دانلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

دانلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

دانلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

دانلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

آغاز خلقت انسان

آیات قرآن یه هر یدام در جائی قرار دارد به تفصیل تاریخ بشریت را بیان یرده، و حاصل این تفصیل این است یه نوع انسانی (البته به تمامی انواع انسانها یه حتی شامل سایر ادوار بشریت هم بشود) بلیه این نوعی یه فعلاً نسلش در روز زمین زندگی می یند نوعی نبوده یه از نوعی دیگر از انواع حیوانات و یا غیر حیوانات پدید آمده باشد مثلاً از میمون درست شده باشد، و طبیعت او را یه در اصل حیوانی دیگر  بوده با تحولات خود تحول داده، وتیامل بخشیده باشد. بلیه نوعی است مستقل یه خدای تعالی او را بدون الگو از مواد زمین بیافرید و خلاصه روزگاری بود یه آسمان و زمین و همه موجودات زمینی بودند ولی از این نسل بشر هیچ خبرواثری نبود، آنگاه خدای تعالی از این نوع یی مرد و یی زن خلق یرد یه نسل فعلی بشر منتهی به آن دونفر می شود می فرماید:

 

انا خلقنایم من ذیر وانثی، و شما را تیره تیره ساختیم، تاییدیگر را بشناسید.1

 

 

 

و نیز می فرماید:

 

خلقیم من نفس واحده و جعل منها زوجها

 

شما را از یی تن خلق یرد یه همسران آن یی تن را هم از جنس خود او یرد2

 

 

 

ونیز می فرماید:

 

ان مثل عیسی عندالله یمثل آدم خلقه من تراب

 

مثل عیسی یه بدون پدر خلق شد مثل آدم است یه پدر ومادری نداشت، و از خای خلق شد3

 

 

 

این بود خلاصه ای از تاریخ پیدایش بشر از نظر قرآن.

افترا ونشر اکاذیب

افترا ونشر اکاذیب

الف: تعریف افتراء

در لغت به معنی دروغ بر بافتن آمده و در اصطلاح حقوقی نسبت دادن جرم به کسی به یک یا چند نفر به یکی از طرق مذکور در قانون است، مشروط بر اینکه صحت آور نسبت داده شده در مرجع صلاحیتدار قضایی ثابت نشود.

ب: فرق افتراء تهمت وبهتان با اشاعه اکاذیب

با توجه به مواد 697 و700 قانون تعزیرات ومواد 139 تا 164 قانون مجازات اسلامی تهمت و بهتان به معنی دروغ بستن وفرق آن از این حیث با افترا این است که از دیدگاه اخلاقی و شرعی، اگر کسی در حضور دیگران نقائص ومعایب واقعی شخصی غائبی را بازگو کند عمل و غیبت ساده است و اگر غیبت متضمن تذکار اعمال ناروانیی باشد که واقعیت نداشته، ساخته ذهن خود گوینده باشد عمل او را تهمت به بهتان گویند حال اگر این بهتان به یکی از صور مذکور در ماده 698 تعزیرات (269 .ق.م.ع) باشد در اصطلاح حقوقی اشاعه ای اکاذیب خوانده می شود. به عبارتی دیگر بزه ی اشاعه اکاذیب مذکور در ماده 698 جرم عام تری است که هم شامل  تهمت وبهتان یعنی نسبت دادن امری خلاف واقع غیر از جرم می باشد.

 

پ:عناصر تشکیل دهنده ی جرم(شرایط تحقق بزه)

1-عنصر قانونی:

ماده 697 قانون تعزیرات است که مقرر می دارد: « هر کس به وسیله ای اوراق چاپی یا خطی یا به وسیله درج در روزنامه وجرائد یا نطق در مجامع یا به هر وسیله ی دیگر به کسی امری را صریحا نسبت دهد یا آنها را منتشر نماید که مطابق آن امر جرم محسوب میشود و نسبت دهنده مفتری خواهد بود مشروط براینکه نتواند صحت آن اسناد را ثابت نماید جزدر مواردی که موجب حداست به یک ماده تا یکسال حبس و تا 74 ضربه شلاق یایکی از آنها حسب مورد محکوم خواهد شد. اولا-این ماده تقریبا همان ماده ی 269ق.م.ع با اختلافاتی است که نه با جرم calomine تهمت و بهتان در فرانسه و نه با denonciation calomnieuse[1] حقوق جزای اروپایی انطباق کامل دارد.

 


[1] -ماده 373 قانون قدیم مجازات عمومی وماده 10-226 قانون جدید سال 1992 قانون مجازات عمومی فرانسه

آفرینش انسان

آفرینش انسان

به مناسبت آیات گذشته که قسمتهائى از آفرینش خداوند و نظام هستى را بیان مى کرد، در این آیات به شاهکار بزرگ خلقت یعنى آفرینش انسان پرداخته و طى آیات متعدد و پرمحتوائى بسیارى از جزئیات این آفرینش را بازگو مى کند که ما در اینجا نخست به تفسیر اجمالى آیات مى پردازیم ، سپس نکات مهم را مورد بحث جداگانه اى قرار مى دهیم .

نخست مى فرماید: ((ما انسان را از ((صلصال )) (خاک خشکیده اى که به هنگام برخورد با چیزى صدا مى کند) که از ((حماء مسنون )) (گل تیره رنگ و متغیر و بدبو) گرفته شده بود آفریدیم )) (و لقد خلقنا الانسان من صلصال من حماء مسنون ).

((و طایفه ((جان )) را پیش از آن از آتش گرم و سوزان آفریدیم )) (و الجان خلقناه من قبل من نار السموم ).

((سموم )) در لغت به معنى باد سوزانى است که گوئى در تمام روزنه هاى پوست بدن انسان نفوذ مى کند زیرا عرب به سوراخهاى بسیار ریز پوست بدن ، مسام ، مى گوید و سموم نیز به همین مناسبت بر چنین بادى اطلاق مى شود و ماده سم نیز از همان است چرا که در بدن نفوذ کرده و انسان را مى کشد یا بیمار مى سازد.

مجددا به آفرینش انسان باز مى گردد و گفتگوى خداوند را با فرشتگان که قبل از آفرینش انسان روى داد، چنین بیان مى کند:

((به خاطر بیاور هنگامى که پروردگارت به فرشتگان فرمود: من بشر را از خاک خشکیده اى که از گل تیره رنگ بد بو گرفته شده مى آفرینم )) (و اذ قال ربک للملائکة انى خالق بشرا من صلصال من حماء مسنون ).

((و هنگامى که خلقت آنرا به پایان و کمال رساندم و از روح خود (یک روح شریف و پاک و با عظمت ) در آن دمیدم همگى به خاطر آن سجده کنید)) (فاذا سویته و نفخت فیه من روحى فقعوا له ساجدین ).

آفرینش انسان پایان پذیرفت و آنچه شایسته جسم و جان انسان بود به او داده شد و همه چیز انجام یافت : ((در این هنگام همه فرشتگان بدون استثناء سجده کردند)) (فسجد الملائکة کلهم اجمعون ).

تنها کسى که اطاعت این فرمان را نکرد ((ابلیس )) بود، لذا اضافه میکند به ((جز ابلیس که خوددارى کرد از اینکه همراه سجده کنندهگان باشد)) (الا ابلیس ابى ان یکون مع الساجدین ).

اینجا بود که ابلیس مورد بازپرسى قرار گرفت و خدا به او گفت : اى ابلیس چرا تو با سجده کنندگان نیستى ؟)) (قال یا ابلیس مالک الا تکون مع الساجدین ).

آفرینش انسان2

هدف از آفرینش انسان چیست؟

در پاسخ به این سؤال باید در اصل مسأله خلقت انسان و وجود تکالیفی که برگردن انسان نهاده شده بحث شود تا مسأله جاودانگی انسان و تسویه اعمال تبیین گردد.

از دیدگاه قرآن عالم هستی دارای هدف و غایت میباشد. جهان آفرینش بیهوده خلق نشده و به سوی مقصد و مقصودی در حرکت و تکاپو میباشد پروردگارا جهان آفرینش را بیهوده نیافریدی(1) یا گمان کردهای که ما شما را بیهوده آفریدیم و شما بسوی ما بازگشت نمیکنید(2).
فرق اساسی که انسان با سایر مخلوقات الهی دارد. رسیدن او به کمالات انسانی و زندگی جاودانگی از مقام خلیفة الهی میباشد. و آن میسّر نمیشود مگر با اعمال و رفتار نیک و فائق آمدن از آزمایشهای الهی و در نهایت در محکمة عدل الهی با دادن حساب. امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ میفرماید: ای بندگان خدا پیش از آنکه رفتار و کردار شما مورد ارزیابی قرار گیرد خود را بسنجید و قبل از آنکه به حساب شما برسند خودتان به حساب خود برسید(3) انسان منحصر در زندگی دنیوی نیست، بلکه موجودی جاودانه است که با تلاش اختیاری خود سعادت یا شقاوت جاودانه خویش را رقم میزند. سعادت و شقاوتی که این جهان محدود ظرفیت تحقق آنرا ندارد. خداوند میفرماید: بلکه شما زندگی دنیا (و نعمات مادی آن) را بر میگزینید در حالی که (نعمتها و مواهب) آخرت بهتر و پایدارتر است.(4)

پس با توجه به رابطة تکوینی دنیا و آخرت، به ناچار باید پیوند دین و دنیا را پذیرفت؛ زیرا هر عمل دنیوی در ثواب و عقاب اخروی مؤثر است و با توجه به این که دین، تضمین کنندة سعادت اخروی انسانها است و حتی به اعتقاد سکولارهای ملایم، در آبادانی دنیا مؤثر است، باید در بُعد فردی و اجتماعی دنیا، اظهار نظر کند و انسان را در عالم دنیا به حال خود وا نگذارد؛ در نتیجه، پیوند عمیقی بین دین و دنیا برقرار است، حتی ارتباط قرار دادی دنیا و آخرت در به حاشیه راندن سکولاریسم اثر دارد؛ زیرا اعتقاد به خدا و حیات اخروی، در تصمیمگیریها و عملکردهای دنیوی تأثیر میگذارد.(5)
مکتبهای مادی که منکر امور معنوی و ماورایی هستند در همة مسایل دین موضعی دنیاگرایانه دارند و مفهوم و معنای کمال و سعادت، مصداق واقعی آن دو، و راه دستیابی به آن را در امور مادی خلاصه میکنند. امّا مکتبهای غیرمادی و به ویژه مکتبهای الهی دیدگاهی بس فراتر و گستردهتر و والاتر از مظاهری مادی و دنیوی را ارایه میکنند.

الصی فراگیر در احکام اجتماعی اسلام تأثیر کم کاری بر امنیت اجتماعی

اصلی فراگیر در احکام اجتماعی اسلام : تاثیر کم کاری برامنیت اجتماعی

«فاوفوا الکیل والمیزان ولا تبخسوا الناس اشیائهم ولا تفسدوا فی الارض بعد اصلاحها ذلکم خیر لکم ان کنتم مومنین»1

 

یعنی کم فروشی که در بین شما رایج است ترک کنید، در پیمانه و وزن کم ندهید چون اگر شما به کم فروشی عادت کنید امنیت اجتماعی واطمینان اقتصادی برهم می خورد ، کسی اطمینان ندارد که بتواند از شما چیزی تهیه کند آنها در بیشتر کارها یا با وزن ویا با پیمانه خرید وفروش می کردند واینکه می گویند در ترازو وکیل کم ندهید اختصاص به داد وستد ندارد بلکه کنایه از مطلق تصرفات وتعهدات است مانند «یا ایها الذین آمنوا لا تاکلوا اموالکم بالباطل الا ان تکون تجارة عن تراض منکم »2 که منظور نهی از هرگونه تصرفی است، نه خوردن تنها، ولی چون مهمترین تصرفات به صورت اکل در آمده است درآیه هم به عنوان «اکل» یاد شده است ماهم در تعبیرات ادبی وعرفی می گوییم مال مردم را می خورد یا مال مردم را نخورید یعنی در مال مردم هیچگونه تصرفی نکنید خواه خوراکی باشد مثل میوه خواه پوشاکی مثل لباس .بنابراین اینکه می گویند کم نفروشید یعنی هرکاری که برعهده شماست از آن ندزدید خواه خرید وفروش باشد خواه غیر آن وکاستن از هرکاری متناسب با همان کار است.

 

کسی که در جامعه زندگی می کند نمی تواند بی تعهد باشد انسان در جامعه علاوه بر تعهد شخصی ، تعهد اجتماعی نیز دارد اگر کاسب وپیشه ور است اهل پیمانه ومیزان است واگر کارگر وکارمند باشد اهل پیمانه نیست ولی اهل پیمان است (ولا تبخسوا الناس اشیا ئهم )3 این از بزرگترین دستورات است که از این فراگیر تر در بخشهای اجتماعی  قران کریم نیست .بخس یعنی کم دادن وثمن بخس که در باره یوسف آمده است (وشروه بثمن بخس دراهم معدودة )4 یعنی ثمن کم .شما درهر بخشی باشید متعهد ید وممکن نیست انسان بی تعهد باشد ودر کار خود خیانت کند واز آن سود برد.حضرت شعیب قوم خود را از عذاب دنیا وآخرت ترساند ، فرمود گذشته از اینکه عذاب دردناک پیامد کم فروشی وعهد شکنی است عذاب ناامن هم در پی اوست.

الگوهای برتر

ما عندکم ینفذ و ما عند الله باق. «نحل-96» آنچه نزد شماست تمام می شود و از بین می رود ولی آنچه نزد خداست باقی می ماند.

اهداف آموزش:

1- تقویت روخوانی و روان خوانی قرآن کریم

2- آشنایی با قرائت زیبای ترتیل قرآن

3- آشنایی با معنای برخی از کلمات پراستعمال قرآن

4- درک معنا و توانایی ترجمه برخی از عبارات و آیات ساده و پرکاربرد قرآن

5- آشنایی با برخی از داستانها

6- تقویت علاقه و انس به قرائت مستمر و روزانه قرآن

7- تقویت علاقه به درک هر چه بیشتر معنای عبارات و آیات قرآن

8- تقویت علاقه به داستانها، مطالب و معارف قرآن.

روش تدریس

1- قرائت آیات: از دانش آموزان خواسته می شود که آیات هر درس را یک هفته پیش از تدریس در خانه قرائت کند. و ترجمه آیات متن درس را از روی کتاب قرآن بنویسند.

قرائت در کلاس اول معلم بصورت ساده و روان از روی متن درس می خواند و قواعد ادغام و ابدال و تلفظ صحیح حروف خاص عربی را برای دانش آموزان می گوید و بعد آیات درس به صورت هر عبارت دو بار از نوار آموزشی پخش می شود که دانش آموزان بار اول گوش می دهند و بار دوم با نوار هم خوانی می کنند. پس از انجام این مرحله از دانش آموزان خواسته می شود که در ظرف چند دقیقه یک بار دیگر آیات و عبارات را مرور کنند تا در خواندن صحیح آیات اشکالی نداشته باشند بعد دبیر محترم به دانش آموزانی که نیاز بیش تری به تمرین دارند بطور انفرادی اشکالات آنها را برطرف می کند.

2- درک معنا: از دانش آموزان خواسته می شود که تمرین های کار در کلاس را در دفتر قرآن بنویسند بدون جواب سپس دبیر محترم از دانش آموزان می خواهد که جدول لغات درس را تکمیل کنند. سپس دبیر محترم چند بار کلمات جدول را از عربی به فارسی و از فارسی به عربی از دانش آموزان- بصورت دسته جمعی- می پرسد. آنگاه دانش آموزان با استفاده از جدول و دانسته های قبلی خود، ترکیب ما و عبارات ساده جدلها را معنا می کنند.

3- آشنایی با قرآن: از دانش آموزان خواسته می شود که متن آیات هر درس را ترجمه کنند. و بعد دانش آموزان متن را ترجمه می کنند و اگر به داستانی برخوردند آن داستان را بازگو می کنند. اگر وقت بیشتری برای قرآن باشد می توان از تفاسیر قرآن استفاده کرد. که هدف اصلی دبیر از یک سو فراهم آوردن زمینه و انگیزه ی لازم برای آموزش قرآن و از سوی دیگر آشنایی بیش تر با قرآن کریم و موضوعات آن است. قابل ذکر است که بحث بخش آشنایی با قرآن پس از تدریس، در گفت و گوهای آزاد کلاس و ارزش یابی مستمر، یادآوری و تمرین می گردد ولی در ارزش یابی های کتبی و پایانی مورد سئوال قرار نمی گیرد.

 

امام جعفر صادق

ولادت امام و نامگذاری

امام جعفر صادق، امام ششم شیعیان، در هفدهم ربیع الاول سال 83 هجری قمری در مدینه متولد گردید. کنیه ایشان ابو عبدالله و لقبشان صادق می باشد. پدر ارجمندشان امام باقر و مادرش ام فروة است. رسول خدا سالها قبل ولادت آن حضرت را خبر داده و فرموده بود نام او را صادق بگذارید، زیرا از فرزندان او کسی است که همنام اوست، اما دروغ می گوید «جعفر کذّاب».
دوران قبل از امامت

در دوران قبل از امامت، حضرت شاهد فعالیتهای پدر خویش در نشر معارف دینی و تربیت شاگردان وفا دار و با بصیرت بود. امام باقر در مناسبتهای مختلف به امامت و ولایت فرزندش جعفر صادق تصریح فرموده و شیعیان را پس از خودش به پیروی از او فرا می خواند. لذا احادیث، زیادی مبنی بر نص امامت حضرت صادق نقل شده است.
امام صادق در سال 114 هجری قمری پس از شهادت پدرش در سن 31 سالگی به امامت رسید. دوران امامتش مصادف بود با اواخر حکومت امویان که در سال 132 به عمر آن پایان داده شد و اوایل حکومت عباسیان.
اوضاع جامعه در آغاز امامت حضرت

در آغاز امامت حضرت افرادی از شیعیان و حتی بستگان حضرت حاضر به قبول امامت ایشان نبودند، لذا حضرت از راههای گوناگونی کوشیدند آنها را به قبول راه صحیح وادار سازند و دراین زمینه به اذن خداوند معجزاتی نیز انجام دادند.
دوران امام جعفر صادق در میان دیگر دورانهای ائمه اطهار، دورانی منحصر به فرد بود و شرایط اجتماعی و فرهنگی عصر آن حضرت در زمان هیچ یک از امامان وجود نداشته است و این به دلیل ضعف بنی امیه و قدرت گرفتن بنی عباس بود.
این دو سلسله مدتها در حال مبارزه با یکدیگر بودند که این مبارزه در سال 129 هجری وارد مبارزه مسلحانه و عملیات نظامی گردید.
این کشمکش ها و مشکلات سبب شد که توجه بنی امیه و بنی عباس کمتر به امامان و فعالیتشان باشد، از این رو این دوران، دوران آرامش نسبی امام صادق و شیعیان و فرصت بسیار خوبی برای فعالیت علمی و فرهنگی آنان به شمار می رفت.
جنبش فرهنگی در دوران امامت حضرت

امام جواد

نام: محمد.
کنیه: ابو جعفر ثانى.
القاب: تقى، جواد، مرتضى منتجب، مختار، قانع و عالِم.
منصب: معصوم یازدهم و امام نهم شیعیان.
تاریخ ولادت: نوزدهم ماه مبارک رمضان سال 195 هجرى.
همچنین هفدهم و پانزدهم ماه رمضان نیز نقل شده است؛ اما مشهور بین شیعیان، دهم رجب سال 195 هجرى مى‏باشد. در دعاى ناحیه مقدسه نیز آمده است: «اللَّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُکَ بِالْمَوْلُودَیْنِ فى‏ رَجَبٍ، مُحَمَّدِ بْنِ عَلىٍّ الثَّانى وَابْنِهِ عَلىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ المُنْتَجَبِ»(1).
محل تولد: مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى).
نسب پدرى: امام رضا، على بن موسى بن جعفر بن محمدبن على بن حسین بن على بن ابى‏طالب(ع).
نام مادر: سبیکه، یا سکینه مرسیه و یا درّه که حضرت رضا(ع) او را خیزران نامید.
وى از اهالى «نوبه» و از خاندان ماریه قبطیه، مادر ابراهیم، پسر پیامبر اکرم (ص) و از زنان بزرگوار زمان خویش بود.
مدت امامت: از زمان شهادت امام رضا (ع)، در آخر ماه صفر سال 203 هجرى تا ذى قعده سال 220 هجرى، به مدت شانزده سال و نه ماه.
تاریخ و سبب شهادت: آخر ذى قعده سال 220 هجرى، در سن 25 سالگى، به وسیله زهرى که همسرش، ام الفضل، دختر مأمون به تحریک برادرش، جعفر بن مأمون و عمویش، معتصم عباسى، به آن حضرت خورانید.
محل دفن: مقابر قریش بغداد، در جوار قبر شریف جدش، امام موسى کاظم(ع) که هم اکنون به کاظمین معروف است.
همسران: 1. سمانه مغربیه. 2. ام الفضل، دختر مأمون. 3. زنى از خاندان عمّار یاسر.
فرزندان: 1. ابوالحسن امام على النّقى (ع). 2. ابو احمد موسى مبرقع. 3. ابو احمد حسین. 4. ابو موسى عمران. 5. فاطمه. 6. خدیجه. 7. ام کلثوم. 8. حکیمه.
همچنین گفته شده که زینب، ام محمد، میمونه و امامه نیز از فرزندان آن حضرت بوده‏اند.

قال امام محمد تقى علیه السلام
?تَوَسَّدِ الصَّبْرَ وَ أَعْتَنِقِ الْفَقْرَ وَ ارْفَضِ الشَّهَواتِ وَ خالِفِ الْهَوى وَ اعْلَمْ أَنَّکَ لَنْ تَخْلُوَ مِنْ عَیْنِ اللّهِ فَانْظُرْ کَیْفَ تَکُونُ.?
صبر را بالش کن، و فقر را در آغوش گیر، و شهوات را ترک کن، و با هواى نفس مخالفت کن و بدان که از دیده خدا پنهان نیستى، پس بنگر که چگونه اى

ابوجعفر محمد بن علی نهمین امام از امامان دوازده گانه شیعیان و

نام: محمد.
کنیه: ابو جعفر ثانى.
القاب: تقى، جواد، مرتضى منتجب، مختار، قانع و عالِم.
منصب: معصوم یازدهم و امام نهم شیعیان.
تاریخ ولادت: نوزدهم ماه مبارک رمضان سال 195 هجرى.
همچنین هفدهم و پانزدهم ماه رمضان نیز نقل شده است؛ اما مشهور بین شیعیان، دهم رجب سال 195 هجرى مى‏باشد. در دعاى ناحیه مقدسه نیز آمده است: «اللَّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُکَ بِالْمَوْلُودَیْنِ فى‏ رَجَبٍ، مُحَمَّدِ بْنِ عَلىٍّ الثَّانى وَابْنِهِ عَلىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ المُنْتَجَبِ»(1).
محل تولد: مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى).
نسب پدرى: امام رضا، على بن موسى بن جعفر بن محمدبن على بن حسین بن على بن ابى‏طالب(ع).
نام مادر: سبیکه، یا سکینه مرسیه و یا درّه که حضرت رضا(ع) او را خیزران نامید.
وى از اهالى «نوبه» و از خاندان ماریه قبطیه، مادر ابراهیم، پسر پیامبر اکرم (ص) و از زنان بزرگوار زمان خویش بود.
مدت امامت: از زمان شهادت امام رضا (ع)، در آخر ماه صفر سال 203 هجرى تا ذى قعده سال 220 هجرى، به مدت شانزده سال و نه ماه.
تاریخ و سبب شهادت: آخر ذى قعده سال 220 هجرى، در سن 25 سالگى، به وسیله زهرى که همسرش، ام الفضل، دختر مأمون به تحریک برادرش، جعفر بن مأمون و عمویش، معتصم عباسى، به آن حضرت خورانید.
محل دفن: مقابر قریش بغداد، در جوار قبر شریف جدش، امام موسى کاظم(ع) که هم اکنون به کاظمین معروف است.
همسران: 1. سمانه مغربیه. 2. ام الفضل، دختر مأمون. 3. زنى از خاندان عمّار یاسر.
فرزندان: 1. ابوالحسن امام على النّقى (ع). 2. ابو احمد موسى مبرقع. 3. ابو احمد حسین. 4. ابو موسى عمران. 5. فاطمه. 6. خدیجه. 7. ام کلثوم. 8. حکیمه.
همچنین گفته شده که زینب، ام محمد، میمونه و امامه نیز از فرزندان آن حضرت بوده‏اند.

قال امام محمد تقى علیه السلام
?تَوَسَّدِ الصَّبْرَ وَ أَعْتَنِقِ الْفَقْرَ وَ ارْفَضِ الشَّهَواتِ وَ خالِفِ الْهَوى وَ اعْلَمْ أَنَّکَ لَنْ تَخْلُوَ مِنْ عَیْنِ اللّهِ فَانْظُرْ کَیْفَ تَکُونُ.?
صبر را بالش کن، و فقر را در آغوش گیر، و شهوات را ترک کن، و با هواى نفس مخالفت کن و بدان که از دیده خدا پنهان نیستى، پس بنگر که چگونه اى

ابوجعفر محمد بن علی نهمین امام از امامان دوازده گانه شیعیان و

امام حسن

پیشوای دوم جهان تشیع که نخستین میوه پیوند فرخنده علی (ع) با دختر گرامی پیامبر اسلام (ص) بود، در نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت در شهر مدینه دیده به جهان گشود .                 

حسن بن علی(ع) از دوران جد بزرگوارش چند سال بیشتر درک نکرد زیرا او تقریبا هفت سال   بیش نداشت که پیامبر اسلام بدرود زندگی گفت .                                                                      

پس از درگذشت پیامبر (ص) تقریبا سی سال در کنار پدرش امیر مومنان (ع) قرار داشت و پس از شهادت علی (ع) (در سال 40 هجری) به مدت 10 سال امامت امت را به عهده داشت و در سال 50 هجری با توطئه معاویه بر اثر مسمومیت در سن 48 سالگی به درجه شهادت رسید و در        قبرستان «بقیع» در مدینه مدفون گشت .                                                                                 

رسول اکرم (ص ) بلا فاصله پس از ولادتش , او را گرفت و در گوش چپش اقامه گفت .               
سپس برای او بار گوسفندی قربانی کرد, سرش را تراشید و هموزن موی سرش -که یک درم و چیزی افزون بود - نقره به مستمندان داد.                                                                                
پیامبر (ص ) دستور داد تاسرش را عطر آگین کنند و از آن هنگام آیین عقیقه و صدقه دادن به هموزن موی سرنوزاد سنت شد.                                                                                                 
این نوزاد را حسن نام داد و این نام در جاهلیت سابقه نداشت .                                                 
کنیه او را ابومحمد نهاد و این تنها کنیه اوست .                                                                         
لقب های او سبط, سید, زکی , مجتبی است که از همه معروفتر مجتبی میباشد.                        
پیامبر اکرم (ص ) به حسن و برادرش حسین علاقه خاصی داشت و بارها می فرمودکه حسن و       حسین فرزندان منند و به پاس همین سخن علی به سایر فرزندان خودمی فرمود : شما فرزندان    من هستید و حسن و حسین فرزندان پیغمبر خدایند .                                                           
امام حسن هفت سال و چندی زمان جد بزرگوارش را درک نمود و در آغوش مهر آن حضرت بسر برد و پس از رحلت پیامبر (ص ) که با رحلت حضرت فاطمه دوماه یا سه ماه بیشتر فاصله نداشت  تحت تربیت پدر بزرگوار خود قرار گرفت .                                                                                  
امام حسن (ع ) پس از شهادت پدر بزرگوار خود به امر خدا و طبق وصیت آن حضرت , به امامت رسید ومقام خلافت ظاهری رانیز اشغال کرد,و نزدیک به شش ماه به اداره امورمسلمین پرداخت .           
در این مدت , معاویه که دشمن سرسخت علی (ع )و خاندان او بود و سالها به طمع خلافت ( در آغاز به بهانه خونخواهی عثمان و درآخر آشکارا به طلب خلافت ) جنگیده بود, به عراق که مقرخلافت امام حسن (ع ) بودلشکر کشید و جنگ آغاز کرد.
ما دراین باره کمی بعد تر سخن خواهیم گفت .
امام حسن (ع ) از جهت منظر و اخلاق و پیکر و بزرگواری به رسول اکرم (ص )بسیار مانند بود.
وصف کنندگان آن حضرت او را چنین توصیف کرده اند:
دارای رخساری سفید آمیخته به اندکی سرخی , چشمانی سیاه , گونه های هموار,محاسنی انبوه , گیسوانی مجعد و پر, گردنی سیمگون , اندامی متناسب , شانه ای عریض ,استخوانی درشت , میانی باریک , قدی میانه , نه چندان بلند و نه چندان کوتاه .
سیمایی نمکین و چهره ای در شمار زیباترین و جذاب ترین چهره ها .
ابن سعد گفته است که حسن و حسین به ریگ سیاه , خضاب میکردند .

امام حسن عسگری

امام حسن عسگری (ع)

ابو محمد حسن بن على امام یازدهم از ائمه اثنى عشر(ع) و سیزدهمین معصوم از چهارده معصوم(ع)است.

پدر بزرگوارش امام هادى(ع)هنگام تولد فرزند، شانزده سال و چند ماه بیشتر ندا شت. مادرش بانویى صالحه و عارفه به نام سوسن یا حدیثه یا سلیل بود.

تولدش به اختلاف روایات در ماه ربیع الاول یا ربیع الآخر سال 231 یا 232 ه.ق. و بنا به اکثر روایات در مدینه اتفاق افتاده است. (بعضى ولادت ایشان را در سامرا دانسته‏اند ولى صحیح نیست.)

22 یا 23 سال داشت که پس از وفات پدر بزرگوارش امام هادى(ع)(254 ه.ق.) به امامت رسید و در هشتم ربیع الاول سال 260 ه.ق. در حدود 28 یا 29 سالگى وفات یافت و در خانه خود و جوا ر قبر پدر خویش در سامرا به خاک سپرده شد.(آستانه سامر)

در شمایل آن حضرت آورده‏اند که رنگش گندمگون، چشمانش درشت و سیاه، رویش زیبا، قامتش معتدل و اندامش متناسب بود و با آنکه جوا ن بود مشایخ قریش و رجا ل و علماى زمان را تحت تأ ثیر خود قرار مى‏داد.دوست و دشمن به برترى او در علم و حلم و جود و زهد و تقوى و سایر مکارم اخلاق اذعان داشتند.

چون او و پدر بزرگوارش امام هادى(ع)در محله عسکر(قرارگاه سپاه) در شهر سامرا زندگى مى‏کردند به عسکرى لقب یافتند و نیز این دو امام مانند امام جواد(ع) به احترام جد بزرگوارشان على بن موسى الرضا(ع) به ابن الرضا مشهور بودند.عثمان بن سعید عمرى و بعد از او پسرش محمد بن عثمان پیشکار و دربان  آن حضرت بودند.

مدت کوتاه حیات امام