فرمت : WORD تعداد صفحه :20
پى ریزى اخلاق بر مبناى دین
در پرتو ارتباط عمیق و ستودنى دین و اخلاق، تنها سؤال طبیعى [و بجا] این است که
آیا اخلاق نوعى وابستگى ذاتى به دین دارد؟ نشانههاى [این وابستگى] زیاد است: هنجارهاى
اخلاقى بخش عمدهاى از آموزههاى دینى را تشکیل مىدهند; [آموزههایى] که به نوبه خود تقریبا
با هنجارهاى نظریههاى غیر دینى اخلاق مطابق هستند. اما آیا این، به معناى وابستگى اخلاق
به دین است؟ اگر آرى، چگونه؟
١. خدا و خیر اخلاقى
١
یک شکل ساده وابستگى اخلاق به دین وجود دارد که به محض بیان، باید آن را کنار
نهاد; [و آن این که] ممکن است چنین احتجاج کرد که چون خداوند، خالق جهان و هر چیزى
است که در آن است (کل چیزها) ( ۱) ، پس در این میان خالق خیر [هم] هست و اگرخدا نبود،
چیزى به اسم خیر وجود نداشت. بنابراین، اخلاق که اساسا با خیر سروکار دارد، در اصل
هستى خود مستقیما وابسته به خداوند است. دست کم به خاطر [توضیح] این استدلال، (و
احتمالا با تسامح کامل) فرض مىشود که وابستگى به خدا مستلزم وابستگى به دین است; در
نتیجه اخلاق مبتنى بر دین است. (دین چیزى همچون یک نظریه یا [تنها] نظریه درباره
خداست.) اما این صورت بىحاصل وابستگى به دین، چندان عادى و معمولى است که توجه
زیادى را به خود جلب نمىکند. زیرا با این حساب، هر چیزى وابستگى به دین دارد; از فیزیک
و ریاضیات گرفته تا زیستشناسى و روانشناسى. (اظهارات ویلیام فرانکنا را درباره چنین
( نظریهاى، که به دیتریش ون هیلد بران، منسوب است، بنگرید). ( ۲
فرمت : WORD تعداد صفحه :29
پیامبر در کلام بزرگان
پیامبر در کلام امام خمینی (ره)
آن بزرگوار ولادت پیامبر (ص) را ولادت خیرات و برکات و کوبیدن ظلم و خاموش شدن بتکدهها و آتشکدهها میشمارد. و گسترش توحید و عدل در عالم را به واسطه پیامبر (ص) میداند.
امام درباره منزلت اجتماعی پیامبر (ص) میفرماید: ایشان از میان مستضعفان برخاست و از طبقه سه، و از توده بود. ایشان شبانی کرده بود، ولی به سبب ذاتی که داشت، خداوند او را انتخاب کرد.
در نگاه امام راحل (ره) پیامبر (ص) عابدی مقید به نماز، خیرخواه مردم، فروتن و خوش اخلاق و زاهد بود:
به قدری ریاضت کشید و قیام برای حق کرد که قدمهایش ورم کرد و از سوی خدا آیه (ماانزلنا علیک القرآن لتشقی) نازل گشت.
جبرئیل کلید خزائن ارض را برای ایشان آورد، ولی آن حضرت تواضع کرد و فقر را فخر خود دانست.
از بعضی از همسران رسول خدا نقل شده است: رسول الله (ص) با ما صحبت میکرد و ما با او صحبت میکردیم چون وقت نماز میشد، گویی او ما را نمیشناخت و ما او را نمیشناختیم؛ زیرا به خدا اشتغال پیدا میکرد.
فرمت : WORD تعداد صفحه :80
((توسعه)) دغدغه اساسى انسان معاصر است. بنابراین چگونگى, شیوه, ابزار و
سازوکار رسیدن به توسعه و تعالى, پرسش جدى فراروى گرایش ها, نگرش ها, بینش
ها, دانش ها و دانشمندان مختلف است.
برخى از نظریه پردازان با طرح تئورىهاى خطى بر تقلید از غرب اصرار مى ورزند
و برخى دیگر با تإکید بر الگوهاى غیر خطى سعى بر بومى سازى نظریات توسعه
دارند. مقاله حاضر با نگرشى از نوع دوم, به کندوکاو در تاریخ صدر اسلام
پرداخته است تا مسیر جدیدى را در جهت بومى سازى نظریات توسعه بگشاید.
مقاله حاضر به این سوال پاسخ مى دهد که پیامبر اسلام(ص) چگونه توانست در
فرصتى اندک و با امکاناتى ناچیز, آن چنان تغییراتى در سطح فرد و جامعه پدید
آورد که پس از مدتى, جامعه اى کاملا متفاوت با آن چه پیش از آن بود به
وجود آمد؟
این مقاله با طرح نظریه محتواى باطنى انسان سعى مى کند تا گام هاى اولیه
را, با استفاده از داده هاى تاریخى, جهت طرح یک نظریه توسعه نوین بردارد.
فرمت : WORD تعداد صفحه :24
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در شهر مکه، واقع در منطقه حجاز، در شبه جزیره عربستان متولد شدند. زمان ولادت ایشان مقارن با دوران جاهلیت بود.
ولادت پیامبر {ص}
دوران جاهلیت
تقریباً از 200 سال قبل از بعثت، تا زمان بعثت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) را دوران جاهلی میگویند؛ و منظور از جاهلیت انجام هر عمل خلاف و نادرست است که از روی جهل باشد. عرب صحرانشین به صورت جدی پایبند به دین خاصی نبوده و ظاهربین و مادی بوده است. اعراب شهرنشین هم معمولاً بتپرست بوده و بتهایی از سنگ و چوب و خرما را میپرستیدند، که گاهی در هنگام فقر همین بتها را آرد کرده و میخوردند. رسم دخترکشی در میان آنها امری عادی بوده و جنگ و نزاع میان قبایل به صورت یک سنت معمول درآمده بود. اعتقاد به ارواح در میان آنها رواج داشته و توهم و خرافات در زندگی آنها تأثیر گذاشته بود. ولی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، بت پرستی را برانداخت و زندگی عرب را که یکسره غرور و تعصب بود، جاهلیت خواند و محکوم کرد. آزادیهای بیحد آنها را با گسترش اخلاق و عفت محدود کرد و از آنها که همیشه با هم نزاع میکردند، مردمی متحد پدید آورد.
قبیله قریش و نیاکان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم):
قبیله قریش که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از میان آنها بپاخاست، یکی از بانفوذترین قبایل عرب بوده و بعد از اسلام نیز تا قرنها بر جهان اسلام حکومت کرده است. بیشتر شهرت قریش مربوط به "قصی بن کلاب" جد چهارم پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) است.
فرمت : WORD تعداد صفحه :20
پزوهش حاضر که مجموعه ای خلاصه از چند مقاله برتر در مجلات و نمایه های موجود در مجموعه کتابخانه مرگزی آستان قدس رضوی و تالار اطلاع رسانی و نمایه موجود در بنیاد پژوهشهای اسلامی مشهد و همچنین چند پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی می باشد، گامی است که نگارنده با هدف آگاهی رساندن به قشر جوان و دانشجویان عزیز، در خصوص اخلاق و سیره نبوی و با نگرش موضوعی به تأثیر آنها در حوزه فرهنگ، برداشته است.
آنچه که سبب گردآوری این مجموعه شد، معرفی و آشنا کردن سنت و آداب و رسوم اصیل اسلامی به دانشجویان عزیز بود از آن لحاظ که شاید هنوز کمتر ادبیاتی در مورد بررسی وضعیت کنونی جهان اسلام با وضعیت جامعه اسلامی در آغاز بعثت، وجود دارد. امید است با توجه به شرایط کنونی حاکم بر جهان و در حالی که استکبار جهانی به سردمداری آمریکای جهانخوار، در پی تضعیف مبانی دینی جوامع اسلامی از راه فرهنگ و سنتهای موجود در میان این سرزمینها می باشد، پژوهش حاضر که قسمت اصلی بخش اول آن را مصاحبه تشکیل میدهد گامی به سوی افقهای روشنتر در راه روشنگری دینی باشد.
فرمت : WORD تعداد صفحه :30
از عایشه پرسیدند: اخلاق پیامبر چگونه بود؟ پاسخ داد: «خلق و خوی پیامبر(ص)، قرآن بود.» شخصیت جامع و چند بعدی پیامبر اسلام و کمال و عظمت معرفتی، اخلاقی و وجودی آن بزرگوار، قرآن مجسم و ناطق است که به عنوان نماد مطلق و تام «انسان کامل» در میان آدمیان، حجت و الگویی ماندگار می باشد.
اگر قرآن کریم، کلام تشریعی حضرت حق است، پیامبر اکرم (ص) کلمه الله الاعظم و کلام تکوینی خدا است. اگر قرآن کتابی است با حقایق جاودانه و همیشگی، پیامبر اکرم (ص) نیز حقیقتی عینی و جاودانه است. اگر قرآن بطون و لایه های معنایی و مصداقی عمیق و گسترده ای دارد که تلاش برای کشف آن حقایق باید استمرار داشته باشد، پیامبر اکرم (ص) نیز ذخیره ای تمام نشدنی و حقیقتی است عینی و انسانی، که شناخت ابعاد مختلف شخصیت ایشان و دستیابی به عمق سیره، سلوک و سنت آن حضرت به جهاد و اجتهادی مستمر نیازمند است. اگر نیاز بشریت به قرآن هرگز پایان نمی یابد و تکامل علمی و اجتماعی انسان، نیاز او را به حقایق قرآن کریم نه تنها کاهش نمی دهد که روزافزون می سازد، نیاز انسان امروز و فردا به پیامبر اکرم(ص) و درس ها و آموزه های ایشان پایان ناپذیر است و اگر اسلام خاتم ادیان و قرآن خاتم کتب آسمانی است، پیامبر اکرم (ص) خاتم النبیاء و قله رفیع کمال انسانی است. او خلیفه الله الاعظم و واسطه ابدی نزول فیض الهی است که: «و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین». قرآن کریم نسخه مکتوب حقیقت نور محمدی (ص) است و پیامبر اکرم (ص) آینه تمام نمای صفات حسنای حق و نور مطلق خداوند متعال بر عالم و آدم.
پیامبر اکرم (ص) به امیرالمؤمنین(ع) فرمود: علی! کسی جز تو و من خدا را نشناخت و کسی جز خدا و تو مرا نشناخت و کسی جز خدا و من تو را نشناخت. شناخت و معرفت حضرت حق- جل و علا- در حد اعلایی که برای غیرخدا میسر است، جز برای کسانی که در کانون نور محمد (ص) و علی (ع) قرار دارند، امکان پذیر نیست، چرا که این معرفت و شناخت معرفتی است شهودی و نه ذهنی، معرفتی است متناسب با اوج کمال و تعالی شناسنده، نه مدرسه ای و استدلالی. از آن سو نیز معرفت تام نبی (ص) و وحی (ع) جز برای حضرت حق، برای کسی حاصل نمی شود، چرا که دیگران همه فروتر از این دو وجود مقدس- که نور واحدی از منشأ واحدند- می باشند و دستیابی به معرفت تام آنان برایشان مقدور نخواهد بود. حضرت حق در قرآن کریم فراوان درباره پیامبر اکرم (ص) و معرفی ایشان سخن گفته است که برای آشنایی با جایگاه عظیم نبی اکرم (ص) به این آیات باید مراجعه کرد: در قرآن کریم اطاعت خدا و پیامبر (ص) در کنار هم مطرح و اطاعت از رسول خدا، همان اطاعت خدا شمرده شده است. آزار و ایذاء پیامبر اکرم (ص) موجب عذاب دردناک و لعنت خداوند در دنیا و آخرت تلقی شده و دوستی خداوند متعال مشروط به اطاعت از پیامبر اکرم (ص) گردیده است. خلق و خوی الهی پیامبر اکرم و رحمت و عطوفت آن حضرت مایه انسجام و وحدت مسلمانان به شمار آمده و با تعبیر «وانک لعلی خلق عظیم»، توصیف شده، تعبیری که تنها درباره پیامبر به کار رفته است. پیامبر اکرم (ص) عامل رهایی و آزادی مردمان از زنجیرها و بندهای سخت معرفی شده است.
بندهایی که از سویی خرافات و عادات زشت و از سوی دیگر ستمگران و سلطه جویان بر فکر و اندیشه و رفتار و حرکت تعالی جویانه انسان ها ایجاد کرده اند. او «عبدخدا» معرفی شده است که با عبودیت و بندگی ذات حق، به عالی ترین درجه عبودیت دست یافته و از همه تعلقات و وابستگی ها رها شده است. گستره فیض و لطف نبی اکرم نه تنها همه مردمان و آدمیان که عالمیان را شامل شده و آن حضرت به عنوان «رحمه للعالمین» معرفی شده است.... این توصیف ها گوشه ای از معرفی پیامبر (ص) در قرآن است که مروری همراه با تأمل و درنگ در این آیات و دیگر آیات، می تواند آفاق و ابعاد شخصیت الهی نبی اکرم (ص) را برای ما روشن سازد.
علاوه بر این، برخی سوره های قرآن کریم اساساً در شأن پیامبر اکرم (ص) است و این غیر از سوره هایی است که به وجود مبارک آن حضرت تأویل شده است. «یس» که قلب قرآن کریم است و سرچشمه هایی از معرفت و حکمت از آن جاری است، به پیامبر اکرم (ص) منسوب است. سوره 47 قرآن کریم به نام نامی آن بزرگوار نام نهاده شده است: "محمد" (ص)، علاوه براین سوره فتح، سوره حجرات، سوره نجم، سوره مجادله، سوره تحریم، سوره قلم، سوره مزمل، سوره مدثر، سوره بلد، سوره ضحی، سوره شرح (انشراح)، سوره تین، سوره علق، سوره قدر، سوره کوثر برخی از سوره هایی است که ناظر به شأن و جایگاه عظیم و مرتبه رفیع آن حضرت در پیشگاه خداوند متعال است. هر کدام از این سوره ها و آیات نورانی آن، مالامال از حرمت و لطفی است که خالق متعال برای این برترین بنده مقرب خود قائل است.
فرمت : WORD تعداد صفحه :29
اندیشهها
در طول تاریخ بشریت، کم تر انسانی وجود دارد که مانند پیامبر اسلام تمام خصوصیات زندگی اش به طور واضح و روشن بیان و ثبت شده باشد.
خداوند متعال در قرآن کریم ـ کتابی که خود حافظ اوست و بدون هیچ تغییری تا
قیامت باقی است ـ با زیباترین عبارات و کاملترین بیانات، آن حضرت را معرفی
نموده و با عالیترین صفات ستوده است. خداوند متعال میفرماید: «انک لعلی
خلق عظیم»؛ ای پیامبر! تو بر اخلاقی عظیم استوار هستی.
نیز میفرماید: «محمد رسولاللّه و الذین معه اشداؤ علی الکفار رحماء
بینهم.»محمد صلیاللهعلیهوآله فرستاده خداست و کسانی که با او هستند در
برابر کفار سر سخت و در میان خود مهربانند.
محققان، تاریخ نویسان و دانشمندان در ابعاد گوناگون زندگی حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله سخن گفتهاند.
اما ائمه علیهمالسلام با نگاهی ژرف و دقیق سیمای آن شخصیت بی نظیر و درّ یکتای عالم خلقت را به تماشا نشسته، به معرفی زندگی، مبارزات و آموزههای آن حضرت پرداختند.
فرمت : WORD تعداد صفحه :48
پیامبر اکرم(ص) در عهدین
پنج شنبه ۲۵ آبان ۱۳۸۵
چکیده: عهدین موجود «سیره مانندی» بیش نیستند که در طول قرن های متمادی، نویسندگان بسیاری آنها را به رشته تحریر در آورده اند. بنابراین، جستجو از بشارت های قرآنی در این کتاب ها اساساً خطاست. با وجود این، شواهد و قراینی در آنها وجود دارد که به خوبی، بر پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)قابل تطبیق است. این شواهد و قراین هم در عهد عتیق و هم در عهد جدید قابل پیگیری است.
خدای سبحان در آیه 157 سوره اعراف چنین فرموده است:
«الَّذینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسوُلَ النَّبِیَّ الاُمِّیَّ الَّذی
یَجِدُونَهُ مَکتوباً عِندهُم فِی التَّوراةِ وَ الاِنجیلِ یَأمُرُهُم
بِالمَعروفِ وَ یَنهَاهُم عَنِ المُنکَرِ... .» از این آیه شریفه استفاده
می شود که اهل کتاب در عصر نزول قرآن، بشارت به حضرت رسول اکرم(صلی الله
علیه وآله) را در کتاب های خود می یافته اند. همچنین بر اساس آیه سوره
مبارکه صف، حضرت عیسی(علیه السلام) خود را مبشّر پیامبری به نام «احمد» می
داند: «وَ اِذْ قَالَ عیسیَ بنُ مریمَ یَا بنی اِسرَائیلَ اِنّی رَسوُلُ
اللَّهِ اِلیکُم مُصدِّقاً لِمَا بَینَ یَدَیَّ مِنَ التَّوراةِ وَ
مُبَشِّراً بِرَسُول یَأتی مِنْ بَعدِی اسْمُهُ اَحمَدُ فَلمَّا جَاءَهُم
بِالبَیِّنَاتِ قَالُوا هذَا سِحرٌ مَبینٌ.» (صف: 6) این آیات و نظایر آن
ما را از مراجعه به تورات و انجیل موجود بی نیاز می سازد.
گذشته از آن، کسی که اندک آشنایی با عهدین موجود داشته باشد به یقین می
داند که این کتب اندک شباهتی با تورات و انجیل مورد نظر قرآن ندارند، حتی
به زحمت می توان آن ها را ترکیب و صورت محرفی از آن ها از تورات و انجیل
واقعی دانست. عهدین موجود «سیره مانندی» بیش نیستند که در طول قرن های
متمادی، نویسندگان بسیاری آنها را به رشته تحریر در آورده اند. بنابراین،
جستجو از بشارت های قرآنی در این کتاب ها اساساً خطاست. با وجود این، شواهد
و قراینی در آنها وجود دارد که به خوبی، بر پیامبر اکرم(صلی الله علیه
وآله)قابل تطبیق است. این شواهد و قراین هم در عهد عتیق و هم در عهد جدید
قابل پیگیری است.
گروه دین و اندیشه: هدف از بعثت پیامبران ایجاد اخلاق حسنه و نیکو بود، حضرت محمد (ص) نیز به عنوان خاتم پیامبران مبعوث شد تا فضایل اخلاقی و خلقیات نیکو را تحقق بخشیده و رذایل اخلاقی را یادآور شود، شک نیست یکی از مهمترین عوامل پیشرفت اسلام، اخلاق نیکو و برخورد متین و ملایم آن حضرت با مردم بود .
رسول اکرم(ص) کاملترین انسان و بزرگ و سالار تمام پیامبران است. در عظمت پیامبر اسلام همین بس که خداوند متعال در قرآن آن حضرت را با "یا ایها الرسول" و "یا ایها النبى" مورد خطاب قرار داده و او را به عنوان انسانى الگو براى تمام جهانیان معرفى می کند، حضرت محمد(ص) به حق داراى اخلاقى کامل و جامع تمام فضایل و کمالات انسانى است .
شک نیست یکی از مهمترین عوامل پیشرفت اسلام، اخلاق نیکو و برخورد متین و ملایم آن حضرت با مردم بود. در طول زندگى او هرگز دیده نشد وقتش را به بطالت بگذراند . در مقام نیایش همیشه می گفت: «خدایا از بیکارگى و تنبلى و زبونى به تو پناه می برم» و مسلمانان را به کار کردن تشویق می کرد.
او همیشه جانب عدل و انصاف را رعایت می کرد و در تجارت به دروغ و تدلیس متوسل نمی شد، هیچگاه در معامله سختگیرى نمی کرد، با کسى مجادله و لجاجت نداشت و کار خود را به دیگری واگذار نمی کرد .
پیامبر اسلام(ص) صدق گفتار و اداى امانت را قوام زندگى می دانست و می فرمود: این دو در همه تعالیم پیغمبران تأکید و تأیید شده است. در نظر پیامبر اسلام(ص) همه افراد جامعه، موظف به مقاومت در برابر ستمکاران هستند و نباید نقش تماشاگر داشته باشند.
محمد(ص) که خاتم الانبیا است در برابر کسانى که با وى مشاجره می کردند تنها به خواندن آیاتى از قرآن اکتفا می کرد و یا عقیده خویش را با سبکى ساده و طبیعى می فرمود و به جدل نمی پرداخت .
پیامبر اکرم(ص) چنان متواضع بود که تمام خودخواهان، مغروران متکبران را به اعجاب وا می داشت. زندگی آن حضرت، رفتار و خصوصیات اخلاقی وی، محبت، قدرت، خلوص، استقامت و بلندى اندیشه و زیبایى روح را الهام می بخشید.
سادگى رفتار، نرمخویى و فروتنی حضرت محمد(ص) از صلابت شخصیت و جذبه معنویت وی نمی کاست. هر دلى در برابرش به خضوع می نشست و هر غرورى از شکستن در پاى عظمت زیبای او سیراب می شد.
پیامبر اسلام (ص) علاوه بر این که ارزشهاى اخلاقى را بسیار ارج مى نهاد، خود در سیره عملى برجسته فضایل اخلاقى و ارزش هاى والاى انسانى بود، او در همه ابعاد زندگى با چهره اى شاد و کلامى دلاویز با حوادث برخورد مى کرد.
فرمت : WORD تعداد صفحه :16
بعد از نزول قران بر سینه مبارک پیامبراکرم(صلی الله وعلیه وآله) اولین چیزی که خداوند به پیامبراکرم(صلی الله وعلیه وآله) آموخت خواندن بود (بخوان به نام پروردگارت )زیرا خداوند تمام علوم را در این کتاب مقدس قرارداده و برای اینکه انسان بیشتر از آن بهره مند شود باید خواندن را میآموخت و راه سعادت وسلامت را پیدا می کرد چون فرا گیری و آموزش علوم و حتی احکام دینی برای کودکان با اهمیت تر است زیرا کودک بهتر میفهمد و اگر درست و شایسته به او آموخته شود برای همیشه در ذهن او باقی می ماند بدین خاطر دین اسلام و پیامبراکرم(صلی الله وعلیه وآله) در رابطه با کودکان دستورات زیادی را صادر فرمودند . پیامبراکرم(صلی الله وعلیه وآله) شخصاًًاحترام زیادی به کودکان می گذاشتند و این موضوع را همیشه به یاران خود سفارش می کردند و می فرمودند :هرکس در خانه کودک دارد باید خودش را همچون کودک کند وبازیهای کودکانه و زبان کودک را یاد بگیرد . کودک نیاز به محبت دارد و پدر ومادر نباید میان کودکان خود فرقی بگذارند . ایشان نام کودک را با احترام صدا می زدند و همیشه می فرمودند اگر کودکی تخلفی کرد نباید او را کتک زد و به خاطر اینکه متوجه اشتباه خود شود باید مدتی با او قهر کنند . اما نبابد زیاد طول بکشد . پیامبراکرم(صلی الله وعلیه وآله) هر گاه فرصت پیدا می کرد با کودکان بازی می کرد ،اگر از کوچه ای می گذشت و کودکان را در حال بازی می دید می نشست و با آنها بازی می کردحتی چهار دست و پا می نشست و کودکان را روی دوش خود سوار می کرد تا آنها خوشحال شوند.
پیامبراکرم(صلی الله وعلیه وآله) می فرمود :خداوند کودکان را دوست دارد و دعای آنها پذیرفته می شود و زمانی که خواستند کسانی را که دین خدا را انکار می کردند نفرین کنند امام حسن و امام حسین (ع)را به امر خداوند به همراه خود بردند و با این کار ثابت کردند که خداوند نیز کودکان را دوستدارد و اگر آنها دعایی کنند اجابت می شود .