او تبلور می یابد.
فرمت : WORD تعداد صفحه :55
وی فرزند ابو طالب بود. علی (ع) ده سال پیش از بعثت متولد شد و پس از شش سال در اثر قحطی که در مکه اتفاق افتاد بنا به در خواست پیغمبر اکرم (ص) از خانه پدر به خانه پسر عموی خود یعنی پیامبر منتقل گردید و تحت سرپرستی و پرورش مستقیم آن حضرت درآمد. پس از چند سال که پیغمبر اکرم (ص) به موهبت نبوت نایل شد و برای نخستین بار در (غار حرا) وحی آسمانی به وی رسید وقتی که از غار رهسپار شهر و خانه خود شد , شرح حال را فرمود , علی (ع) به آن حضرت ایمان آورد و باز در مجلس که پیغمبر اکرم (ص) خویشاوندان نزدیک خود را جمع و به دین خود دعوت نموده فرمود:
نخستین کسی که از شما دعوت مرا بپذیرد خلیفه و وصیه و وزیر من خواهد بود , تنها کسی که از جای خود بلند شد و ایمان آورد علی (ع) بود و پیغمبر اکرم (ص) ایمان او را پذیرفت و وعده های خود را درباره اش امضا نمود و از این روی علی (ع) نخستین کسی است در اسلام که ایمان آورد و نخستین کسی که هرگز غیر خدای یگانه را نپرستید
علی (ع) پیوسته ملازم پیغمبر (ص) بود تا آن حضرت از مکه به مدینه حجرت نمود و در شب هجرت نیز که کفار خانه آن حضرت را محاصره کرده بودند و تصمیم داشتند آخر شب به خانه ریخته و آن حضرت را در بستر خواب قطعه قطعه نمایند , علی (ع) در بستر پیغمبر اکرم (ص) خوابیده و آن حضرت از خانه بیرون آمده رهسپار مدینه گردید و پس از آن حضرت مطابق وصیتی که کرده بود , امانتهای مردم را به صاحبانش رد کرده , مادر خود و دختر پیغمبر را با دو زن دیگر برداشته به مدینه حرکت نمود.در مدینه نیز ملازم پیغمبر اکرم (ص) بود و ان حضرت در هیچ خلوت و جلوتی علی را کنار نزد و یگانه دختر محبوب خود فاطمه را به وی تزویج نمود و در موقعی که میان اصحاب خود عقد اخوت می بست او را برادر خود قرار داد
علی در همه جنگها که پیغمبر اکرم شرکت فرموده بود حاضر شد جز جنگ تبوک که ان حضرت او را در مدینه به جای خود نشانیده بود و در هیچ جنگی پای به عقب نگذاشت و از هیچ حریفی روی نگردانید و در هیچ امری مخالفت پیامبر (ص) را نکرد چنانچه آن حضرت فرمود:
هرگز علی از حق و حق از علی جدا نمی شود.
علی (ع) در روز رحلت پیامبر اکرم 33 سال داشت و با اینکه در همه فضایل دینی سرآمد و در میان اصحاب پیغمبر ممتاز بود به عنوان اینکهود جوان است و مردم به واسطه خون های که در جنگها پیشاپیش پیامبر اکرم (ص) ریخته با وی دشمنند از خلافت کنارش زدند و به این ترتیب دست آن حضرت از شوونات عمومی به کلی قطع شد وی نیز گوشه خانه را گرفته به تربیت افراد پرداخت و 25 سال که زمان سه خلیفه پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) بود گذرانیده و پس از کشته شدن خلیفه سوم مردم با ان حضرت بیعت نموده و به خلافت برگزیدند.
آن حضرت در خلافت خود که تقریبا 4 سال و 9 ماه طول کشید سیرت پیامبر اکرم (ص) را داشت و به خلافت خود صورت نهضت و انقلاب داده به اصلاحات پرداخت و البته این اصلاحات به ضرر برخی از سودجویان تمام می شد و از این رود عده ای از صحابه که پیشاپیش آنها عایشه , طلحه , زبیر و معاویه بودند خون خلیفه سوم را دستاویز قرار داده سر به مخالفت برافراشتند و بنای شورش و آشوب گری گذاشتند
فرمت : WORD تعداد صفحه :15
پژوهشى موردى در مدیریت پیامبر اکرم(ص) در غزوه احزاب
زندگى رسول گرامى اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) سرشار از نکاتى است که اگر با نگاهى نو به آن توجه شود، بسیارى از خط مشىها و سیاستهاى اصولى در حوزههاى مختلف علمى، معرفتى، اجتماعى، سیاسى، دفاعى و... شناسایى خواهد شد. بررسى دقیق و همه جانبه ابعاد مختلف زندگى این بزرگان، مخصوصا با شیوههاى جدید و بابهرهگیرى از آخرین دستاوردهاى علمى، از ضرورتهاى جوامع اسلامى است.
یکى از حساسترین و سرنوشتسازترین حوادث صدر اسلام، غزوه احزاب است. مورخان، این غزوه را بیشتر از آن جهتبا اهمیت مىدانند که آخرین صحنه تهاجم دشمن به نیروهاى اسلام و نقطه اوج اقدامات دفاعى مسلمین بود. اما آنچه کمتر در منابع تاریخى مورد توجه قرار گرفته، مدیریت این حادثه سرنوشتساز و مهم است.
مدیریت پیامبر اکرم(ص) در جریان این غزوه ابعاد مختلفى دارد. در مقاله حاضر کوشش شدهاست، در حد امکان یکى از اقدامات مدیریتى پیامبراکرم(ص) در جریان یکى از تدابیر آن حضرت یعنى «حفرخندق» مورد بحث و بررسى قرار گیرد. البته مقاله حاضر به مدیریتى که رسول الله(ص) در جریان حفر خندق اعمال فرمودند محدود نمىشود، بلکه موضوع اداره و بهرهگیرى کامل از این اقدام دفاعى هم مورد بحث قرار مىگیرد.
مسلمین پس از اطلاع از آغاز تهاجم قریش، حداکثر هشت روز فرصت داشتند تا نسبتبه انجام هرگونه اقدام تدافعى تصمیمگیرى کنند.
تصمیم پیامبر(ص) به حفر خندق یکى از بهترین نمونههاى تصمیمگیرى شجاعانه است. خندقى به طول حداقل پنج کیلومتر با عرض تقریبى هفت تا ده متر و عمق حداقل سهمتر، مستلزم حجم عظیمى از خاکبردارى است، در حالى که تمام نیرویى که در اختیار پیامبر(ص)بود به سه هزار نفر نمىرسید. حال این سؤال مطرح است که چه مدیریتى اعمال شد که توانستبا وجود همه محدودیتها این اقدام کم نظیر را انجام دهد و به نتیجه مطلوب برساند؟
غزوه احزاب بنابر قول مشهور در شوال سال پنجم هجرى (1) و در ناحیه شمال و غرب مدینة النبى واقع شد. قرآن مجید در چهار سوره و در قریب 22 آیه به مسائل مختلف این جنگ اشاره کردهاست. (2)
سپاه مشرکین از سه لشکر به ترتیب زیر تشکیل شدهبود:
1- لشکر قریش و همپیمانانش به رهبرى ابوسفیان بن حرب، که فرماندهانى چون خالدبنولید، عکرمة بن ابوجهل، عمروعاص، صفوانبن امیه و عمروبن عبدود در آن شرکت داشتند. مجموعه نیروهاى تحت فرماندهى ابوسفیان - با احتساب بنىسلیم - 4700 نفر بودند که بیش از 300 اسب و 1500 شتر به همراه داشتند. (3) این نیروها پس از نزدیک شدن به مدینه در محلى موسوم به «رومة» مستقر شدند.
2- لشکر غطفان و همپیمانان آنها از قبایل نجد، به فرماندهى «عیینة بن حصن فزارى» و مسعود بن رخیله و حارث بن عوف جمعا به استعداد 1800 نفر، که در نزدیکى «احد» اردو زدند و تعداد 300 اسب همراه این لشکر بود. (4)
3- بنى اسد به فرماندهى طلیحهبن خویلد اسدى، همچنین یهودیان بنىنضیر که قریش را همراهى مىکردند و نقش آنها بیشتر تقویت فکرى و روحى این حرکت نظامى بود. یهودیان بنىقریظه هم با شکستن پیمان، متحد احزاب محسوب مىشدند. اکثر مورخان تعداد نفرات احزاب را مجموعا ده هزار نفر گفتهاند. (5) اما این عدد به نظر اندکى اغراقآمیز مىرسد. احتمالا مجموع سپاه قریش و متحدانش از حدود 8000 نفر متجاوز نبودهاست.
امتیاز عمده سپاه احزاب که تا آن زمان در منطقه حجاز کم نظیر بود، برخوردارى از سواره نظامى با حداقل 600 اسب بود که برترى کامل آنان بر نیروهاى اسلام را تضمین مىکرد. به احتمال قریب به یقین، نگرانى عمده مسلمین از همین بخش سپاه احزاب بوده است. طبعا اولین اقدام مؤثر سپاه اسلام هم باید به نحوى طراحى مىشد که بتواند سواره نظام دشمن را زمین گیر و بىاثر کند.
فرمت : WORD تعداد صفحه :63
الحمد لله رب العالمین و الصلاه علی محمد و آله الطاهرین .
و بعد چنین گوید این شکسته بال ضعیف الحال و گرفتار دام امانی و آمال عباسبن محمدرضا القمی، بصره الله عیوب نفسه و جعل مستقبل حاله خیرا من امسه، که این رسالهای است مشتمل بر چند کلمات طریفه، و مواعظ و پندهای شریفه، امید که صاحبان عقل و هوش آنرا مجرد خطوط و نقوش نپندارند بلکه آن را چون در گران بها آویزه گوش نمایند و به مفاد آن عمل کنند و این هجوم تبه کار را از دعای خیر فراموش نفرمایند.
و بعد چنین گوید این شکسته بال ضعیف الحال و گرفتار دام امانی و آمال عباسبن محمدرضا القمی، بصره الله عیوب نفسه و جعل مستقبل حاله خیرا من امسه، که این رسالهای است مشتمل بر چند کلمات طریفه، و مواعظ و پندهای شریفه، امید که صاحبان عقل و هوش آنرا مجرد خطوط و نقوش نپندارند بلکه آن را چون در گران بها آویزه گوش نمایند و به مفاد آن عمل کنند و این هجوم تبه کار را از دعای خیر فراموش نفرمایند.
(در خوف و خشیت)
ای عزیز از خداوند عزوجل بترس و عظمت و جلال الهی را در نظردار و پیوسته متفکر در احوال روز حساب، و متذکر انواع عذاب باش. مرگ و صعوبت عالم برزخ و مواخذه روز قیامت را تصور نما، و آیات و اخبار در باب جنت و نار، و احوال خائفین از اخیار را مشاهده کن و بدانکه هرقدر معرفت بنده به عظمت و جلال پروردگار بیشتر و به عیوب خود بیناتر باشد ترس او از خدا زیادتر میشود.
و از این جهت است که حق تعالی خوف و خشیت (خود) را نسبت به علماء داده چنانچه فرموده انما یخشی الله من عباده العلماء.
و رسول خدا (ص) فرمود: که ترس من از خدا بیشتر است از همه.