دانلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

دانلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

دانلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

دانلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

کتاب قالی ایرانی

فرمت : WORD                          تعداد صفحه :19

نقش حقوق مالکیت فردی در حمایت از طرح و نقشه فرش ایران

منتج از نتایج طرح تحقیقاتی:

«بررسی روش های اجرایی ثبت طرح ها و نقشه های فرش دستباف ایرانی در مراکز و جوامع بین المللی ذیربط (حفظ مالکیت معنوی)»

مقدمه:

هنر فرش یکی از دستاوردهای بزرگ تاریخی و فرهنگی ملت ایران به شمار می رود. این هنر که با ارزش های اجتماعی سنتی و فرهنگی ایرانیان گره خورده است، می تواند علاوه بر کارکردهای فرهنگی و اجتماعی در خدمت رشد و توسعه انسانی کشور قرار گیرد. متأسفانه در سال های اخیر شاهد تنزل جایگاه فرش ایران در صحنه تجارت جهانی هستیم و این در حالی است که فرش همواره از جایگاه رفیع و والایی در عرصه فرهنگ و نیز موقعیت ویژه ای در قلمرو اقتصاد کشور برخوردار بوده است. بی تردید در میان عوامل متعدد کاهش منزلت فرش ایران، سرقت و به تاراج رفتن حقوق مالکیت فکری مالکان حق و به تعبیر دیگر سرقت طرح ها و نقشه های فرش ایران توسط برخی از رقبای داخلی و خارجی وسوء استفاده از آنها یکی از مهمترین علل تنزل جایگاه فرش ایران در بازار بین المللی است. به عبارت دیگر عدم بهره برداری مناسب از نظام حقوق مالکیت فکری برای حمایت از حقوق دست اندرکاران فرش و ممانعت از سرقت طرح ها و نقشه های فرش و قالی توسط برخی از رقبای تجاری کشورمان را می توان از علل اصلی و اساسی این امر به شمار آورد.

با توجه به آنچه گفته شد، مرکز تحقیقات فرش ایران سعی کرده با بهره گیری از نظرات کارشناسان حقوقی آشنا با حوزه حقوق مالکیت فکری سلسله مطالبی را تحت عنوان راهنمای فرش و حقوق مالکیت فکری تهیه در اختیار علاقه مندان قرار دهد. امید است که به این ترتیب اطلاعاتی مختصر و مفید در اختیار تمام دست اندرکاران تولید و تجارت فرش قرار گیرد تا با کمک آن بتوانند با حقوق قانونی خود در این عرصه آشنا شده و از مزایای حمایت های قانونی ممکن برخوردار شوند. این راهنما ضمن معرفی حقوق مالکیت فکری به پرسش هایی که معمولاً در این حوزه مطرح می شود پاسخ گفته و از جمله، شیوه های حمایت از حقوق مالکیت فکری دست اندرکاران فرش را مورد توجه قرار داده است. به امید آن که این تلاش مقبول افتد.

حقوق مالکیت فکری چیست؟

«مالکیت فکری در یک مفهوم کلی به معنای حقوق قانونی است که در نتیجه فعالیت های فکری در حوزه های هنری، ادبی، علمی و صنعتی کسب می گردد». در حقیقت حقوق مالکیت فکری شامل مجموعه ای از قواعد حقوقی مرتبط با نوآوری ها و ابتکارهاست، این حقوق به عنوان حقوق ایجاد شده برای آثار ناشی از فعالیت خلاقانه فکری در مقابل مالکیت بر منابع و محصولات محسوس قرار گرفته و اگر چه غیر محسوس هستند اما همانند سایر انواع مالکیت به عنوان مبنای مالکیت شخصی قابل تجارت و مبادله هستند.

کرسی بندی در خشنویسی

فرمت : WORD                          تعداد صفحه :16

کرسی بندی در خشنویسی

یک اثر خوشنویسى مى‌تواند در قالب‌ها و گونه‌‌هاى مختلفى ارائه شود. هر یک از این قالب‌ها داراى اصول و شرایط خاصى است که باید از سوى هنرمند رعایت شود تا نتیجهٔ صحیح به‌دست آید. این قالب‌ها عبارتند از: سطر، دو سطر، سیاه مشق، چلیپا، کتابت، قطعه، کتیبه.      
در طى سالیان این قالب‌هاى متعدد براى ترکیب کلمات و حروف ایجاد شدند و هنرمندان، آیات قرآنى و متون ادبى و علمى و اشعار زیبا را در این قالب‌ها نوشته‌اند و خوشنویسان با وفادارى به اصول این قالب‌ها آثار بدیع و بسیار زیبایى خلق کرده‌اند.     
سطر‌نویسی
دو سطر‌نویسی     
سیاه‌ مشق    
چلیپا
کتابت

سطرنویسى
به مجموعهٔ کلمات و جمله‌هایى که روى خط کرسى قرار مى‌گیرند، سطر گفته مى‌شود. سطر ساده‌ترین قالب براى ارائه نوشته در خوشنویسى بشمار مى‌رود و از ارکان مهم آن به حساب مى‌آید. سطر ممکن است یک جملهٔ کامل باشد یا چندین جمله را در خود جاى دهد. گاهى نیز ممکن است جملهٔ کامل هم نباشد. بنابراین تعداد سطرها در یک صفحه را، خط کرسى‌هاى موجود در آن صفحه مشخص مى‌کنند.     
اصول و ضوابط کلى سطر شامل دو قسمت مهم مفردات سطر و ترکیب سطر مى‌شود. مفردات سطر اجزاى سطر است؛ شامل حروف، کلمات و اتصالات؛ که بکارگیرى قواعد حروف و کلمات انجام مى‌گیرد.      
ترکیب سطر، چگونگى قرار گرفتن حروف و کلمات در داخل سطر و نحوه ارتباط بین آنهاست؛ بطورى که سطر در زیباترین شکل خود قرار گیرد. مجموعه اجزاى یک سطر باید در داخل سطر، بصورتى اصولى و زیبا کنار هم چیده شوند، تا سطر زیباتر بنظر آید. در ترکیب سطر، ذوق و سلیقه و ابتکار شخص در زیبایى آن نقش اساسى دارد. قواعد و اصول اولیهٔ ترکیب‌بندى سطر عبارتند از: رعایت کرسى حروف و کلمات، رعایت فاصلهٔ حروف و کلمات، کشیده‌ها و جایگاه آنها در سطر، سوار کردن حروف و کلمات، اتمام سطر. خط کرسى یا خط زمینه در یک سطر براى آن‌که چشم به‌خطا نرود و حروف و کلمات در جایگاه خود قرار گیرند، بکار مى‌رود. در سطر، باید فاصلهٔ حروف و کلمات یکسان و یکنواخت نسبت بهم نوشته شوند، تا سطر زیباتر و خواناتر شود. معمولاً فاصله بین حروف و کلمات یک سطر، به اندازهٔ یک نقطه قلم است. معمولاً در هر سطر یک یا دو حرف به‌صورت کشیده نوشته مى‌شود. بعضى حروف الفباى فارسى در خط نستعلیق مى‌توانند به‌صورت کشیده یا مدّ نوشته شوند. برخى خروف خود، قابل کشیدن نیستند؛ اما در اتصال با حروف دیگر قابل کشیدن مى‌شوند. مثل حرف غ وقتى به م متصل شود به‌صورت کلمهٔ ”غم“ قابل کشیدن خواهد شد. کشیده‌ها براى ایجاد توازن و زیبایى استفاده مى‌شوند و شکل‌هاى متنوعى به سطر مى‌بخشند. محل قرار گرفتن آنها براساس تشخیص و سلیقه و تجربهٔ خوشنویس، مى‌تواند زیبایى اثر را چند برابر کند. در قطعات خوشنویسی، بخصوص نستعلیق، بعضى از حروف و کلمات از جاى اصلى خود خارج و بالاى کلمهٔ قبل از خود قرار مى‌گیرند و سوار مى‌شوند و انسجام بیشترى به سطر مى‌دهند. سوار کردن حروف و کلمات باعث ایجاد توازن بین سیاهى‌ها و سفیدى‌ها در یک اثر خوشنویسى مى‌شود. البته بعضى از حروف در قواعد خوشنویسى نباید سوار شوند. سطرهاى خوشنویسی، بویژه نستعلیق در آخر به طرف بالا صعود دارد. یعنى یا کمى بالاتر از سطر نوشته مى‌شود یا روى کلمهٔ قبل از خود سوار مى‌شود، که به این عمل اتمام سطر گویند.

 دو سطرنویسى    
در نوشتن دو سطر یا یک بیت، باید قواعد سطرنویسى در هر دو سطر رعایت شود. فاصلهٔ دو سطر یا دو مصرع از هم با توجه به طول هر سطر و ارتفاع آن حدود ۱۲ تا ۱۵ نقطه است. کشیده‌ها در دو سطر نباید زیرهم قرار گیرند؛ اما زیبایى اولویت دارد و بسته به ذوق و سلیقه و ابتکار خوشنویس محل کشیده‌ها مشخص مى‌شود. دوسطرنویسى بیشتر براى نوشتن یک بیت شعر بکار مى‌رود.

      

سیاه‌مشق
از دیگر قالب‌هاى خوشنویسى سیاه‌مشق است. سیاه‌مشق‌ها به دو گروه اصلى تقسیم مى‌شوند: سیاه‌مشق‌هاى تمرینى و سیاه‌مشق‌ در قالب یک قطعهٔ زیبا.
سیاه‌مشق‌هاى تمرینى براى آماده شدن است خوشنویس براى اجراى یک قطعهٔ زیبا بکار مى‌رود، در اصل انگیزهٔ ایجاد سیاه‌مشق همین تمرین‌ها بوده است. در سیاه‌مشق‌هاى تمرینی، هدف ایجاد یک قطعه نیست. سیاه‌مشق مى‌تواند قالبى باشد براى اجراى یک قطعهٔ زیبا. احتمالاً در قرن دهم هجرى این کار صورت گرفته و ادامه یافته است و در قرن سیزدهم با ظهور میرزا غلامرضا اصفهانى و میرحسین ترک به اوج خود رسیده است. بیشترین آثار سیاه‌مشق نستعلیق در دوران قدیم مربوط به میرعماد بوده است، که از زیبایى و مهارت زیادى در اجرا برخوردار است. اما در حال از قرن سیزدهم به بعد قالب سیاه‌مشق جایگاه خود را به عنوان یک قطعهٔ با ارزش هنرى خوشنویسى پیدا کرد.
امروزه قطعات سیاه‌مشق خوشنویسان برجسته داراى ارزش بالایى است و در عرصهٔ نقاشیخط نیز از سیاه‌مشق به‌عنوان دستمایه استفاده‌هاى زیادى مى‌شود

کمال الملک

فرمت : WORD                          تعداد صفحه :40

مقدمه

بسیار پیش از آنکه آدمی خط را بیافریند و از این رهگذر، زبان گفتار را به نوشتار درآورد، هنر نقاشی، در سپیده دم تاریخ، از میان سنگ نگاره های بسیار کهن غارها سربرآورد.نقاشی هنر بیان
اندیشه ها، آرمان ها و عواطف، به یاری آفرینش کیفیت های زیبایی شناختی معین، در زبانی بصری و دو بعدی است؛ زبانی که عناصر اساسی آن را خط، شکل، رنگ، رنگ سایه، بافت و مانند این ها تشکیل می دهند و هنرمند با کاربست آن ها احساس حجم، فضا، نور و حرکت را بر روی سطح می آفریند.

نقاشی از دیرباز وظایف گوناگونی چون روایت، توصیف، مستند نگاری، داستان پردازی و تبلیغ را بر عهده داشت، ولی رفته رفته و به ویژه از اواخر سدة نوزدهم، این هنر با وانهادن وظایف یاد شده، به خلوص و استقلال بیانی دست یافت.

هنر تصویری در ایران نیز پیشینه ای کهن دارد؛ گو این که بحث دربارة نقاشی قدیم ایران غالباً هنر مینیاتور یا نگارگری را به ذهن
می آورد. در واقع، مشهورترین و چه بسا ارزنده ترین نمونه ها هنر تصویری ایران را می توان بر صفحات نسخه های خطی و مرقعات مشاهده کرد. گفتنی است که هنر نگار گری ایرانی ـ اسلامی از سدة هشتم تا یازدهم هجری شکوفایی نمایان داشت، ولی آثار تصویری به جای مانده از دورة بیش از اسلام تا روزگار حملة مغو لان و همچنین آثار دیوار نگاری، پرده نگاری، قلمدان نگاری و جز این ها در سده های متأخر نیز جلوه هایی دیگر از نقاشی ایران به شمار می آیند.

چنین می نماید که تحولات هنر تصویری در ایران، با وجود
گسست های تاریخی، نفوذ فرهنگ های بیگانه و آمیختگی سنت های نامتجانس، کم و بیش دارای پیوستگی و تداوم بوده است؛ هر چند این استمرار را بیش تر در روح فرهنگی و جوهر زیبایی شناسی می توان یافت تا در همانند ی هایی که ممکن است از منظر سبک و اسلوب در آثار دوره های مختلف وجود داشته باشد.

به هر تقدیر، هنر نقاشی ایرانی که گویا ـ در معنای دقیق کلمه ـ از زمان اشکانیان در ایران رواج یافته است، در گذر تاریخ فراز و فرودهای بسیاری را پشت سر نهاده تا به روزگار معاصر و آغاز جنبش نوگرایی در ایران رسیده است نقطه آغاز این جنبش را 1320 شمسی، دانسته اند؛ اندکی پیش از آن، کمال الملک، هنرمند بزرگ و نام آور معاصر ایران، دیده بر جهان فروبست.

کوبیسم و اکسپرسیونیزم

فرمت : WORD                          تعداد صفحه :66

پیش گفتار:

«ای حسن تو در کل مظاهر، ظاهر                           وی چشم تو در کل مناظر، ناظر

از نور رخ و ظلمت زلفت دایم                             قومی همه مومنند و قومی کافر[1]»

یکی از ویژگیهای انسان که او را از سایر موجودات ممتاز می کند، تشخیص ظرافت و نظم و اعتدال و احساس حسن و جمال است. بدین جهت است که مناظر زیبای طبیعت و نظام آفرینش و صفحات جالب و دواوین و لوحه‏های دل انگیز شعر و نقاشی و خط که از دست سحر آفرین استادان چیره دست، ظهور یافته، او را مجذوب و مشعوف ساخته و نظرش را به سمت خود معطوف می‌دارد.

جمال و زیبائی و کمال ورهیافت در محضر نقاش و قلم ساز و صحنه پرداز و معمار و مبدع جمیلة هستی است که منشاء هنرهای زیباست. علاقة به زیبائی که فطری آدمی است، ذوق را می شکوفاند تا هر آنچه نشانی از زیبائی و جمال دارد و دفتری از معرفت کردگار همراه، او را ملهم کند و ذوق هنرمند آنرا با اندیشه‏های عمیق و دقیق خود درامیخته، به صورت اثر و هنر در منظر و مرآی باهوشان و سرمستان می ناب هستی که معرفت تام و تمام است قرار دهد[2].

جمال شاهد مقصود چشم بر راه است        بکوش و پاک کن آئینه از غبار اینجا[3]

هنر همچون مقولة عشق است که رفتن در وادی آن وتحقیق پیرامونش ابتدا سهل می نماید: اما وقتی دستی بر آن گرفتی حرارتش وجود را می سوزاند و تنها آنان که صابرند و به پایمردی ثابت و جانشان مجذوب معشوق ازلی تا شهر حق الیقین پیش می رانند.[4]

الا یا ایها ساقی ادرکاسا و ناولها          که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها[5]

در این مجموعه گردآوری شده من سعی کردم تاثیر سبکها و شیوه‌هایی که بر روی کار من اثر گذاشته‌اند را بررسی کنم و مقدمه‌ای باشد برای آشنا شدن بیشتر شما با سبک شخصی من و مکتبهایی که راهگشای سبک من بوده‌اند.

با پرداختن به سبک کوبیسم و اکسپرسیونیسم و شیوة کولاژ سعی کرد‌ه‌ام تاثیر این سبکها و تکنیک را بر روی آثارم شرح دهم و اینکه به وسیله آشنایی با این سبکها و شیوه های هنری  چه راهکارهایی در پیش روی من قرار گرفته‌ است و به چه صورت راهگشای آثار هنری من بوده‌اند.

 

2-معنی هنر:

در ابتدا با بیان معنی هنر و بررسی آن از نظر علمی و معنایی این مجموعه را آغاز می کنم:

«هنر به ضم اول و فتح دوم، اوستا hunara. عظمت،‌استعداد، قابلیت هنری باستان Sunara] انسان فاضل[ سانسکریت Sundara زیبا، قشنگ. پهلوی hunar- ارمنی hnar- افغانی و بلوچی henar- کردی huner (فن و معرفت) صنعت، معرفت امری توام با ظرافت و ریزه کاری. هنرهای زیبا- صنایع مستظرفه»[6]

«هنر ART در معنای عام و انتزاعی، به هر گونه فعالیتی اشاره دارد که هم خود انگیخته و هم مهار شده باشد. بنابراین، (هنر) از فرایندهای طبیعت متمایز است (برخی هنرمندان اروپایی سدة بیستم با گزینش شیء یافته به عنوان اثر هنری، این مرز را از میان برداشته‏اند). در این معنای کمتر مصطلح، تمامی ابداعات و ساخته‏های مبتنی بر قوه خلاقه بشری در زمرة (هنر) به شمار می‌آیند.

ولی اصطلاح هنر، در معنای مشخص، به فعالیتهای چون نقاشی، پیکره سازی، طراحی گرافیک، معماری، موسیقی، شعر،‌رقص، تئاتر و سینما اطلاق می شود. در گذشته، سعی بر این بود که هنرها را به دو دسته هنر زیبا و (هنر سودمند)[7]

 


[1] - شمس مغربی. دیوان کامل ص 121.

[2] - بسیج، احمدرضا- فلسفه هنر- ص 1-2.

[3] - صائب تبریزی. کلیات صائب. مقدمه و شرح حال به قلم امیری فیروزکوهی- ص 80

[4] - بسیج، احمدرضا- فلسفه هنر- ص 2-3.

[5] - حافظ، دیوان حافظ براساس نسخة قدسی، مقدمه و تحقیق از عزیزا .

[6] - برهان قاطع. محمد حسین بن خلف تبریزی- جلد چهارم- ص 2381 پاورقی.

[7] -پاکباز، روئین- دایره المعارف هنر- ص 651.

کیفیت رنگ در چاپ

فرمت : WORD                          تعداد صفحه :13

کنترل رنگ

سریع دقیق و راحت

کیفیت رنگ اضافی در چاپ افست تغذیه ورقی

جهانی شدن اکثر صنایع را تحت تاثیر قرار میدهد و صنعت چاپ مستثنی نمی باشد. و شخص همچنین باید رقابت در حال افزایش از رسانه های الکترونیکی را انتظار داشته باشد. برای دوام آوردن در کسب و کار در سالهای آینده شرکتهای چاپ وادار خواهند بود که اثر کیفیت بالا را بطور کارا و به موقع تولید نمایند چهره صنعت از کارگاههای بر پایه صنایع دستی به کارخانجات چاپ تعبیر می کنند. در منظر این پیشرفت استاندارد سازی و مدیریت رنگ اهمیت عمده کسب می نماید مدیریت رنگی که بعنوان مولفه ای از مدیریت کیفیت که شامل تمام فر آیندهای کار از طرح تاچاپ می باشد. عملیات های آژانس ها تکثیر و پیش چاپ به دستیابی این بوسیله استانداردICC که در خلال پویش و نمونه چاپی برداشتن یا بر روی پرده ICC شبیه سازی می کند که چگونه رنگها بعد از چاپ به نظر خواهند آمد یاری می‌شوند. ICC اختصار کنسرسیوم (ائتلاف)رنگ بین المللی است که به ابتکار FOGAR د ر 1993 تشکیل گردید. استاندارد و ICC همراه با نرم افزار پشتیبان همه کاربران را قادر می‌سازد که ابزارهای انتخاب خودشان را برای تولید اثر هنری دیجیتالی کیفیت بالا بطور سریع و بطور ارزان برای چاپ بالاترین کیفیت بکار برند.

اما این پیشرفت در آماده سازی کپی و چاپ مشروط بر استاندارد سازی در تمام مراحل جریان کار می باشد. تنظیم های پرس مناسب به استاندارد سازی مرکب زنی ، زیر لایها و مرکب ها . و تنظیم سیستمهای مورد استفاده در طرح ،تکثیر و پیش چاپ برای تطبیق با استاندارد کار تولید . این از اشتباهها جلوگیری می کند، کارایی را بالا می برد و از زمان و پول صرفه جویی می نماید. محصولات کنترل رنگ دولند بعنوان اجزای سیستم مدیریت کیفیت جامعی برای تامین کردن استانداردها ماشین (چاپ) از طریق کنترل سریع و بسیار دقیق ، چک ثبت و کمک می نماید. آنها کار آمدی و کارایی ماشین های چاپ عملکرد بالا را افزایش می دهند.و درجه ای از دقتی را که هر گز قبلا دستیافتنی نبودند فراهم می سازند.

فرازهایی در اجمال

-سریعترین سیستم در بازار

-کیفیت تنظیمی بی نظیر

-کار آسان

-یکپارچه در پرس ها با میز فرمان کنترل PECOM و در جریان PECOM

-قبلا بیش از 2000 نصب در سرتاسر دنیا

گذری بر ساخت تار و سه تار

فرمت : WORD                          تعداد صفحه :46

کشور ایران به دلیل وسعت فراوان و آب و هوای گوناگون, دارای صنایع دستی متنوعی است که در جهان طرفداران بسیاری دارد. تنوع این هنرها باعث شده که استاد کاران آن گونه باید به هنر خویش اهمیت ندهند و آنها را به دیگران نیاموزند، چه بسا آثار هنری ای که در کاوشها و مطالعات تاریخی به دست می آید و امروز وجود خارجی ندارد و کسی هم از کم و کیف کامل آنها اطلاعی ندارد. بسیاری از این صنایع در اثر سوانح طبیعی از قبیل زلزله و سیل و خرابی های ناشی از تهاجم بیگانگان , به دلخاک فرو رفته است . در این میان بعضی از اشیاء هنری به دلیل مصالح به کار رفته در آنها و شرایط مناسب محفوظ مانده و در کاوش ها از دل خاک بیرون آورده شده و در ردیف آثار باستانی قرار گرفته است. بسیاری از اشیاء چوبی و غیره که نتوانسته اند ماهیت خود را در اعماق زمین حفظ و نگهداری کنند از بین رفته اند و ما از آنها اطلاعی در دست نداریم. متاسفانه مایه نگرانی در این است که بیشتر آثار هنری ما به علت ناآگاهی افراد جامعه از بین رفته و می رود. یک اثر هنری که با مشکلات فراوان و طی ماه ها و سال ها به وجود می آید در اثر سهل انگاری و بی توجهی از بین می رود و لطمه ای بزرگ به میراث فرهنگی کشور وارد می کند که جبرانش محال است. راهش این است که از هر طریق ممکن افراد جامعه را با این میراث و ارزش فرهنگی آنها آشنا کرده تا به نگهداری و حفاظت آن راغب شوند. بسیار دیده شده است که در بعضی از خانه ها و اماکن شهرها و دهات دور افتاده ا شیایی یافت می شود که از دوران کهن بوده و جبنة ملی دارد اما صاحبان آنها به دلیل بی اطلاعی این اشیاء گران بها را به قیمت ارزان به دوره گردان می فروشند. و عاقبت سر از موزه های خارج از کشور در می آورد و بدین ترتیب ثروت ملی ما  غارت می شود. بهتر است که دارندگان این آثار را آگاه کرده که آنها را یا به مراکز میراث فرهنگی هدیه کنند تا به نام خودشان نگهداری شود یا این که آنها را به میراث فرهنگی بفروشند . از زمانی که صنایع دستی ظریف اعم از چوبی، فلزی، نخی ، پشمی، کرکی و ابریشمی به صورت ماشینی تولید شده کیفیت و ظرافت را از دست داد و به افول گرایید. استادان فنون یا دلسرد شدند یا این که خود نیز به تولیدات ماشینی روی آوردند و از کیفیت آن کاستند. فرش و صنایع فلزی و چوبی از قبیل در و پنجره و وسائل تزئینی آسیب دیدند، حتی وسایل کشاورزی ای که از چوب و آهن و با دست ساخته می شد و در دهانی که امکان استفاده از ماشین آلات میسر نبود، کاربرد داشت، رو به انحطاط گذاشت و کشاورزانی که با این وسایل کار می کردند، از کار بازماندند و از روستاهای خود کوچ کردند و به مصرف کننده تبدیل شدند. در روستاهای ایران غیر از کشاورزی کارهایی دیگر هم انجام می گرفت مثل بافتن پارچه و تبدیل کرک و پشم و پنبه به پارچه تا حد خودکفایی. در بعضی از این روستاها پارچه های بسیار عالی و گران بهایی می بافتند. به یاد می آورم دو نوع پارچه به نام های «برگ» و «احمدی» در دهات استان کرمان بافته می شد که بسیار عالی بود و صادر هم می شد. تا در پارچة برگ از نخ پنبه بود و پود آن از کرک یا پشم بود. پارچة احمدی , تمام پشم و به پهنای 20 سانتی متر و به طول 25 متر به طرز بسیار زیبا و محکمی بافته می شد که کت و شلوار آن به چند نسل به ارث می رسید و داشتن آن باعث افتخار بود. متأسفانه اکنون نامی هم از آنها باقی نمانده ولی امکان احیای آنها از بین نرفته چون هنوز استادان معمری وجود دارند که می توانند آن صنعت را دوباره راه اندازی کنند.

گذری بر مشق های پنهان در کاخ عالی قاپوی اصفهان

فرمت : WORD                          تعداد صفحه :13

نگار گری، ترجمه واژه ای و معرف هنری است که سالها با اصطلاح مینیاتور شناخته می شد و خود مینیاتور نوعی تزئینات ریز بر روی کتب و استخوان و عاج بود که در اروپا انجام می شد و از آنجا که اندازه نقاشی های این سبک، ریز و ظریف بود به مینیاتور شهرت یافت. بر پژوهندگان هنر پوشیده نیست که هنوز در باب این هنر و شناخت و دریافت اصالت آن اثری به تمامی در دست نیست و اکثریت این پژوهشها توسط اروپاییان و قطعا با منطق صوری و بصری خاص خودشان انجام شده که همین امر به لحاظ عدم حضور دید و اندیشه شرقی، آنچنان که آموزه های گذشته آنها به ایشان آموخته باشد، تاثیری قابل توجه در عدم پدیداری برخی وجوه پنهان و اصیل این هنر بر جای نهاده است که جای بسی تأمل دارد.

« اگر چه تا کنون برخی از پژوهشگران ایرانی در روشن کردن نکات مبهمی از تاریخ نقاشی ایران توفیق یافته اند، اما روی هم رفته ایرانیان سهم چندانی در تحقیقات مربوط به این هنر، ادا نکرده اند.»

اما فارغ از تمام شرح و بسط های محتوایی و تاریخ نگاری، آنچه در اینجا قابل ذکر است نادیده انگاشته شدن رشد این هنر در ذهن هنرمندان و برخی از آثار خلق شده است که از زیر شاخه های هنر تصویر گری و نقاشی به طور عام می باشد که به اعتقاد من این بُعد از هنر را، از برخی همت ها دور خواهد ساخت.

صفاتی همچون خشکی دید هنرمندان نگارگر، تحجر و تعصب در اعمال تکنیکها و اصول کار، عدم توانایی هنرمندان نگارگر( شرقی و ایرانی) در پرداخت عینی تر(رئال) در تصاویر« عدم وجود پرسپکتیو و مانند آن» و تعدادی دیگر از بحثها پیرامون این هنر گرانمایه و به اعتقاد من هنوز ناشناخته که این مقاله به حد بضاعت تنها به بخشی از خصوصیات خواهد پرداخت.

آنچه در این گفتار به آن اشاره خواهد شد رهیافتی است جهت شناخت و معرفی بخشی از روند رشد تکنیکی و دیدگاه مقوله هنر تصویر گری در دوره صفوی  و آن دسته از تصاویری که تا کنون از دید اکثر منتقدان، محققان و هنر شناسان و مخاطبان مستور مانده است، حال برای نخستین بار تحت عنوان« مشق های پنهان» معرفی، و به آن پرداخته می شود.

معرفی و تحلیل مشق های پنهان، به دلیل جدید بودن موضوع و ناشناخته بودن آن، زمان بسیاری را می طلبد تا توسط پژوهشگران متخصص از

گرافیک سه بعدی

فرمت : WORD                          تعداد صفحه :20

«فهرست مطالب»

عنوان

شماره صفحه

مقدمه

 

گرافیک سه بعدی در 3D max

4

مختصات vooordiates

2

محور Axes

3

درک مفهوم نمای دید در 3D max

3

نورها Lights

4

روشن وند Rendering

7

قلمرو ها Rogions

8

منجمد کردن اشیاء

9

کار با گروهها

9

درک مفاهیم مربوط به مدلسازی

10

ساختن خانه

17

ساختن درب

18

نسبت دادن مواد به اشیاء

19

ساختن کوه‌ها

20

گاردهای دور باغ

20

لیتوگرافی و چاپ

فرمت : WORD                          تعداد صفحه :79

پیش گفتار:

آشنائی با محیط کار, شرایط مطلوب و فراهم کردن امکانات مناسب با نوع کار, انتخاب وسائل و دستگاههای مورد نیاز و چگونگی کاربرد, عملکرد و استفاده ی صحیح از آنها مسلما"در سرعت, سهولت و کیفیت کار نقش مهمی را ایفا می کند. شناخت این موضوع که کدام وسیله برای چه نوع کار مناسب است, مسلما"در هزینه ها نیز تأثیر مستقیم دارد.

معرفت بصری وکلامی:

تجسم یا تصور کردن عبارت از توانائی ما در شکل بخشیدن به تصاویر ذهنی است.معمولا"وقتی میخواهیم به نقطه ای در شهر برویم ابتدا خیابانهائی را که باید از آنها بگذریم در نظر می آوریم , وعلایم و نشانه های بصری خالص آن مسیر را در ذهن خود مرور می کنیم , بعضی از آنها به صورت ذهنی از مقابلمان می گذرد, و مجددا"به نقطه ای دیگر بر می گردیم, این قبیل فعل و انفعالات ذهنی معمولا"قبل از حرکتمان به سوی مکان مورد نظر به وقوع می پیوندد.موضوع عجیب آن است که ما اغلب مکانی را که هرگز به آن پا نگذاشته ایم و یا ندیده ایم نیز در ذهن خود مجسم می کنیم این نوع تجسمات یا بهتر بگوئیم , تصاویر اولیه ی ئهنی همراه با دیدن, هر دو پدیده هائی هستند که با عمل خلاقیت تصویرسازی پیوندی نزدیک دارند.ماجرای «یافتم یافتم«ارشمیدس, مثال خوبی برای این موضوع است .این جریان جابه جا ساختن تصاویر و شکلها در ذهن دقیقا"همان چیزی است که اغلب ما را در یافتن پاسخ به یک مسئله یاری میکند.آرتور کوستلر , که قبلا"به کتاب عمل خلاقیت وی اشاره شد در همان جا می نویسد:

«با رشد تدریجی قوای سمبل ساز و انتزاعی کننده ی ذهن فکر کردن به وسیله ی مفاهیم کلی پدید می آید که منشاء آن تفکر به وسیله ی تصویر بوده است, به همین گونه نیز خط آوائی طی جریانی مشابه از بطن خط هیر و گلیف که در واقع نگارش با تصویر بوده است نشاءت گرفت.»

مشاهده ی این تکامل و پیشرفت برای مبحث ارتباطات دارای اهمیت شایانی است. تکامل زبان از تصاویر آغاز شد, و به صورت تصویر نگاری درآمد که در آن شکلهای ساده با معانی روشن وواضح به کار میرفت, سپس به واحدهای آوائی تبدیل شد و سرانجام شکل الفبا به خود گرفت.گرگوری مؤلف کتاب چشم هوشمند, الفبا را به همین مناسبت«ریاضیات معنا»خوانده است.هر گامی که در این راه بر داشته می شد مسلما" تکاملی بیشتر در ارتباط مؤثر تر میان آدمیان بود.شواهد بسیاری موجود است که نشان میدهد در این جریان امروز,  بازگشتی به گذشته مشاهده می شود, یعنی بازگشت به استفاده از تصویر برای برقرار کردن ارتباط:و این عقبگرد به دلیل آن است که افراد بشر می خواهن به شکلی مؤثر تر و مستقیم تر با یکدیگرارتباط یابند.

یاد گرفتن سواد برای زبان مهم ترین مسئله است. شاید از پاسخ به این سؤال که با سواد بودن از نظر زبان دارای چه اهمیت و معنائی است و نیز مقایسه ی زبان تصویری با کلام ,  بتوان نتایج سودمندی گرفت و این پاسخ مارا در استفاده از اخبار و اطلاعات به صورت تصویری یاری رساند.زبان در جریان اموزش و یادگیری بشر , مقامی منحصر بفرد داشته است و هنوز هم دارد. کاربردهای زبان بسیار است, زبان وسیله ی ضبط وانتقال اخبار است, وسیله ای است برای تبادل افکار و عقاید و نیز ابزذر ساختن مفاهیم کلی و ذهنی بشر است. در یونانی به زبان«لوگوس» یا «لوگیک» می خوانند که همه ی این الفاظ از همان کلمه ی یونانی لوگوس به معنای زبان اخذ شده است.به این ترتیب می بینیم که زبان وسیله ای برای اشکال عالی تر تفکر تلقی می شود, عالی تر از تفکر به وسیله ی تصویر یا تفکر از طریقحس لامسه.اما این فرض محل گفت وگو دارد, و بهتر است درباره ی آن تحقیق بیشتری بشود.

ابتدا باید در نظر داشت دانستن یک زبان و با سواد بودن دو چیز متفاوت است.البته زبان را می توان تا حد استفاده ی علمی از آن برای فهمیدن وتکلم ساده آموخت, ولی از این حد تا توانائی خواندن و نوشتن به یک زبان فاصله ی زیادی است.البته فقط زبان محاوره ای است که به صورت طبیعی تکامل می یابد.

با مطالعه ی آثار نو آم چو مسکی ,  می توان دریافت که زبان , ساخت بسیار عمیقی در ذهن ما دارد و اگر از لحاظ زیست شناسی به آن توجه کنیم این ساخت در ما فطری است.

به هر حال یاد گرفتن سواد خواندن و نوشتن را باید طی مراتب مختلفی به انجام رساند.ابتدا به یاد گیری سیستم  , رمزهای زبان می پردازیم , که نشانه های آوائی معینی به صورت انتزاعی هستند.اینها در واقع همان عناصر الفباهستند.کلمه ی الفبا از تلفیق دو حرف یونانی آلفا و بتا به وجود آمده است.

حروف الفبا را , ابتدا یک به یک یاد می گیریم , سپس ترکیب این حروف و آوای منسوب به آنها آموخته می شود , که کلنات هستند.کلمات هر یک حاوی معنائی است که به ازای اشیاء , افکار وافعال مختلف به کار می روند.

دانستن معنای هر کلمه مستلزم دانستن تعریف عام آن است.گام نهائی آموزش زبان شامل یاد کیری قواعد دستوری آن می شود , یعنی دلالت و جای کلمات در جمله , وجود قواعد دستوری برای تعیین حدود ساختمان یک زبان بر اساس آنچه از نظر اجتماعی مقبول ومورد استفاده است , ضرورت دارد .آنچه گفته شد , مقدمات زبان کلام است و از آن نمی توان چیزی کم کرد. وقتی شخصی به خوبی آنها را یاد گرفت , می تواند بنویسد و بخواند , می توانداخبار و اطلاعاتی را که به صورت کتبی بیان کند و بفهمد.واضح است که آموزش کلام حتی به صورت سواد آموزی ابتدائی , دارای نوعی ساخت است و تعاریف و مسائل فنی خاص آن مورد قبول همه است. ولی مبحث ارتباط بصری در مقایسه باآن ظاهرا"ساختی چنان منضبط ندارد.

سواد بصری:

اگر بخواهیم در تعریف و محدود کردن سواد بصری راه افراط پیش گیریم , با مشکلات زیادی مواجه می شویم.کلام که دارای ساخت نسبتا"منضبطی است , مسلما"بر آنهائی که خواهان آموزش بصری هستندنیز تاثیری قابل توجه می گذارد.اگر در مقام مقایسه نیز برآئیم , می توان نتیجه گرفت که اگر بشود یکی از وسائل ارتباطی را به اجزای اولیه اش تجزیه کرد وسپس آن را بررسی نمود , پس می توان وسیله ی دیگری را نیز به همین ترتیب موردبررسی نمود,پس می توان وسیله ی دیگری را نیز به همین ترتیب مورد بررسی قرار داد.

هر سیستم ارتباطی متشکل است از سمبل هائی که ساخته ی بشر هستند.علائم و سمبل هائی که ما بدان زبان وکلام می گوئیم, در روزگارهای پیشین به صورت رشته ای از تصاویر ساده ترسیم میشدند, و این تصاویر ساده نتیجه ی محسوسات بشر بودند.زبانها و سیستم های سمبل بسیاری در جهان وجود دارد و بعضی از آنها دارای ریشه ای مشترک هستند, برخی نیز هیچ ارتباطی با دیگران ندارند. مثلا"اعداد که یکی از انواع بسیار ویژه ی باز یابی نوعی از اخبار هستند, هیچ گونه ارتباط مستقیمی با الفبا ندارند و یا نتهای موسیقی که آنها هم از این گروهند.

معرفی کـوبیسم

فرمت : WORD                          تعداد صفحه :30

ماجراى کوبیسم از آنجا شروع شد که نقاشانى نظیر پابلو پیکاسو و هانرى ماتیس نتوانستند با سطح دوبعدى و تخت بومها و صفحه هاى نقاشى کنار بیایند. آنها به این نتیجه رسیده بودند که نقاشى، در بهترین و دقیق ترین حالت هم نمى تواند جهان بیرونى را آنگونه که هست، به تصویر بکشد. براک، نقاش معاصر آنها، براى این مشکل یک راه حل خوب ارائه کرد. براک گفت : مشکل اساسى نقاشى این است که وقتى ما خود هم یک تابلو با صورت یک نفر را بکشیم، مقابل آن مى نشینیم و تکان نمى خوریم. آیا بهتر نیست یک نقاش هنگام کشیدن پرتره کمى تکان بخورد و علاوه بر صورت، تمام رخ یک انسان، سه رخ، نیم رخ و حتى پشت سر او را هم نقاشى کند. براک و پیکاسو این ایده را مدتى در نقاشى هایشان به کار بستند و به موفقیت چشمگیرى دست یافتند.

تابلوهاى آنها بیشتر از آنکه شبیه نقاشى هاى کلاسیک باشد، به صفحه آینه خرد شده اى مى مانست که منظره ها و صورتها را تکه تکه نشان مى دهد. اصطلاح کوبیسم (Cubism) در اصل به معناى «مکعب گرایى» است (این مکتب در فارسى به حجم گرایى ترجمه شد) مشهور است که وقتى هانرى ماتیس از نمایشگاه تابلوهاى براک دیدن مى کرد، با دیدن نقاشى هاى او گفت: واى... چقدر مکعب کوچک... و از آن روز نقاشان این سبک تصمیم گرفتند مکتب خود را کوبیسم بنامند.

کوبیسم در هنرهاى دیگر نتوانست نمودى جدى پیدا کند. هنرهاى تجسمى همان طور که از اسمشان پیداست، نیازى به حجم گرایى نقاشان احساس نمى کردند. مجسمه ها و معمارى خانه ها در سه بعد جریان داشتند و نمى شد بعد تازه اى به آنها افزود. اما مکتب کوبیسم، نویسنده ها و شاعران را مدتى به فکر برد. بسیارى از آنها به این فکر افتادند که مى شود ایده اصلى مکتب کوبیسم را در نوشته هایشان به کار ببرند و هنگام توصیف صحنه ها، همه چیز را از یک نقطه به تصویر نکشند. مثلاً این شعر کوبیسمى را ببینید:

«اینک تویى در آمستردام با دخترى جوان که تو زیبایش مى بینى و او زشت است»
شاعران کوبیسم از آنجا که سعى مى کردند نگاههایى چندگانه را در آثارشان وارد کنند، به شاعران چرندگو مشهور شده اند. آنها قلم را روى کاغذ مى گذاشتند و سعى مى کردند بدون هیچ نظم منطقى دنیاى بیرون را توصیف کنند. آثار آنها شبیه آینه اى خرد شده است که به سختى مى توان رابطه قطعات آن را با هم فهمید.
«چوپان اى برج ایفل گله پلها در این بامداد بع بع مى کنند»

این شعر از آپولینر، از شاعران اصلى مکتب کوبیسم است. آپولینر نویسنده اى بود که با هیجان وارد هر مکتب و گروه مدرنى مى شد که مى خواستند با هنجارها مبارزه کنند. آپولینر توانست مکتب شاعران کوبیست را نظام مند کند و براى آن بیایند بنویسد. در ادبیات کوبیسمى که او معرفى مى کند، لفظ بر معنا و قالب بر محتوا برترى دارد. اهمیت دادن شاعران کوبیست به فرم و قالب تا آنجا پیش رفت که آنها اشعار بى سر و ته شان را به شکل پروانه، قطره، سیگار برگ، قلب، ساعت و کراوات طراحى مى کردند و در روزنامه ها به چاپ مى رساندند.